کپی شد
بیشتر شدن سهام ارث از دارایی میت
برخی شبهه ای را در باره آیات 11-12 و 176 سوره نساء که در مورد نحوۀ تقسیم ارث است مطرح کردند و گفتند: در این آیات پس از جمع سهام ورّاث مجموع سهام بیش از کل دارایی می شود؛ یعنی مجموع کسرها بیش از یک است. در آیات نخست مجموع برابر 125/1 و در آیه آخر برابر 25/1 می شود. آیا این ممکن است؟
برای آگاهی از کیفیت تقسیم ارث ابتدا به بیان معانی آیات می پردازیم:
1. “خداوند در بارۀ فرزندانتان به شما سفارش مىكند كه سهم (ميراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما، (دو دختر و) بيش از دو دختر باشند، دو سوم ميراث از آن آنهاست و اگر يكى باشد، نيمى (از ميراث،) از آن اوست. و براى هر يك از پدر و مادر او، يك ششم ميراث است، اگر (ميت) فرزندى داشته باشد و اگر فرزندى نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند، براى مادر او يك سوم است (و بقيه از آن پدر است) و اگر او برادرانى داشته باشد، مادرش يك ششم مىبرد (و پنج ششم باقيمانده، براى پدر است). (همه اينها،) بعد از انجام وصيتى است كه او كرده، و بعد از اداى دين است- شما نمىدانيد پدران و مادران و فرزندانتان، كدام يک براى شما سودمندترند!- اين فريضه الاهى است و خداوند، دانا و حكيم است”.[1]
در این آیه شش قانون و دستور کلی برای تقسیم ارث بیان شده است:
الف. سهم هر پسر از مال پدر و مادر دو برابر سهم دختر(خواهر وارث) است.
ب. اگر میت تنها چند دختر داشته و به غیر از آنان وارث دیگری نداشته باشد، سهم آنها دو سوم اموال است.
ج. اگر میت تنها یک دختر داشته باشد، سهم او نصف مال است.
د. سهم هریک از پدر و مادر در صورتی که میت فرزند داشته باشد، یک ششم مال است.
هـ. سهم مادر در صورتی که میت فرزند و برادر نداشته باشد، یک سوم و بقيه اموال از آن پدر است. اگر میت برادر داشته باشد سهم مادر یک ششم اموال است.
و: اداء بدهکاریها و انجام هزینه های مالی وصیت (در صورتی که وصیت از ثلث مال بیشتر نباشد) بر تقسیم ارث بین وارثین مقدم است.
2. “و براى شما، نصف ميراث زنانتان است، اگر آنها فرزندى نداشته باشند و اگر فرزندى داشته باشند، يك چهارم از آن شماست پس از انجام وصيتى كه كردهاند، و اداى دين (آنها). و براى زنان شما، يك چهارم ميراث شماست، اگر فرزندى نداشته باشيد و اگر براى شما فرزندى باشد، يك هشتم از آن آنها است بعد از انجام وصيتى كه كردهايد، و اداى دين. و اگر مردى بوده باشد كه كلاله [خواهر يا برادر] از او ارث مىبرد، يا زنى كه برادر يا خواهرى دارد، سهم هر كدام، يك ششم است (اگر برادران و خواهران مادرى باشند) و اگر بيش از يك نفر باشند، آنها در يك سوم شريكند پس از انجام وصيتى كه شده، و اداى دين به شرط آن كه (از طريق وصيت و اقرار به دين،) به آنها ضرر نزند. اين سفارش خداست و خدا دانا و بردبار است.”[2]
در این آیه نیز چهار قانون کلی تقسیم ارث بیان شده است:
الف. اگر میت زن باشد و فرزند نداشته باشد، سهم شوهرش نصف اموال او است و اگر فرزند داشته باشد، سهم شوهرش یک چهارم (ربع) اموال است.
ب. اگر میت مرد باشد و فرزند نداشته باشد، سهم همسرش یک چهارم (ربع) اموال او است و اگر فرزند داشته باشد، سهم همسرش یک هشتم (ثمن) اموال است.
ج. در صورتی که میت فرزند نداشته باشد و تنها یک خواهر یا برادر (مادری) داشته باشد، سهم او یک ششم اموال است.
د. در صورتی که میت فرزند نداشته باشد و بیش از یک خواهر یا برادر (مادری)، داشته باشد یک سوم (ثلث) اموال بین آنها تقسم می شود.
