Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

انواع شیطان پرستی از لحاظ ایدئولوژی

شیطان پرستی از لحاظ ایدئولوژی، به 4 نوع تقسیم می شود:

1. شیطانپرستی فلسفی:

شیطان پرستی فلسفی، بر مبنای فلسفهٔ «آنتوان لاوی» که در «کتاب مقدس شیطان» و دیگر آثارش آمده، تشکیل شده است. لاوی مؤسس کلیسای شیطان بود و تحت تأثیر نوشته‌های فردریک نیچه، آلیستر کرالی، اَین رند، مارکی دوساد، ویندهام لویس، چارلز داروین، آمبروس بیرس، مارک تواین و بسیاری دیگر بوده است. «شیطان» در نظر لاوی موجودی مثبت بوده، در حالی که تعالیم خداجویانه کلیساها را مورد تمسخر قرار می دهد.

یک شیطان پرست فلسفی، خود را خدای خود می‌داند. آیین مذهبی این گروه از شیطان پرستان بیشتر شبیه به فلسفه «کراولی» با دیدی جلو برنده به سمت شیطان پرستی است. یک شیطان پرست فلسفی مدعی است کسانی که خودشان را با شیطان پرستی هم ردیف می‌دانند، باید به طرز فکر گروهی وفادار نباشند و آنها را از لحاظ اخلاقی قبول نداشته باشند و در ازای آن، گرایش های انفرادی داشته باشند و باید به طور دائمی یک سر و گردن بالاتر از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی می‌دانند و در بشر دوستی خود، بدون تأمل عمل کنند.

در نظر شیطان پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است و بزرگ ترین آرزو  و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان، برتری و ترفیع نسبت به دیگران است. شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نیستند و به زندگی غیر مادی بعد  از مرگ نیز عقیده‌ای ندارند. آنها  با  تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبث ‌شمرده و آنها را به دید ترس از مسائل ماورایی می‌‌نگرند و فقط به وسیله آن، یک زندگی عقیم، که تنها  بر مبنای جهان مادی است، تشکیل می‌دهند.[1]

2. شیطانپرستی دینی:

گرایش های شیطان پرستی دینی اغلب مشابه شیطان پرستی فلسفی است؛ به عنوان نمونه در این نوع از شیطان پرستی نیز، خود شخص در اولویت قرار دارد.

این نوع از شیطان پرستان، معمولاً پیش نیازی برای خود قائل می‌شوند و آن این است که یک شیطان پرست، در گام اول باید یک قانون ماورایی را که در آن یک یا چند خدا تعریف شده که همه شیطانی هستند یا به ‌وسیله شیطان شناخته می‌شوند، قبول داشته باشد، اما شیطانی که در گروه اخیر تعریف شده، می‌تواند تنها در ذهن یک شیطان پرست، تعریف، یا از یک دین (معمولاً قبل از مسیح)، اقتباس شود… بعضی از آن خدایان، از ادیان بسیار قدیمی؛ مانند ادیان قدیمی مصر باستان و بسیاری از الهه‌های باستانی بین‌النهرینی و بعضا از الهه‌های رومی و یونانی (به عنوان مثال مارس؛ خدای جنگ) گرفته شده اند. بیشتر شیطان پرستان می‌گویند: خدای معبود آنها در واقع قدمت بسیار زیادی دارد، شاید از دوران ماقبل تاریخ و شاید این خدای معبود، اولین خدایی باشد که توسط انسان مورد پرستش قرار گرفته است.[2]

این گروه بر این عقیده‌اند: ابلیس که در کتاب تورات آمده و انسان را به چیدن میوه درخت شناخت خوب از بد تشویق کرده است، می گوید: «تو مطمئناً نمی میری؛ چرا که خدا در همان روزی که این کار را انجام دهی، از آن خبر خواهد داشت، سپس چشمانت باز خواهد شد و شما مانند خدا خواهید شد و خوب را از بد تشخیص خواهید داد».[3] با استفاده از این مفهوم، شیطان پرستان خود را بهتر از هر الهه دیگری، دارای قدرت تشخیص خوب از بد می پندارند.

از آن جا که این گروه از شیطان پرستان خود را بسیار قدیمی تر از بقیه می دانند، نام «شیطان پرستان سنتی» را بر خود گذاشته اند و به شیطان پرستان فلسفی، «شیطان پرستان معاصر» می گویند.[4]

3. شیطانپرستی گوتیک:

این فرقه از شیطان پرستان، به دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا مربوط می‌شوند. این نوع از شیطان پرستان معمولاً به اعمالی؛ مانند خوردن نوزادان، بُز کشی، قربانی کردن دختران باکره و نفرت از مسیحیان، متهم هستند. این طرز فکر در کتاب «مالیوس مالیفیکاروم» که کتابی حاوی مطالب خرافی از جن گیری و جادوگری و مطالبی از این دست می باشد، دسته بندی شده است. ترجمه لغوی نام کتاب، «پتک جادوگران» است. بر خلاف ادعای شیطان پرستان جدید که بر اساس متون انجیل شیطانی بر عدم کودک آزاری و آزار حیوانات پافشاری می کنند، در این فرقه، وحشتناک ترین اعمال، تنها برای مقابله با دستورات الهی انجام می شود.[5]

4. شیطان پرستی آته ایستیک:

این گروه هیچ خدایی را قبول ندارند و منکر خدا هستند. آته ایستیک ها عقیده دارند: قدرت خدایان به اندازه  قدرت پیروانشان است. آنان می گویند: ما به چیزی كه نمی‌بینیم اعتقاد نداریم و این قاعده شامل شیطان هم می شود. همچنین می گویند: در جهان زمین، چیزی برای هدایت نمی خواهیم. ما ادیان فریب كار و متظاهر و ریاكارانه را نمی خواهیم. تنها چیز خوبی كه در ادیان خداپرست یافت می شود، آدم های بد هستند. در یکی از آموزه های آنان آمده است: «تو تنها كسی هستی كه كنترل زندگی ات را به دست داری. چیزی به اسم خدا زندگی ات را بهتر نمی كند».[6]



[1]. امین خندقی، جواد، شناخت و بررسی شیطان پرستی، ص 71.

[2]. ر.ک: همان، ص 121.

[3]. کتاب مقدس، سفر پیدایش، 3: 4 و 5.

[4]. شناخت و بررسی شیطان پرستی، ص 122.

[5]. همان، ص 122 و 123.

[6]. همان، ص 123.