searchicon

کپی شد

بورس‌بازی (سفته‌بازی)

بورس‌بازی (Speculation)، سفته‌بازی یا سوداگری، فعالیتی اقتصادی است که به‌انگیزه کسب سود از راه پیش‌بینی تغییر قیمت کالا، اوراق بهادار یا ارز انجام می‌شود. بیش‌تر اوقات، بورس‌بازان اوراقی را می‌خرند که به‌آن نیازی ندارند تا در آینده که براساس پیش‌بینی آنها قیمت افزایش خواهد یافت، با فروش آن سود به‌دست آورند.[1] گاهی نیز به فروش یک دارایی که به آن نیاز دارند، اقدام می‌کنند؛ زیرا کاهش قیمت آن‌را پیش‌بینی می‌کنند. در این صورت، اگر پیش‌بینی آنها تحقق پیدا کرد، آن‌را با قیمت پایین‌تر خریداری می‌نمایند؛ از این‌رو بسیاری از خرید و فروش‌ها در بازار ثانویه اوراق بهادار، واقعی نیست و در واقع دارایی رد‌و‌بدل نمی‌شود؛ بلکه فقط تفاوت بها داده و یا گرفته می‌شود. بورس‌بازی همواره با پذیرش درجه‌ای از ریسک همراه است. بورس‌باز قصد انجام سرمایه‌گذاری را ندارد. عمدتا کسانی از بورس‌بازی سود می‌برند، که حرفه‌ای باشند؛ یعنی بازار را خوب بشناسند و از تجربه کافی در مورد نوسانات قیمت‌ها برخوردار باشند.[2]

موافقان و مخالفان بورس‌بازی[3]

اگر بورس در شرایط معمولی بازار انجام و مقرراتی برای حفظ حقوق سرمایه‌گذار وضع شود، عملیات بورس‌بازی دربردارنده آثار مثبت است؛ اما در بسیاری از موارد، این‌گونه نخواهد بود و بورس‌بازان با تغییر شرایط به‌نفع خود، موجب ضرر سرمایه‌گذاران می‌شوند. در ذیل به ادله و استدلال‌های دو گروه اشاره می‌شود:

ادله موافقان:

موافقان بورس‌بازی، برای دیدگاه خود استدلال‌های مختلفی ارائه می‌کنند؛ از قبیل:

1. کاهش دامنه تغییرات قیمت‌ها

بورس‌بازی موجب به حداقل رسیدن دامنه تغییرات قیمت اوراق می‌شود. هنگامی‌که قیمت سهام پایین است، سفته‌باز که افزایش قیمت آن‌را در آینده پیش‌بینی می‌کند، به خرید آن اقدام می‌کند؛ درنتیجه از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری می‌شود. هنگامی نیز که قیمت سهام افزایش می‌یابد، او به فروش آن اقدام می‌کند که سبب پیش‌گیری از افزایش زیادتر قیمت خواهد بود.

2. نقدینگی بالا

هرچه فعالیت‌های بورس‌بازی زیادتر باشد، خاصیت نقدینگی بازار افزایش می‌یابد، یعنی شرایطی حاکم می‌شود که هرگاه کسی به فروش اوراق خود تصمیم گرفت، برای آن متقاضی وجود دارد و هنگامی‌که اراده خرید نمود، عرضه‌کننده خواهد یافت. این نیز موجب افزایش میزان معاملات بورس و درنتیجه نشاط اقتصادی خواهد بود. هرچه میزان معاملات، بیش‌تر باشد، و بازار پرتحرک‌تر و زنده‌تر باشد، قیمت‌هایی که در بازار ثانوی تعیین می‌شود، واقعی‌تر خواهد بود و به‌دنبال آن، قیمت دارایی‌های بازار اولیه نیز واقعی‌تر خواهد شد.