3. “از تو (در بارۀ ارث خواهران و برادران) سؤال مىكنند، بگو: «خداوند، حكم كلاله (خواهر و برادر) را براى شما بيان مىكند: اگر مردى از دنيا برود، كه فرزند نداشته باشد، و براى او خواهرى باشد، نصف اموالى را كه به جا گذاشته، از او (ارث) مىبرد و (اگر خواهرى از دنيا برود، وارث او يك برادر باشد،) او تمام مال را از آن خواهر به ارث مىبرد، در صورتى كه (ميّت) فرزند نداشته باشد و اگر دو خواهر (از او) باقى باشند دو سوم اموال را مىبرند و اگر برادران و خواهران با هم باشند، (تمام اموال را ميان خود تقسيم مىكنند و) براى هر مذكّر، دو برابر سهم مؤنّث است. خداوند (احكام خود را) براى شما بيان مىكند تا گمراه نشويد و خداوند به همه چيز داناست.”[3]
در این آیه نیز سه قانون جدید برای تقسیم ارث بیان شده است که عبارتند از:
الف. اگر میت مرد باشد و فرزند نداشته باشد و تنها یک خواهر (پدر و مادری یا پدری) داشته باشد، سهم او نصف خواهد بود.
ب. اگر میت زن باشد و فرزند نداشته باشد و تنها یک برادر (پدر و مادری یا پدری) داشته باشد، برادر تمام اموال را ارث خواهد برد.
ج. اگر میت فرزند نداشته باشد و تنها دو خواهر داشته باشد، سهم خواهران دو سوم اموال آنها است.
د. اگر وارثان میت فقط خواهران و برادران او باشند، هر برادر دو برابر خواهر می برد.
از آیات بیان شده قوانینی استفاده می شود، که در زیر بدان اشاره می شود:
1. از این آیات استفاده می شود: ارث دارای طبقاتی است که با وجود افرادی در طبقه بالاتر نوبت به ارث افراد طبقه بعدی نمی رسد.
طبقات ارث عبارتند از:
طبقۀ اول: والدین و فرزندان.
طبقۀ دوم: خواهر و برادر و جد و جده.
طبقۀ سوم: عمو، عمه، دایی و خاله.
از نظر قرآن اگر از طبقه اول ( پدر و مادر و فرزندان ) کسی زنده باشد نوبت به طبقه دوم (خواهران و برادران و اجداد) نمی رسد و با وجود فردی از طبقه دوم ، نوبت به طبقه سوم (عمه ها و خاله ها و دایی ها وعموها ) نمی رسد، البته “همسر” با همه این سه گروه جمع می شود.[4]
بنابر این خداوند متعال در این آیات بخشی از قواعد کلی تقسیم ارث را بیان کرده و سهم هر یک از وارثین را جداگانه تعیین کرده است و این بدان معنا نیست که همۀ اقسام وارثین در خارج می توانند با هم جمع شوند و این مطلب روشن است که بعضی از فروض اساساً امکان جمع با دیگر فروض را ندارند؛ زیرا ارث دارای طبقاتی است که با وجود افرادی در طبقه بالاتر نوبت به ارث افراد طبقه بعدی نمی رسد[5].
2. همان گونه که بیان گردید: در قرآن برای بعضی از نزدیکان میت دو نوع سهم فرض شده است مانند شوهر که در صورت فرزند داشتن همسر یک چهارم و در غیر آن، نصف اموال زن را به ارث می برد. همچنین زن که در صورت فرزند داشتن شوهرش یک هشتم و در غیر آن، یک چهارم اموال مرد را به ارث می برد.
امّا عدۀ دیگر تنها یک سهم بر ایشان مشخص شده است و در صورت مزاحمت با دیگران، مقدار ارثشان مشخص نشده است؛ مانند یک دختر یا چند دختر و یک خواهر و چند خواهر که یک دختر نصف و یک خواهر نیز نصف می برد، ولی اگر چند دختر و چند خواهر باشند قرآن برای هر گروه دو سوم سهم قرار داده است.[6]
از اين جريان استفاده مىشود دسته اول كه قرآن كريم سهم ارثشان را، هم در صورت نبودن مزاحم بيان كرده و هم در صورت وجود مزاحم، در جايى كه سهام ارث از اصل ارث بيشتر شد، نقصى بر سهم آنان وارد نمىشود. بلكه بر كسانى وارد مىشود كه جزء دسته دومند و در صورت اضافه آمدن اصل ارث از سهام ارث، اضافه به همان کسانی که در صورت نقصان، بر آنان نقص وارد می شود، داده می شود.
