کپی شد
برده داری در اسلام
اسلام هرگز ابداع كننده بردگى نبوده است، بلكه در حالى ظهور كرد كه مسئله بردگى سراسر جهان را فرا گرفته و با تار و پود جوامع بشرى آميخته بود.
اصولا در اسلام خريد و فروش بردگان يكى از منفورترين معاملات است، تا آن جا كه در حديثى از پيغمبر اكرم (ص) آمده است: بدترين مردم كسى است كه انسان ها را بفروشد.[i]
همين تعبير كافى است كه نظر نهایى اسلام را در مورد بردگان روشن سازد و نشان دهد جهت گيرى برنامه هاى اسلامى به كدام سو است.
و از اين جالب تر اين كه يكى از گناهان نابخشودنى در اسلام سلب آزادى و حريت از انسان ها و تبديل آنها به يک متاع است، چنان كه در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام (ص) آمده است: خداوند هر گناهى را مى بخشد جز (سه گناه): كسى كه مهر همسرش را انكار كند، يا حق كارگرى را غصب نمايد، و يا انسان آزادى را بفروشد[ii] طبق اين حديث غصب حقوق زنان، و حق كارگران، و سلب آزادى از انسان ها سه گناه نابخشودنى است.
گرچه مسئله برده گيرى و برده دارى به عنوان یک دستور حتمى در مورد اسيران جنگى، در قرآن مجيد نيامده است، ولى انكار نمى توان كرد مطالبی که در قرآن براى بردگان ذكر شده است، اصل وجود بردگى را حتى در زمان پيامبر (ص) و صدر اسلام اثبات مى كند،[iii] مانند جواز اسیر گرفتن در جنگ ها و از آنان به عنوان برده استفاده کردن، احكام ازدواج با بردگان، احكام محرميت با بردگان يا مسئله مكاتبه (قرارداد براى آزادى بردگان) كه در آيات متعددى از قرآن در سوره نساء – نحل – مؤمنون – نور – روم و احزاب آمده است.
اين جا است كه بعضى بر اسلام خرده مى گيرند كه چرا اين آیين الاهى با آن همه محتوا و ارزش هاى والاى انسانى مسئله بردگى را به كلى الغاء نكرده، و طى يک حكم قطعى و عمومى آزادى همه بردگان را اعلام ننموده است؟!
درست است كه اسلام سفارش زيادى در مورد بردگان كرده، اما آنچه مهم است آزادى بى قيد و شرط آنها است، چرا انسانى مملوک انسان ديگرى باشد و آزادى را كه بزرگ ترين عطيه الاهى است از دست دهد؟
در يک جمله كوتاه بايد گفت كه اسلام برنامه دقيق و زمان بندى شده براى آزادى بردگان دارد كه سرانجام همه آنها تدريجا آزاد مىشوند، بى آن كه اين آزادى عكس العمل نامطلوبى در جامعه به وجود آورد.
از آنچه بیان شد روشن گردید که اگر پیشوایان اسلام برده یا بردگانی در اختیار داشتند در قالب برنامه حساب شده و حکیمانه اسلام در بر خورد با مسئله بردگی بوده است و معاشرت آنان با بردگان به گونه ای بود که در بسیاری از موارد وقتی برده ای را آزاد می کردند آن برده حاضر نمی شد منزل امام (ع) را ترک کند و با اصرار از امام (ع) می خواستند که اجازه بدهد او همچنان در خدمت ایشان باشد، ولی امام (ع) نمی پذیرفتند. از طرفی بر خورد و معاشرت آنان با بردگان یک الگوی عملی و به نوعی آموزش جامعه بشری مخصوصاً مسلمانان در بر خورد با این مسئله بسیار مهم و مورد ابتلای جامعه بوده است.
[i]. کلینی، كافی، ج 5، ص 114، شر الناس من باع الناس.
[ii]. مستدرك الوسائل، ج 13، ص 378، ان الله تعالى غافر كل ذنب الا من جحد مهرا، او اغتصب اجيرا اجره، او باع رجلا حرا .
[iii] مکارم، ناصر، تفسير نمونه، ج 21، ص 413 و 417 .