کپی شد
برهان حدوث
بسیاری از متکلمان اسلامی «حدوث زمانی» عالم یا برخی از موجودات آن را واسطه اثبات وجود خدا ساخته اند. برخی از آنان نیز برهان «حدوث» را در برهان «امکان و وجوب» ادغام کرده و هم زمان، وجود موجودی «قدیم» و «واجب» را نتیجه گرفته اند.[1] یعقوب بن اسحاق کندی (متوفای حدود 250 ق) از نخستین فیلسوفان جهان اسلام نیز از این برهان برای اثبات وجود خدا بهره برده است.[2]
گروهی از متکلمان غربی، برهان حدوث را «برهان جهان شناختی کلامی»[3] می نامند و آن را برهانی جذاب می یابند. یکی از آنان نیز، در دفاع از این برهان، کتابی مستقل به همین نام پدید آورده است.[4]
تقریر برهان حدوث چنین است:
- جهان حادث (نوپدید) است؛ چرا که جهان، مرکّب از موجوداتی است که همگی سابقه عدم دارند. بنا بر این، کلّ جهان نیز سابقه عدم داشته و حادث است.
- هر حادثی (پدیده ای) محتاج محدثی (پدید آورنده ای) است.
نتیجه: پس این جهان محدث و پدید آورنده ای دارد.[5]
[1]. فخر رازى، محمد بن عمر، المطالب العالية من العلم الإلهي، تحقيق: حجازى سقا، ج 1، ص 53.
[2]. الكندى، رسائل الكندى الفلسفية، مقدمه و تصحيح و تعليق: ابو ريده، محمد، ص 163.
[3]. عنوان جهان شناختی به دسته ای از براهین اشاره دارد که مقدمه نخست آنها بیانگر حکمی درباره عالَم است (مثال: عالَم، حادث، متحرک، ممکن الوجود است) و مقدمه دوم صورتی است از اصل علیت (مثال: هر حادث، متحرک، ممکن الوجود نیازمند علت است). مهم ترین اقسام براهین جهان شناختی که برخی از آنها –به اعتراف غربیان- خاستگاهی شرقی دارد، عبارتند از: برهان امکان و وجوب، برهان حدوث و برهان حرکت). ر.ک: یوسفیان، حسن، کلام جدید، ص 72.
[4]. ر.ک: مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، ص 142؛ جان هیک، فلسفه دین، ترجمه: سالکی، بهزاد، ص 58. برگرفته از کلام جدید، ص 77 و 78.
[5]. ر.ک: علامه حلى، أنوار الملكوت في شرح الياقوت، تحقيق: نجمى زنجانى، محمد، ص 59.