کپی شد
انتقال باورهای دینی از نگاه داوکینز و اشکال آن
داوکینز میگوید: امری دیگر که باعث رواج دینداری میشود اعتماد و زودباروی است. وی میگوید: چون در کودکی نیاز به اعتماد به دیگران داریم و اگر کودک به تجربه دیگران اعتماد نکند دچار مخاطرات فراوانی میشود بنابراین، اعتماد برای بقای وی مفید است و او را از مخاطرات زیادی حفظ میکند تا زمانیکه بتواند روی پای خود بایستد، اما در عین حال مشکلی هم دارد که این اعتماد باعث میشود هر حرف بیربط و دروغی هم قابل انتقال به کودک است. فرزند با آنها زندگی و بعدا به نسلهای پس از خود منتقل میکند و یکی از این موارد که به نسلهای بعد منتقل میشود باورهای دینی است.
در نقد چنین دیدگاهی باید گفت که یکی از بزرگترین ایرادت، خودشمولی است یعنی اشکالاتی که داوکینز به آن اشاره میکند شامل نظریه خودش هم میشود. از کجا معلوم شما که تبلیغ میکنید خدایی نیست و میخواهید یک زندگی لیبرال و اباهی داشته باشید دیدگاههایتان درست باشد و مثلاً در نتیجه اعتماد به دیگران، آرزواندیشی یا زودباوری حاصل نشدهباشد. عدم پشتوانههای تجربی و نظری، مشکل دیگر در نظریات داوکینز است. همچنین سنجه و معیار مشخصی برای راستیآزمایی این دیدگاهها وجود ندارد و ادله دینداران برای اتخاذ باورهای دینی را یا نادیده گرفته یا به شکل کاریکاتوری مطرح کردهاست.[1]
[1]. شاکرین-سایت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه.