searchicon

کپی شد

بردگی اسیران جنگی

در میدان جنگ و بعد از غلبه بر دشمن یا باید تمام افراد باقی مانده از دشمن را کشت و یا به جاى كشتن، آنها را اسير كرد؛ چرا كه اگر دشمن رها شود باز ممكن است نيروهاى خود را تجديد سازمان کرده و حمله مجددى را آغاز نمايد. اسلام راه حل دوم را بر گزیده است، اما فرموده است که بعد از اسارت صحنه دگرگون مى شود، و اسير با تمام جناياتى كه مرتكب شده است به صورت یک امانت الاهى در دست مسلمانان در مى آيد كه بايد حقوق بسيارى را درباره او رعايت كرد.[1]

توضیح این که حكم اسير بعد از خاتمه جنگ يكى از سه چيز است: آزاد كردن بى قيد و شرط، آزاد كردن مشروط به پرداخت فديه (غرامت) و برده ساختن او، البته انتخاب يكى از اين سه امر منوط به نظر امام و پيشواى مسلمانان است و او هم با در نظر گرفتن شرایط اسيران و مصالح اسلام و مسلمين از نظر داخل و خارج آنچه را شايسته تر باشد بر مى گزيند و دستور اجرا مى دهد.

اما در شرایطی که نظر امام و پيشواى مسلمين بر این قرار می گرفت که اسیران آزاد نشوند، از آن جا که در آن روز امکانات و زندان هائى نبود كه بتوان اسيران جنگى را تا روشن شدن وضعشان در زندان نگه داشت، راهى جز تقسيم كردن آنها در ميان خانواده ها و نگهدارى به صورت برده نداشت.

بديهى است هنگامى كه چنين شرایطى تغيير يابد هيچ دليلى ندارد كه امام مسلمين حكم بردگى را درباره اسيران بپذيرد مى تواند آنها را از طريق پرداخت غرامت آزاد سازد؛ زيرا اسلام پيشواى مسلمين را در اين امر مخير ساخته تا با در نظر گرفتن مصالح اقدام كند، و به اين ترتيب تقريباً سرچشمه هاى بردگى جديد در اسلام بسته شده است.



[1]. حر عاملی، وسائل ‏الشيعة، ج 15، ص 92، على (ع): اطعام الاسير و الاحسان اليه حق واجب و ان قتلته من الغد: غذا دادن به اسير و نيكى نسبت به او حق واجبى است هر چند بنا باشد كه فردا او را اعدام كنى؛ کلینی، كافي، ج 5، ص 35، از امام على بن الحسين (ع) آمده است كه فرمود: اذا اخذت اسيرا فعجز عن المشى و ليس معك محمل فارسله، و لا تقتله، فانك لا تدرى ما حكم الامام فيه، هنگامى كه اسيرى گرفتى و او را با خود مى آورى اگر از راه رفتن ناتوان شد و مركبى براى حمل او ندارى او را رها كن، و به قتل مرسان، چرا كه نمى دانى هنگامى كه او را نزد امام آوردى چه حكمى در باره او خواهد كرد.‏