کپی شد
بنیانگذاران فرقه شیطان پرستی
بنیانگذاران فرقه شیطان پرستی مدرن و جدید عبارتند از:
1. خانم «کاترین دومدیچی»، بنیان گذار مراسم «بلک مس» در بین اشراف و درباریان فرانسه.
2. «سر فرانسیس دش وود»، بنیان گذار گروه شیطان پرستان «باشگاه آتش جهنم» در لندن.
3. «ادوارد الکساندر کرولی» که بعد ها نام خود را به «آلیستر کرولی» تغییر داد، چهره شیطانپرستی در آغاز قرن بیستم میلادی است. او در تاریخ ۱۲ اکتبر ۱۸۷۵ م در انگلستان متولد شد و تحصیلات خود را در رشته ادبیات انگلیسی ادامه داد. استعداد خاص وی در این رشته باعث شد که بعد از مدتی، وی به عنوان یک نویسنده و منتقد اجتماعی شهرت پیدا کند. کرولی برای تحقیق پیرامون حقیقت بشر و اعمال شیطانی به کشورهای زیادی همچون مکزیک، هند، آمریکا، ژاپن، چین و مصر سفر نمود.
آلیستر کرولی مؤسس فرقه ای به نام «تلما(Thelema) » و تدوین کننده «کتاب مقدس فرقه تلما» است. یكی از آموزههای اصلی فرقه تلما، بحث «جادوی جنسی» است كه كرولی ابداعات فراوانی در زمینه افزایش مدل های اجرای این نوع جادوگری انجام داد.
کرولی، در سال ۱۹۱۰ م به گروه ماسونی «OTO» (Ordo Templi Orientes) پیوست و در مدت کوتاهی مدارج ترقی در آن گروه را پیمود. وی بعد از این که در سال ۱۹۲۳ م به رهبری این گروه رسید، بسیاری از آموزهای فرقه تلما را وارد آن نمود و این گروه را پایگاهی برای نشر تفکرات خودش نمود. هم اکنون این گروه در چندین کشور دنیا از جمله آمریکا، استرالیا، انگلستان، نروژ و… دارای لژهایی فعال است. سرانجام آلیستر کرولی در تاریخ اول دسامبر ۱۹۴۷ م در شهر «هاستینگس» انگلستان درگذشت.[1]
4. «هوارد استنتون لوی» معروف به «آنتوان لاوی»؛ بنیان گذار شیطان پرستی لاوایی، در ۱۱ آوریل ۱۹۳۰ م در شهر شیکاگو آمریکا دریک خانواده یهودی متولد شد.
کودکی آنتوان لاوی با مطالعه داستان هایی؛ مثل «دراکولا» و «فرانک اشتاین» سپری شد و در ۱۰ سالگی به گفته خودش تنها با گوش دادن به پیانو، نوازندگی را آموخت. وی در سال سوم دبیرستان ترک تحصیل کرده و در سیرک «کلاید بتی» به عنوان پرستار حیوانات مشغول به کار شد. لاوی به خاطر علاقه اش به شیرها، بعدها، یک بچه شیر به نام togareرا در منزل شخصی خود در سانفرانسیسکو نگهداری میکرد. زمانی که او هیجده ساله بود، سیرک را ترک و به یک کارناوال[2] ملحق شد. آنجا او دستیار یک شعبده باز شد، هیپونیتزم آموخت و بیشتر در خصوص نیروهایی ماورایی پژوهش کرد. در همین دوران، کمکم نگرش خصمانه او به آموزه های مسیحیت شکل گرفت. او این دوران را در مقدمه کتاب «انجیل شیطانی» اینگونه بیان مینماید:
«در شامگاه شنبه، من مردانی را می دیدم که در پی دختران نیمه برهنه که در کارناوال میرقصیدند، کشیده میشدند، و در صبح یکشنبه، زمانی که من برای یک واعظ مذهبی در سوی دیگر زمین کارناوال، پیانو می نواختم، همان مردان را در حالی میدیدم که با همسر و فرزندان خود در نیمکت های کلیسا نشسته بودند و از خداوند طلب آمرزش و دوری از نفوس شهوانی می کردند و شامگاه شنبه بعد، همان افراد دوباره در کارناوال و یا مکانی دیگر بودند، پس دانستم که کلیسای مسیحیت، باعث رونق ریاکاری است».
