Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

امام کاظم(علیه السلام) و مهدی عباسی

نظر به این که حکام ستم­گر، امامان معصوم (ع) را مانع کار خود و دشمنان خویش محسوب می­کردند بنابر این دائماً در تلاش بودند تا آنان را از سر راه خود بردارند؛ از این رو می­بینیم وقتى مردم با محمّد مهدى خليفه عباسى بيعت كردند نيمه شب از پى حميد بن قحطبه فرستاد به او گفت: اخلاص و هوادارى پدر و برادرت در باره ما كاملا آشكار است، اما تو به ما چگونه هستى.

حميد جواب داد، مال و جان خود را در راه شما فدا می­كنم. مهدى گفت:

اين كار را براى ساير مردم هم می­كنند. گفت: مال و جان، زن و فرزندم را فدا می­كنم، باز مهدى نپذيرفت گفت: مال و جان، زن و فرزند و دينم را فدا مى‏كنم.

مهدى گفت: احسن بارك اللَّه. با او به همين شرط پيمان بست و دستور داد كه موسى بن جعفر (ع) را مخفيانه و ناگهانى بكشد.

مهدى آن شب در خواب حضرت على (ع) را ديد كه به او اشاره می­كند و اين آيه را می خواند: پس براى شما منافقان اين احتمال وجود دارد كه از فرمان خدا (و پيروى قرآن) سرپيچى كنيد و اگر متولى مردم شويد (قدرت و اختياراتى به­دست آورديد) هر آينه در زمين فتنه و فساد برپا كنيد و صله ارحام را به كلى قطع نمائيد.[1] خلیفه با وحشت و ترس از خواب بيدار شد. به حميد بن قحطبه گفت: از كارى كه دستور داده‏ام در مورد موسى بن جعفر (ع) خوددارى كن و نسبت به موسى بن جعفر (ع) احترام كرد و به او جايزه بخشيد.[2]

 


[1]. محمد،22.

[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج ‏48، ص 139 و 140.