searchicon

کپی شد

اوّلین مسجد در اسلام

یکی از پرسش هایی که در مبحث مسجد در اسلام، مطرح شده این است که، اوّلین مسجدی که پس از بعثت پیامبر اکرم (ص) بنا شده کدام است؟ آیا مسلمانان پیش از آنکه به مدینه هجرت کنند و مسجد قبا و مسجد النّبیّ را بسازند، مسجد دیگری را بنا نموده اند؟ یا اینکه مسجد قبا اولین مسجدی است که پس از هجرت پیامبر (ص) به مدینه، در این شهر بنا شده است؟

در پاسخ به این پرسش، نباید از نظر دور داشت که امروزه در مکّه و اطراف آن از مساجد کهنی مانند؛ مسجد خیف، مسجد نمره، مسجد کبش، مسجد جنّ، مسجد کوثر، مسجدصفایح و مسجد البیعة نام برده می شود. ولی این بدان معنا نیست که این مساجد پیش از هجرت مسلمانان به مکّه و توسّط آنان بنا شده است؛ زیرا تاریخ بنای بسیاری از این مساجد، چندان روشن نیست. برخی از این مساجد، یادگاری از پیامبران پیشین به شمار می آیند. مثلاً درباره مسجد خیف در منی، آمده است که هفتصد یا هزار پیامبر در آن نماز گزارده اند[1]. این گونه نقلها نشان می دهد که این مکان مقدّس از دیرباز معبد و پرستشگاه بوده است. با این حال، روشن نیست که این مساجد از جه زمانی بنا گشته و به عنوان یک مسجد در میان مسلمانان مطرح شده است.

همین بحث درباره مسجد النّحر یا مسجد الکبش که در سرزمین منی قرار گرفته نیز مطرح است؛ زیرا درباره راز نامگذاری این مسجد آمده است که، خداوند در این مکان گوسفندی را برای قربانی حضرت ابراهیم (ع) فرستاد. برخی از این مساجد نیز جایگاه نماز پیامبر(ص) و یا محلّ نزول بخشی از آیه های قرآن مجید و یا محلّ رویدادهایی همانند؛ بیعت مسلمانان با پیامبر بزرگوار اسلام (ص) بوده است و مسلمانان بعدها در این مکانها مسجدی بنا نموده اند. بنابراین، با استناد به وجود چنین مساجدی در مکّه نمی توان چنین نتیجه گرفت که مسلمانان پیش از هجرت به مدینه و در دوران اقامت سیزده ساله در مکّه، مساجدی را بنا نهاده اند.

برخی بر آنند که اوّلین مسجدی که در اسلام بنا شده، مسجد قبا است. ولی شواهدی یافت می شود که بر پایه آن ها می توان در درستی این سخن تردید نمود. به برخی از این شواهد در ذیل پرداخته می شود:

1. با آنکه درباره مسجد قبا اطلاعات قابل توجّهی در کتابها و آثار وجود دارد، ولی در منابع تاریخی کهن، کمتر بدین نکته؛ (اینکه مسجد قبا، اوّلین مسجد در اسلام باشد)، تصریح شده است. این سخن که مسجد قبا اوّلین مسجد در اسلام است، تنها گفته پاره ای از مورّخان؛ مانند ابن الجوزی است.[2] مورّخان بزرگی مثل؛ طبری و پیش از او سیره نویسانی؛ همانند ابن هشام و واقدی نیز چنین نگفته اند. لذا؛ در این باره، نصّ صحیح و قابل اعتمادی موجود نیست؛ بلکه از برخی روایتهای مربوط به مسجد قبا، چنین بر می آید که این مسجد، اوّلین مسجد در اسلام نیست. به عنوان مثال؛ امام صادق (ع) در حدیثی خطاب به عقبة بن خالد می فرماید: «از مسجد قبا شروع کن و در آن نماز بگزار و زیاد هم بگزار؛ زیرا این مسجد، اوّلین مسجد در این منطقه است که رسول خدا (ص) در آن نماز گزارده است …».[3] در این حدیث شریف، عبارت «اوّلین مسجد در این منطقه» به گونه ای اشعار می نماید که پیش از مسجد قبا در دیگر مناطق نیز مساجدی وجود داشته اند که پیامبر (ص) در آن نماز گزارده است.