وی در سال ۱۹۵۱ میلادی در رشته جرمشناسی در کالج شهر سانفرانفسیسکو ثبت نام کرد و این مسئله منجر به اولین شغل اجتماعی او؛ یعنی عکاس سازمان پلیس سانفرانسیسکو، شد. این شغل نیز به نوبه خود سهم به سزایی در توسعه نگرشهای شیطانگرایی وی به عنوان راهی برای زندگی داشت. لاوی در مصاحبهای که پیرامون زندگی گذشته خود با «بورتون ولف»[3] داشته، این دوران را اینگونه بیان میکند:
«من خونینترین و وحشیانهترین بخش طبیعت انسانی را دیدم. مردمی که توسط دیوانگان مورد شلیک قرار گرفته بودند، یا توسط دوستانشان چاقو خورده بودند، کودکانی که توسط رانندگان بیباک، کشته شده و به درون آبراه ها پرت شده بودند».
او پس از ۳ سال کار به عنوان عکاس جرایم، از این کار استعفا داد و بعد از آن در حالی که مطالعه در خصوص موضوعات مورد علاقه خود را ادامه می داد، اقدام به برگزاری کلاس های هفتگی با عنوان «هنر سیاه» نمود. وی این کلاس ها را در خصوص موضوعات مرموزی؛ مثل: رؤیاها، خون آشامان، گرگ نمایان، غیب گویی و جادوی تشریفاتی برگزار می کرد. وی توانست از این راه، افراد زیادی را که یا مشهور بودند و یا بعدها در زمینه علوم، هنر و تجارت مشهور شدند، جذب نماید.
بعداز مدتی، این جلسات، منجر به شکل گیری انجمنی با عنوان «محفل جادویی» گردید. هدف اصلی این انجمن، این بود که با مطالعه بر روی گروه های شیطان گرایی قدیمی، برخی آیینهای مذهبی جادوگری را کشف و یا اختراع نماید. به همین منظور لاوی، کتابخانه ای متشکل از کتاب هایی که به تشریح برخی آیین های کفرآمیز و جادویی؛ مانند «بلک مس» و سایر آیین های نامتعارف که توسط گروه هایی؛ چون «شوالیه های معبد»،[4] «باشگاه آتش جهنم» و «گروه هرمتیک اوردر»[5] انجام میشد را جمعآوری کرد.
سیر زندگی پر فراز و نشیب آنتوان لاوی و افکار و عقایدش، منجر به این شد که وی در سال ۱۹۶۶ میلادی، فرقه سیتنیسم (Satanism) و کلیسای شیطان را تأسیس نماید. او با این اقدام خود، شیطانپرستی را وارد مرحله جدیدی نمود. آیینهای این فرقه و کلیسای شیطان باعث شد که روزنامههای معروف آمریکا به وی لقب «پاپ سیاه» بدهند.
دیدار برخی شخصیت های مطرح آمریکا با او و همچنین بازی وی در چند فیلم سینمایی موجب شد که لاوی و فرقه اش بیش از پیش معروف شوند.
سرانجام آنتوان لاوی در ۲۹ اکتبر ۱۹۹۷ م بر اثر نوعی بیماری ریوی در بیمارستان «سنت مری» سانفرانسیسکو، درگذشت. مراسم درگذشت او به صورت پنهانی و با دعوت خصوصی از اعضای کلیسای شیطان در شهر «کولما» (درایالت کالیفرنیا) برگزار شد. در این مراسم، جسد وی سوزانده شد و خاکسترش بین وارثانش تقسیم گردید.[6]
5. «مایکل آکینو» (Michael Aquino)، از اعضای ارتش آمریکا و سازمان جاسوسی سیا (CIA)، بنیانگذار فرقه ستیانس و معبد سِت (سازمان جدا شده از کلیسای شیطان) است. آکینو به خاطر اختلافاتش با آنتوان لاوی، در سال ۱۹۷۵ م، از او جدا شده و معبد سِت را تأسیس کرد.[7]
[2]. کاروان شادی، کاروانی که در ایام معینی از سال با لباسهای مضحک برای تفریح و سرگرمی به راه میافتند. ر.ک: سایت جس جو، فرهنگ معین.
[3]. روزنامه نگار آمریکایی.
[4]. متعلق به دوران قرون وسطی.
[5]. گروه فراماسونی مربوط به قرن ۱۹ میلادی.
[7]. ر.ک: سایت اطلاع رسانی پيرامون فرقه شيطان پرستی my savior.ir.