کپی شد
اولین مخالف غدیر
واقعه غدیر نیز مانند سایر وقایع موافق و مخالفی داشت و دارد، البته در جهت مخالفت برخی این دیدگاه را مخفی میکنند، اما برخی توان پنهان کردنش را نیز ندارند.
بسيارى از مفسران و ارباب حديث گفتهاند كه آيه «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ * لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ؛[1] تقاضا كنندهاى تقاضاى عذابى كرد كه واقع شد، اين عذاب مخصوص كافران است و هيچكس نمىتواند مانع آن شود»، درباره «نعمان بن حارث فهرى» نازل شدهاست.[2]
نقل شدهاست كه «نعمان» وقتی در غدير خم، جانشينى على (عليه السلام) را از سوى پيامبر (صلى الله عليه و آله) با جمله تاريخى «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ» شنيد، بر آشفت و نزد پيامبر (صلى الله عليه و آله) آمد و شديدا اعتراض كرد و هنگامىكه فهميد اين امر طبق يک دستور الهى انجام شدهاست، ناراحتیش بيشتر شد و گفت: «خداوندا! اگر اين حق است و از سوى توست، سنگى از آسمان بر ما بباران». چيزى نگذشت كه قطعه سنگ آسمانى بر سرش فرود آمد و او را كشت و آيه فوق نازل شد.[3]
علامه امينى در كتاب الغدير، اين روايت را از سى(30) نفر از علماى اهل سنت، [با ذكر مدرک و عين عبارت] نقل مىكند؛ از جمله «سيره حلبى»، «فرائد السمطين» حموينى، «درر السمطين» شيخ محمد زرندى، «السراج المنير» شمس الدين شافعى، «شرح جامع الصغير» سيوطى و «تفسير غريب القرآن» حافظ ابو عبيد هروى، و «تفسير شفاء الصدور» ابو بكر نقاش موصلى.[4]
[1]. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج 2، ص 412.
[2]. همان.
[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البيان، ج 10، ص 352، نقل از: اخلاق در قرآن، ج 2، ص412.
[4]. مکارم شیرازی، ناصر، پيام قرآن، ج 9، ص 181.