کپی شد
اهمیت تفسیر قرآن
تفسیر قرآن همانند دیگر علوم اسلامی در حركت از سرمنزل وحی تا به امروز، به پیشرفت و سیر تكاملی خود ادامه داده و به صورت دانشی روشمند و گسترده درآمده است. یكی از مهم ترین وظایفی كه از جانب خداوند متعال به پیامبر اكرم (ص) واگذار شده، براساس آیه “و أنزلنا الیك الذكر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفكرون”[1] تبیین و تفسیر قرآن است؛ لذا پیامبر (ص) نخستین كسی است كه به تفسیر آیات قرآن پرداخته و در طول عمر شریف خود بر این امر اهتمام ورزیده است.
كلمه “تفسیر” در آغاز به شرح كتب و نوشته های علمی و فلسفی اطلاق می شد و مترادف با شرح و بیان معانی آنها بود. از این روی؛ شرح های یونانی و عبری آثار ارسطو را تفسیر می گفته اند، اما رفته رفته این واژه در فرهنگ اسلامی، بیشتر به كتاب های خاصی كه در شرح قرآن كریم نوشته می شد اطلاق گردید.[2] واژه “تفسیر” یك بار در قرآن آمده و آن هم به معنای بیان و شرح است: “و لا یأتونك بمثل الا جئناك بالحق و أحسن تفسیراً”[3] این آیه در پاسخ مشركان مكه كه همواره پیامبر (ص) را مورد شماتت قرار می دادند و در نبوت و رسالت حضرت، تشكیك می كردند، چنین پاسخ می دهد: “و [كافران و مشركان] برای تو هیچ مثلی نیاورند، مگر آن كه [جوابی] حق و خوش بیان تر برایت بیاوریم.” مفسران و دانشمندان علوم قرآنی در اهمیت و شرافت “علم تفسیر” سخنان فراوانی ایراد كرده اند. از جمله مرحوم طبرسی، مؤلف تفسیر مجمع البیان، علم تفسیر را اجلّ علوم می داند.[4]
سیوطی، مؤلف «الاتقان فی علوم القرآن»، نیز معتقد است: “شریف ترین علمی كه انسان به آن مشغول می شود و در آن غور می نماید، علم تفسیر است”.[5] وی همچنین در كتاب «الاتقان» از راغب اصفهانی چنین نقل می كند: “ارزنده ترین فنی كه انسان بیاموزد، تفسیر قرآن است.”[6] توضیح این كه: اهمیت یك فن یا به جهت اهمیت موضوع آن است یا از جهت هدف و غرض از آن و یا از لحاظ نیاز بیشتر به آن است و فن تفسیر از هر سه جهت برتری دارد.
زیرا اولاً: از جهت موضوع، موضوع آن، كلام خداوند است كه سرچشمه تمام حكمت ها است.
ثانیاً: از جهت غرض و هدف كه هدف از این فن، شناخت معانی آیات قرآن و مقصود خداوند و رسیدن به سعادت واقعی است و ثالثاً از لحاظ نیاز به آن، از آن جا كه هر كمال دینی یا دنیوی نیازمند علوم شرعی و معارف دینی است و این علوم و معارف نیز متوقف بر قرآن است، لذا از این جنبه نیز تفسیر قرآن بر دیگر علوم و فنون برتری دارد.
[1]. نحل، 44.
[2]. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج 1، ص 635.
[3]. فرقان، 33.
[4]. طبرسي، مجمع البيان لعلوم القرآن، ج 1، ص 35.
[5]. ايزدي مباركه، شروط و آداب تفسير و مفسر ص 19 به نقل از سيوطي، معترك الاقران في اعجاز القرآن، ج 1، ص 101.
[6]. سيوطي، الاتقان في علوم القرآن، ج 2، ص 555.