searchicon

کپی شد

انحراف برخی عالمان در آخرالزمان

یکی از پیامدهای دوران آخرالزمان آن است که بعضی عالمان و فقیهان از طریق صلاح و سداد خارج شده، به طریق ضلالت و گمراهی وارد می‌شوند، و از سوی دیگر مرگ عالمان راستین و هدایت‌گر فراوان می‌شود.

امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل نمود كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «بر مردم زمانى آید…که فقیهان این دوران بدترین فقهاى زیر آسمانند. فتنه از آنها برآید و بدان‏ها بازگردد».[1]

امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «علما و دانشمندان (در آخرالزمان) برای غیر خدا درس فقه می‌خوانند و برای غیر عمل می‌آموزند».[2]

امیر مؤمنان، حضرت علی (علیه السلام) در وصف آخرالزمان می‌فرماید: «و آن هنگامی است که مرگ در بین فقها واقع شود و امت محمد (صلی الله علیه و آله) نماز را ترک گویند و از شهوات پیروی کنند».[3]

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در سفر معراج از پروردگار عالم سؤال می‌کند که زمان قیام و خروج آخرین امام چه موقع است؟ پروردگار عالم نشانه‌هایی می‌فرماید که بخشی از آنها عبارت است از: «هنگامی که فقهای هدایت‌گر کم شوند و فقیهان گمراه و خیانت پیشه فراوان باشند و شاعران بسیار شوند».[4]

همچنین از آن حضرت نقل شده که زمانی بر مردم می‌آید که عالمان در آن زمان کشته شده، آن گونه که دزدان کشته می‌شوند، پس ای کاش که دانشمندان در آن زمان، خود را به حماقت و نادانی بزنند.[5]

یادآوری

گفتنی است که در دوره آخرالزمان با وجود انحراف برخی عالمان، دانشمندان راستین و ثابت قدمی وجود دارند که هدایت امت را در عصر غیبت امام زمان (علیه السلام) به عهده می‌گیرند. امام هادی (علیه السلام) در روایتی شیرین و شگرف این مهم را بیان فرموده است: «اگر در دوران غیبت قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، دانشمندانی نبودند که مردم را به سوی او هدایت و راهنمایی کنند و با حجت‌های الهی از دین دفاع نمایند و شیعیان ضعیف را از دام‌های شیطان و پیروانش رهایی و از شرّ ناصبی‌ها (دشمنان اهل بیت علیهم السلام) نجات بخشند، کسی در دین خدا پابرجا نمی‌ماند و همه مرتد می‌شدند؛ ولی آنان رهبری دل‌های شیعیان ضعیف را با قدرت در دست می‌گیرند و حفظ می‌کنند. چنان که ناخدای کشتی، سکان و فرمان کشتی را نگاه می‌دارد؛ بنابراین آنان نزد خداوند والاترین انسان‌ها هستند».[6]

[1]. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی‏، محقق و مصحح: غفارى، على‌اكبر و آخوندى، محمد، ج ‏8، ص 308.

[2]. همان، ص 59.

[3]. يزدى حائرى، على بن زين العابدين، إلزام الناصب في إثبات الحجة الغائب (عليه السلام)، محقق: عاشور، على، ج 2، ص 152.

[4]. صافى، لطف الله، منتخب الأثر في الإمام الثاني عشر (عليه السلام)، ج 3، ص 18.

[5]. «وَ قَالَ (صلی الله علیه و آله و سلم) يَأْتِي النَّاسَ زَمَانٌ يُقْتَلُ فِيهِ الْعُلَمَاءُ كَمَا يُقْتَلُ اللُّصُوصُ فَيَا لَيْتَ الْعُلَمَاءَ تَحَامَقُوا فِي ذَلِكَ الزَّمَان‏»، فتال نیشابورى، محمد بن حسن‏، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج ‏2، ص 485.

[6]. طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج على أهل اللجاج، محقق/ مصحح: موسوی خرسان، محمد باقر، ج 2، ص 455.