2. از سخنان برخی از مفسّران چنین برمی آید که مسلمانان پیش از هجرت به مدینه در مکّه دارای مساجدی بوده اند. مثلاً مرحوم طبرسی صاحب «مجمع البیان» در تفسیر آیه 114 از سوره بقره می نویسد: روایتی گویای آن است که این آیه درباره مساجد مسلمانان در مکّه نازل شده است؛ مساجدی که مشرکان قریش پس از هجرت پیامبر (ص) و یارانش به مدینه آن را ویران کرده اند».[4]

3. در سال دوازدهم بعثت، پیمانی به نام عقبة اوّل میان پیامبر اعظم (ص) و گروهی از مردم مدینه منعقد گشت. پیامبر (ص) پس از انعقاد این پیمان، مصعب بن عمیر را برای آموزش قرآن و احکام دینی به مدینه اعزام فرمود. درباره اقدامات مصعب در مدینه آمده است که او با مردم مدینه نماز جماعت می گزارد.[5] همچنین آمده است که مسلمانان در مدینه، پیش از هجرت پیامبر(ص) نیز نماز جمعه را به امامت اسعد بن زرارة بپا می داشتند.[6] چنانچه بر این نقلها اعتماد کنیم و اصل بر پایی نماز جمعه و جماعت را بپذیریم، بعید می نماید که مسلمانان این نمازها را در جایی جز «مسجد» بجای آورده باشند.

آنچه این باور را قوّت می بخشد آن است که ابن سعد در «الطبقات» از جایگاه نماز مصعب و اسعد بن زرارة به عنوان مسجد یاد کرده است. او از زنی به نام نوّار نقل می کند که پیش از ورود پیامبر اسلام (ص) به مدینه، جایگاه کنونی مسجد النّبیّ (ص)، مسجد و محلّ نماز جمعه و جماعت مسلمانان بوده است. پیامبر اکرم (ص) نیز پس از ورود به مدینه، ساختمان آن را بنا نهاده اند.[7] سمهودی هم در «وفاء الوفاء» با ذکر همین روایت می گوید: «از این خبر چنین بر می آید که محلّ کنونی مسجد پیامبر (ص) پیش از ورود حضرت به مدینه نیز مسجد بوده است».[8] ولی آنچه این گفتار را ضعیف می نماید، آن است که در کتابهای مربوط به سیره پیامبر (ص) آمده است که آن حضرت، در هنگام ورود به مدینه، زمینی را که مسجد النّبیّ در آن بنا شده، از صاحبان آن خریداری نموده اند.[9] اگر این زمین، پیشتر توسّط مسلمانان به مسجد تبدیل شده بوده، خریدن زمین از صاحبانش توسّط پیامبر (ص) معنای چندان روشنی نخواهد داشت. آنچه با ملاحظه شواهد تاریخی، قویّ می نماید آن است که مسلمانان پیش از ورود پیامبر (ص) به مدینه، تنها در این مکان نماز می گزارده اند.

