searchicon

کپی شد

برهان نظم و تغییر دیدگاه آنتونی فلو

آقای فلو به عنوان یک فرد ملحد برهان نظم خدا را می‌پذیرد و با تمسّک به این برهان خداباوری خود را اثبات می‌کند این نشان می‌دهد که آقای فلو فرد بسیار آزاده‌ای بوده است. وی در کتابش می‌نویسد: من یک سنّت را برای خودم به عنوان سنّت اصلی در نظر گرفتم و آن عبارت است از این‌که هرکجا که دلیل ما را برد ـ همان تعبیر نحن ابناء الدلیل. در دوران خداناباوری‌اش مردانه از این اصل تبعیّت کرد و در دورانی هم که گفت خدایی وجود دارد همین‌طور. گرچه خدای مدّ نظر او خدای ادیان ابراهیمی نیست و حتّی شاید به معنای خدای متشخّص هم نباشد.

باید توجه داشت که تأکید بیش از حدّ بر قیاس برهانی نمی‌تواند پاسخ‌گوی این مسائل باشد. درست است که قیاس برهانی یک اشرافیّت منطقی و فلسفی دارد و یک استدلال باید مقدّمات یقینی داشته باشد و شکل آن از نوع قیاس باشد نه استقرا و تمثیل، امّا در عمل می‌بینیم که یکی از بزرگ‌ترین خداناباوران تاریخ بر اساس برهانی که یک برهان احتمالاتی است تغییر عقیده می‌دهد. اتّفاقاً در ذکر این برهان هم از سوئین برن یاد می‌کند و این‌که یک نفر ایده‌ای را از کسی که از خودش جوان‌تر است بگیرد نشان از آزادگی اوست، البتّه ایشان حتّی در دوران خداناباوری نیز از نظر رفتار فردی یک فرد متخلّق به اخلاق عمومی و انسانی بوده‌است.

برهان نظم دو تبیین دارد: یک تبیین می‌گوید عالم بر اساس یک طرح هوشمندانه به پیش می‌رود تا به انسان برسد، و تبیین دیگر می‌گوید این فرآیند کاملاً شانسی و بر حسب تصادف است. فلو می‌گوید من هر چه فکر کردم دیدم تبیین اول (بر اساس اصل انسان‌مدارانه) احتمالش بیشتر است.

به طور کلّی برهان‌هایی که تمثیل و استقرا در آنها به‌کار رفته است گاهی اوقات در نسبت با قیاس برهانی بیشتر مورد پذیرش واقع می‌شود.

برهان‌هایی که از ویلیام پیلی[1] به بعد ارائه شده مبتنی بر تمثیل و احتمالات است و تأثیر بیشتری در خداباوری شدن افراد دارد. آنتونی فلو از همین طریق خداباور شد و اتّفاقاً بسیار هم مورد ملامت و انتقاد قرار گرفت. داوکینز که خود را یک فرد دانشمند می‌داند ـ گرچه برخی او را مورّخ زیست‌شناسی می‌دانند نه زیست‌شناس ـ خداباوری فلو را اعتراف در بستر مرگ دانست، البتّه بسیاری هم به داوکینز خرده گرفتند که این سخن از کسی که ادّعای کار علمی دارد نوعی اهانت محسوب می‌شود.

فلو می‌گوید: چون دیدم متألّهان نسبت به زبان دین بسیار بی‌توجّه هستند یک مقالۀ ۱۰۰۰ کلمه‌ای با عنوان  الهیات و ابطال‌پذیری[2] را نوشتم. بعد از آن ده‌ها نظریّه دربارۀ زبان دین مطرح شد. اکنون دیگر بحث بی‌معناانگاری زبان دین مطرح نیست و کسی از این نظریّه و نظریّۀ اثبات‌ناپذیری گزاره‌های دینی طرفداری نمی‌کند.[3]

 

[1]. William Paley

[2]. Theology and falsification

[3]. نشست علمی « بررسی و نقد ادلّۀ جدید الحاد »، پنج شنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸ شمسی، دکتر رضا اکبری استادتمام.