توضیح این راه حل آن است که: اگر سهام بیشتر از اصل مال باشد نقص به کسانی وارد می شود که در قرآن بیش از یک سهم برایشان بیان نشده است. (همان طور که گذشت)؛ یعنی دختران و خواهران و این نقص به پدر و مادر و همسر که دو نوع سهم بر ایشان مشخص شده است وارد نمی شود.[7]
مثل اين كه میت دخترى از خود به جاى گذاشته، و همچنین پدر و مادر و شوهرى. در این مورد سهام ها مزاحم يكديگر مىشوند؛ زیرا ارث چه كم باشد و چه زياد، عدد صحيحى است كه بايد به نسبتهاى بالا تقسیم شود، تا يكى نصف آن را ببرد و دو نفر هر يك سدس آن را و شوهر هم يك چهارم را، و عدد صحيح مشتمل بر همۀ اين نسبتها نيست؛ زيرا جمع اين سه نسبت و يا سه كسر، بيش از يك عدد صحيح است. در این فرض به پدر و مادر و همسر نقصی وارد نمی شود و به طور کامل سهام خود را می برند.
و در مقابل اگر مال از سهم بیشتر باشد مقدار زائد را به کسانی می دهند که تنها یک سهم در قرآن بر ایشان مشخص شده است؛ یعنی به همان کسانی که در صورت نقصان، بر آنان نقص وارد می شود؛ مانند وقتی که از میّت یک دختر و یک پدر بماند، که دختر یک دوم و پدر یک ششم را به ارث می برد و بقیّه که دو ششم است به عنوان رّد به دختر داده می شود.
پس بعد از اجتماع چند گروه در ارث اگر احیاناً اتفّاق افتاد که مجموعۀ سهام از مقدار مال میت بیشتر یا مجموعۀ سهام از مقدار مال میت کمتر شد، با توجه به اصول و قوانین مذکور به راحتی می توان ارث را بین وارثین تقسیم کرد و مشکل اضافه سهام از ترکۀ میت نیز همان طور که از این آیات و روایات اهل بیت(ع) فهمیده می شود[8]، مشکلی را ایجاد نمی کند. به هر حال راه حل هایی که بیان شده از همین آیاتی استفاده می شود که قانون ارث را بیان می کنند، در نتیجه خود قانون گذار توجه داشته است که ممکن است در بعضی از فروض سهام تعیین شده از ترکۀ میت اضافه یا کم بیاید و خودش هم قانون گذاشته که در این موارد باید چه کار کرد بنابراین، هیچ اشکالی بر این آیات متوجه نمی شود.
[1]. نساء،11.
[2]. نساء،12.
[3]. نساء،176.
[4]. نک: طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، موسوی، سید محمدباقر، ج 4، ص 337 ، چاپ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم؛ شهید ثانی، اللمعه الدمشقیه (تحریر الروضه فی شرح اللمعه)، باب میراث، ص 409.
[5]. نکته قابل توجه این که: سهم الارث خويشاوندان نسبى و سببى گاه با كسر مشخّصى (یک دوم، یک چهارم، یک هشتم، یک سوم، یک ششم، دو سوم) معيّن شده است، به اين كسر «فرض» و به وارثى كه به اين شكل ارث مىبرد، «صاحب فرض» يا «فرض بر» مىگويند. و گاه سهم الارث بدون كسر مشخّصى تعيين شده است، وارثى كه به اين شكل ارث مىبرد «قرابت بر» خوانده مىشود. در تقسیم ارث ابتدا فرض برها سهم خود را مىبرند و سپس قرابت برها بقيه تركه را ارث مىبرند. توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج 2، ص 705.
[6]. ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 339 ، چاپ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
[7]. ترجمه المیزان، ج 4، ص 339.
[8]. قمی مشهدی، محمد بن محمد رضا، کنز الدقائق، ج 3، ص 352، نشر وزارت ارشاد؛ نور الثثقلین، ج 1 ص 53 و 54 و 452.