4. ابن هشام در تشریح رخدادهای آغازین ورود پیامبر (ص) به مدینه، پس از ذکر بنای مسجد «قبا» به دست پیامبر (ص) و یاران آن حضرت می نویسد: «پیامبر (ص) در روز جمعه از محلّه قبا حرکت کرد و نماز جمعه را در میان قبیله بنی سالم بن عوف و در مسجدی که در دل درّه رانوناء بود، بجای آورد و این اوّلین نماز جمعه ای بود که پیامبر (ص) در مدینه بر پا نمود».[10] از ظاهر سخن ابن هشام چنین بر می آید که این مکان از پیش مسجد بوده است؛ جز اینکه گفته می شود: پیامبر (ص) تنها در آن مکان نمازگزارده است و مسلمانان بعدها در آنجا مسجدی بنا کرده اند. همان گونه که مردم در موارد زیادی مصلّاها و جایگاه های نماز پیامبر(ص) را برای تبرّک جستن، به مسجد تبدیل می‌کردند، ولی ظاهر سخن ابن هشام چندان با این احتمال سازگار نیست.

عبارتی که علاّمه مجلسی از «اعلام الوری» نقل می‌کند، به روشنی گویای آن است که در محلّ اوّلین نماز جمعه پیامبر(ص) در مدینه از پیش مسجدی بنا شده بوده است.[11] هر چند در عبارتی که در همین منبع از فروع کافی نقل شده، صریحاً آمده است که: پیامبر (ص) این مسجد را در همان روز بنا نهاده و سپس در آنجا نماز جمعه گزارده است.[12] در هر صورت با توجّه به آنچه گذشت، به سختی می توان پذیرفت که مسجد قبا، اوّلین مسجد در اسلام است. آنچه در ذهن قویّ می نماید، آن است که مسجد قبا اوّلین مسجدی است که مسلمانان آزادانه و به طور رسمی آن را بنا نهاده اند. بنابراین قویّاً احتمال می‌رود که پیش از بنای این مسجد مقدّس، مساجد دیگری نیز بنا شده بود. بلی، ممکن است این مساجد از بنا و ساختمانی کامل برخوردار نبوده اند؛ مثلاً قطعه زمینی که اطراف آن تنها سنگ چینی شده است. به علاوه تا پیش از هجرت به مدینه و بنای مسجد قبا، شرایط اجتماعی سیاسی به گونه ای نبود که مسلمانان بتوانند به هنگام نماز، آزادانه در این گونه مساجد گرد آیند و شعائر دینی را بپا دارند. از همین رو این مساجد چندان شهرتی نیافته اند و مورد توجّه مورّخان و سیره نویسان قرار نگرفته اند.

شواهد تاریخی به روشنی نشان می دهد که مسلمانان تا سال سیزدهم بعثت از داشتن مسجدی این چنین، محروم بوده اند. حتّی برخی بر آنند با آنکه نماز جمعه در مکّه تشریع شد، ولی مسلمانان به دلیل جوّ فشار و اختناقی که از سوی مشرکان قریش بر مکّه اعمال می شد، نتوانستند این فریضه بزرگ الهی را در سرزمین مکّه بپا دارند.[13]



[1] . حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، ج 5، ص 269.

[2] . به نقل از: عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النّبیّ الاعظم (ص)، ج 2، ص 56؛ حلبی، علیّ بن برهان الدین، السیرة الحلّبیة، ج 2، ص 236.

[3] . كلينى، محمد بن یعقوب، كافی، ج 4، ص 560.

[4] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، ترجمه مترجمان، تحقيق، رضا ستوده، ج 2، ص 2.

[5] . رک: ابن هشام، السیرة النبویّة، ج2،ص 77.

[6] . همان.

[7] . رک: واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج3، ص 609.

[8] . رک: سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج1، ص325 و ص 323.

[9] . رک: ابن هشام، السیرة النبویّة، ج2،ص 140 و 141؛ وفاء الوفا، ج1، ص 322.

[10] . رک: ابن هشام، السیرة النبویّة، ج2،ص 139.

[11] . رک: مجلسى، محمد باقر،‏ بحار الأنوار، ج 19، ص 1.8.‏

[12] . همان، ص 115.

[13] . برای ملاحظه مباحثی در این زمینه رک: آلوسی بغدادی، سیّد محمد، تفسیر روح المعانی، ج 28، ص 100.