کپی شد
بلوغ و تصرفات مالی
در تصرفات مالی علاوه بر بلوغ جسمانی، بلوغ روانی و فکری و رشد نیز شرط است.
اسلام مسئله بلوغ را در همه جا به يك معنا نگرفته است، در امر عبادات و امثال حدود و ديات، بلوغ را عبارت دانسته است از: رسيدن به سن شرعى بلوغ و علائمی که مشخص شده، و اما نسبت به تصرفات مالى و اقرار و امثال آن شرط ديگرى را هم اضافه شده که آن رسيدن به حد رشد است و اين خود از لطائفى است كه اسلام در مرحله تشريع قوانين خود، به كار برده است؛ چرا كه اگر مسئله رشد را شرط نمى كرد و در تصرفات مالى و امثال آن رشد را لغو مىساخت، نظام زندگى اجتماعى افرادى چون يتيم مختلّ مى ماند و نفوذ تصرفاتش و اقرارهايش باعث آن مى شد كه افراد ديگر از اين معنا سو استفاده نموده و كلاه سر آنان بگذارند و با آسان ترين راه؛ يعنى با چند كلمه چرب و نرم و وعده هاى دروغين، تمامى وسايل زندگى را از دست ايتام بيرون آورند و با يك و يا چند معامله ضررى يتيم را به روز سياه بكشانند.
پس رشد شرطى است كه عقل اشتراط آن را در اين گونه امور واجب و لازم مى داند، و اما در امثال عبادات، بر همه روشن است كه هيچ حاجتى به رشد نيست، و همچنين است در امثال حدود و ديات، چون تشخيص و درك اين معنا كه زنا بد است و مرتكب آن محكوم به حدود مى باشد، و نيز زدن و كشتن مردم زشت و مرتكب آن محكوم به احكام ديات است احتياجى به رشد ندارد و هر انسانى قبل از رسيدن به حد رشد نيز نيروى اين تشخيص را دارد و دركش نسبت به اين معانى قبل از رسيدن به رشد و بعد از آن تفاوت نمىكند.[1]
[1]. ترجمه الميزان، ج 4، ص 275 و 276.