کپی شد
انگیزه و عوامل وقوع واقعه حره
بعد از شهادت امام حسین (علیه السلام) در سال 61 هجری، موجی از خشم و نفرت در مناطق اسلامی و خصوصاً مدینه بر ضد حکومت یزید برانگیخته شد. حاکم مدینه (عثمان بن محمد بن ابی سفیان) گروهی از اهل مدینه را با اشاره یزید به شام فرستاد تا از مراحم یزید برخوردار شده و مردم را به اطاعت از او تشویق نمایند. این هیئت مرکب از منذر بن زبیر بن عوام، عبیدالله بن ابی عمرو مخزومی، عبدالله بن حنظله غسیل الملائکة و چند تن دیگر از شخصیت های بزرگ مدینه بود.
از آنجا که یزید نه از تربیت اسلامی برخوردار بود و نه مشاورانی داشت که او را توصیه به رفتار سنجیده حداقل در برابر آن جمع کنند و همچنین از تدبیر پدرش هم بی بهره بود، نزد آنان نیز از شرابخواری، سگبازی، تشکیل بزم ها، مجالس آواز و فسق و فجور کوتاهی نکرد.[1]
نمایندگان با چشم خود فسق و فجور، سگبازی، شرابخواری، قمار و … یزید را از نزدیک مشاهده کردند، بنابراین هنگامی که به مدینه برگشتند، اهل مدینه را از اعمال زشت و پلید یزید آگاه نمودند و تازه فهمیدند كه امام حسین (علیه السلام) به حق بر ضد یزید قیام كرد و در این راه كشته شد. پسر حنظله گفت: «من از نزد شخصی برگشته ام که اگر هیچ کس با من یاری و همکاری نکند با همین چند پسرم به جنگ او خواهم رفت، او به من عطیه داد و مرا احترام کرد، ولی من عطیه او را نپذیرفتم، مگر این که در جنگ با وی از آن استفاده کنم».[2]
مردم مدینه هم حاکم شهر، عثمان را که عامل یزید بود به همراه مروان حکم و سایر اموی ها از مدینه بیرون کردند[3] و آشکارا به سب و لعن یزید پرداختند و گفتند: «کسی که قاتل اولاد حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) است و با محارم خود ازدواج می کند، تارک نماز است و شراب می خورد، لایق خلافت نیست»، سپس با عبدالله بن حنظله غسیل الملائکة بیعت کردند.[4]
[1]. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص 254.
[2]. همان، ص 255.
[3]. مسعودی، ابو الحسن على، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقيق اسعد داغر، ج 3، ص 69.
[4]. همان، ص 67.