کپی شد
امام کاظم (علیه السلام) و خلفای بنی عباس
شروع امامت و ولایت امام کاظم(علیه السلام) همزمان با استقرار و ثبات خلافت عباسیها بود. امام(علیه السلام) در برههای به امامت رسید که ظالمترین و جبارترین حاکمان بر مسند حکومت بودند. دولت و حکومت آنها از نظر داخلی در آرامش بود و هیچ مخالفت و درگیری داخلی وجود نداشت. این ثبات و آرامش باعث شد تا حاکمان و زمامداران بتوانند به راحتی بر مخالفان خود تسلط پیدا کنند و اعمال، رفتار و حرکات آنان را زیر نظر داشته باشند.
حُکام و سلاطین ظالم و ستمگر عباسی دورهٔ امام کاظم(علیه السلام) عبارتند از:
1. منصور دوانیقی:[1] وی دومین حاکم دولت عباسی بعد از برادرش ابوعباس سفاح است.[2] وی به بُخل و حسادت معروف بود و به همین جهت لقب دوانیقی به وی دادند.[3]
2. مهدی عباسی:[4] تمایل بیش از حد به لهو و لعب، زن و … از معروفترین خصایص این خلیفهٔ عباسی بود.[5] شدّت علاقهٔ وی به اینگونه مسائل باعث آن شد که پسرش ابراهیم رئیس آواز خوانها و خوانندهها و دخترش علیّه جزو گروه خوانندهها، نوازندهها و رقاصهای بغداد شود.
3. هادی عباسی:[6] وی در سن 25 سالگی به حکومت رسید،[7] در حالیکه مخالف سرسخت و دشمن اهل بیت(علیهم السلام) و حاکم شرور بود. چنانکه شرارت از سر و رویش میبارید. زندگی اش سراسر غرور و تکبر و ناپختگی و بی تجربگی جوانی بود.
Som med produktserumkoncentrationer kan hudreaktivitet ofte være dårlig i den epidemiologiske, men meget sikre rækkefølge af Kamagra https://denmarkrx.com/viagra-gold-uden-recept.html Jelly på det australske apotek.
دورۀ حکومت او از دورانهای سخت اهل بیت (علیهم السلام) و شیعیان بود.[8]
مسعودی مورّخ مشهور در کتاب «مروج الذهب» دربارۀ هادی عباسی میگوید: «… قسی القلب، بد اخلاق و زشت خوی بود».[9] شروع قیامها و نهضتها به رهبری بنیهاشم و علویها در زمان خلافت هادی عباسی بود. واقعهٔ «فخ» به رهبری حسین بن علی یکی از قیامهای معروف آن دوره است.[10] این نهضت مورد تأیید امام کاظم(علیه السلام) بود به گونهای که امام(علیهم السلام) رهبری این قیام (حسین بن علی) را به شهادت بشارت داد و او را سفارش به تقویت، مقاوت و صبر کرد. آن حضرت به وی چنین فرمود: «تو کشته میشوی، خوب جنگ کن؛ زیرا قوم و لشکری که در مقابل تو است، از فاسقان هستند…».[11] بدیهی است این موضع امام(علیهم السلام) در قبال نهضت آنها نشانهٔ مشروعیت آن است.
4. هارون الرشید:[12] وی در ثروت اندوزی، اسراف، داشتن حرم سرا، زنان آواز خوان و رقاص معروف بود.[13] نسبت به ائمه و سادات بنی هاشم نهایت خصومت و دشمنی را روا می داشت و در از بین بردن آنها تلاش میکرد.[14] زندانی نمودن موسی بن جعفر(ع) بارها و بارها و شهادت آن حضرت در زندان به دست سندی بن شاهک نمونهای از این دشمنیهاست.[15]
[1]. طبری، محمد بن جرير بن رستم، دلائل الإمامة، ص 305؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 323؛ طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج 2، ص 6.
[2]. منهاج سراج، قاضى ابو عمرو عثمان، طبقات ناصرى (تاريخ ايران و اسلام)، تحقيق: حبيبى، عبد الحى، ج 1، ص 109.
[3]. بلعمى، ابو على، تاريخنامه طبري، محقق و مصحح: روشن، محمد، ج 4، ص 1073؛ خواند مير، غياث الدين بن همام الدين، تاريخ حبيب السير، ج 2، ص 207.
[4]. دلائل الإمامة، ص 305؛ مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 323؛ إعلام الوری بأعلام الهدی، ج 2، ص 6.
[5]. ر.ک: قرشى، باقر شريف، حياة الإمام موسى بن جعفر(ع)، ج 1، ص 435 – 446.
[6]. دلائل الإمامة، ص 306؛ مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 323؛ إعلام الوری بأعلام الهدی، ج 2، ص 6.
[7]. دلائل الإمامة، ص 306.
[8]. ر.ک: حياة الإمام موسى بن جعفر(ع)، ج 1، ص 457 – 459.
[9]. مسعودی، ابو الحسن على بن الحسين، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقيق: داغر، اسعد، ج 3، ص 325.
[10]. ابن اثير جزرى، الکامل فی التاريخ، ج 6، ص 90.
[11]. ابو الفرج اصفهانی، على بن الحسين، مقاتل الطالبيين، تحقيق: صقر، سيد احمد، ص 376.
[12]. دلائل الإمامة، ص 306؛ مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 323؛ إعلام الوری بأعلام الهدی، ج 2، ص 6.
[13]. ر.ک: حياة الإمام موسى بن جعفر(ع)، ج 2، ص 21.
[14]. همان، ص 25.
[15]. ر.ک: مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 241 – 243.