searchicon

کپی شد

بنی اسرائیل و اعتقاد به «اصالت ماده و حس»

از جمله اعتقادات باطل بنى اسرائیل و یهود؛ اعتقاد به «اصالت ماده و حس» است. در این رابطه خداوند کریم در قرآن مجید می فرماید: «(نیز به یاد آورید) هنگامى را که گفتید اى موسى، ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد مگر این که خدا را آشکارا (با چشم خود) ببینیم. پس صاعقه شما را گرفت در حالى که تماشا مى کردید».[1] این آیه به قرینه آیه 155 سوره اعراف که می فرماید: «موسى از قوم خود، هفتاد تن از مردان را براى ميعادگاه ما برگزيد و هنگامى كه زمين ‏لرزه آنها را فرا گرفت (و هلاک شدند)، گفت: «پروردگارا! اگر مى‏خواستى، مى توانستى آنها و مرا پيش از اين نيز هلاک كنی! …»، بیانگر این است که درخواست کنندگان همان کسانى بودند که حضرت موسى (علیه السلام) آنها را انتخاب کرده و همراه خود به کوه طور برده بود، وقتى حضرت موسى (علیه السلام) الواح را به آنها عرضه کرد، گفتند ما نمى پذیریم و ایمان نمى آوریم، مگر این که خدا را ببینیم!

وقتى خواص و همراهان حضرت موسى (علیه السلام) ایمان خود را به دیدن خدا مشروط کنند از عوام جز این نباید انتظار داشت که در غیاب او به گوساله پرستى روى آورند! منشأ هر دو انحراف روحیه حس گرایى است. سامرى هم از همین اندیشه مادى و گرایش آنها به معبود محسوس استفاده کرد و گوساله اى را به عنوان خدا و معبود به آنها ارائه کرد.

یک نمونه دیگر حس گرایى بنى اسرائیل این بود که بعد از پیروزى بر فرعون در مسیر خود به قومى برخورد کردند که با خضوع و تواضع اطراف بت هاى خود را گرفته بودند. بنى اسرائیل با مشاهده آنها همه چیز را فراموش کرده و خطاب به حضرت موسى گفتند: «… تو هم براى ما معبودى قرار ده، همان‏گونه كه آنها معبودان (و خدايانى) دارند!» گفت: «شما جمعيّتى جاهل و نادان هستيد!».[2] گرایش به مادیات و دلبستگى به محسوسات سبب مى شود که استدلال و منطق و معجزات و آیات الهى تأثیرگذارى نداشته باشد و اندیشه ها و دل هاى مُهرشده بیدار نگردد.

علامه طباطبایی درباره این حس بنی اسرائیل نوشته است: بنی اسرائیل معتقد به اصالت ماده بودند. احکام ماده را در مورد خدا نیز اجرا کرده گمان می کردند خداوند نیز یک موجود مادی است، منتها با این تفاوت که او یک موجود قوی است که بر ماده حکومت می کند، عینا مانند علل مادی که بر معلولات مادی حکومت دارند. چنانچه در داستان هایی که از بنی اسرائیل در قرآن نقل شده دقت کنیم و اسرار اخلاقی آنها را که در آنها منعکس شده است مورد بررسی قرار دهیم، خواهیم دید که آنها مردمی غرق در مادیات و دلباخته لذائذ حسی این زندگی صوری بوده اند؛ لذا در مقابل حقایق ماوراء حس خضوع نمی کردند و جز در برابر لذات و کمالات مادی تسلیم نمی شدند.[3]


[1]. بقره، 55.

[2]. اعراف، 138.

[3]. طباطبایی، محمد حسین، تفسير الميزان، مترجم: موسوى همدانى، سيد محمد باقر، ج 8، ص 300.