3. واقعی‌تر شدن قیمت‌ها

اگر سفته‌بازان بتوانند آینده را به‌خوبی پیش‌بینی کنند، ارزش آتی اوراق بهادار به ارزش واقعی اوراق نزدیک می‌شود. اگر خریداران اوراق بهادار افزایش بهای اوراقی را کمتر از میزان افزایش واقعی آن پیش‌بینی کنند، موجب می‌شود که قیمت فعلی این اوراق، پایین‌تر از میزان واقعی تعیین شود. در این صورت، سفته‌بازانی که این وضعیت را درک می‌کنند به خرید اوراق اقدام می‌کنند؛ تا در آینده با قیمت بالا آنها را بفروشند. اثر این خریدها این است که قیمت فعلی بازار، افزایش می‌یابد و مظنه‌های جاری به ارزش واقعی سرمایه‌گذاری نزدیک می‌شود.

ادله مخالفان:

1. انتشار اخبار دروغ

یکی از عوامل مؤثر بر تغییر قیمت سهام، عامل روانی است. اگر اخباری که در بازار سهام منتشر می‌شود، حاکی از قیمت نامناسب اقتصادی یا وضعیت نامناسب صنعت یا شرکت باشد، قیمت سهام کاهش پیدا می‌کند، در نقطه مقابل، اگر تبلیغات بر روی بهبود اوضاع اقتصاد یا شرکت خاص یا صنعت خاصی متمرکز باشد، موجب افزایش قیمت سهام می‌شود. آنها برای دستیابی به مقصود خود، با یکدیگر ائتلاف می‌کنند و حتی برای این کار، اتحادیه تشکیل می‌دهند و با انتشار شایعات وسیع در بازار سهام، به هدف خود دست می‌یابند و صاحب سودهای سرشاری می‌شوند.

2. انجام معاملات صوری

بورس‌بازان به‌تنهایی یا به کمک همدیگر به خرید و فروش هم‌زمان صوری سهام اقدام می‌کنند. آنها در این معاملات خود، که به‌ظاهر شرایط یک معامله را دارا است، دارایی را منتقل نمی‌کنند و تنها هدفشان ایجاد قیمت بالا یا پایین غیر واقعی برای سهام مورد نظرشان است. هنگامی‌که سفته‌بازان به خرید در حجم بالا اقدام کردند، قیمت شروع به افزایش می‌کند و اعتماد سرمایه‌گذاران عادی که به بازار بورس مراجعه می‌کنند جلب می‌شود، آنها نیز به این امید که افزایش قیمت ادامه خواهد یافت، به خرید آن اقدام می‌نمایند. این امر به‌طور مکرر اتفاق می‌افتد و قیمت به‌صورت مصنوعی بالاتر و بالاتر می‌رود. در این شرایط، بورس‌بازان به فروش موجودی سهام خود اقدام کرده و سود زیادی نصیب خود می‌سازند. پس از آن وقتی شرائط آن سهام عادی شد، قیمت آن کاهش می‌یابد و صاحبان سهام‌های خریداری‌شده، متضرر می‌شوند. این امر، می‌تواند کل بازار مالی را دچار بحران کند.

3. انتشار اطلاعات نادرست توسط مدیران شرکت‌ها

برخی از مدیران شرکت‌ها اخبار نادرستی در مورد وضعیت خود منتشر می‌کنند. آنها سود خود را بالاتر از میزان واقعی جلوه می‌دهند تا موجب افزایش قیمت سهام شرکت آنها شود و در نتیجه سرمایه‌گذاران به خرید آن اقدام کنند. بعد از چندی، مشخص می‌شود که سود آنها از میزان اعلام‌شده کمتر است، در نتیجه خریداران سهام زیان خواهند کرد.[4]


[1]. فرهنگ، منوچهر، فرهنگ بزرگ علوم اقتصادی، ج 2، ص 2069.

[2]. معصومی‌نیا، غلام‌علی، ابزارهای مشتقه، بررسی فقهی و اقتصادی، ص 40.

[3]. همان، ص 37 – 41.  

[4]. سایت پژوهه، بورس اوراق بهادار.