کپی شد
امام على (علیه السّلام) در غار حراء
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) پیش از آن که به رسالت مبعوث شود، سالى یک ماه در غار حراء[1] به عبادت مىپرداخت. قرائن نشان مىدهد که رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) با عنایت شدیدى که نسبت به على (علیه السّلام) داشت، او را در آن یک ماه همراه خود به حراء مىبرد. وقتى که فرشته وحى براى نخستین بار در همان غار بر پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله) نازل شد و او را به مقام رسالت مفتخر ساخت، على (علیه السّلام) در کنار آن حضرت بود.[2] امام على (علیه السّلام) در خطبه «قاصعه» در این باره مىفرماید:
«پیامبر هر سال در کوه حراء به عبادت مىپرداخت و جز من کسى او را نمىدید …، هنگامى که وحى بر آن حضرت نازل شد، صداى ناله شیطان را شنیدم، به رسول خدا عرض کردم: این ناله چیست؟ فرمود: این ناله شیطان است و علت نالهاش این است که او از این که در روى زمین اطاعت شود، ناامید گشته است. آنچه را من مىشنوم تو نیز مىشنوى و آنچه را من مىبینم تو نیز مىبینى، جز این که تو پیامبر نیستى، بلکه وزیر [من] و بر خیر و نیکى هستى».[3]
این گفتار پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نشان میدهد که تربیتهاى پیگیر آن حضرت و پاکى روح على (علیه السّلام) سبب شد که او در همان دوران کودکى با قلب حساس، دیده نافذ و گوش شنوا، چیزهایى را ببیند و صداهایی را بشنود که براى مردم عادى دیدن و شنیدن آنها ممکن نیست.
ابن ابىالحدید معتزلى در شرح نهج البلاغه مىنویسد: «در کتب صحاح روایت شده است که وقتى جبرئیل براى نخستین بار بر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله) نازل گردید و او را به مقام رسالت مفتخر ساخت، على (علیه السّلام) در کنار پیامبر اسلام بود».[4]
از امام صادق (علیه السّلام) نقل شده که فرمود: «على (علیه السّلام) پیش از رسالت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) همراه آن حضرت، نور نبوت را مىدید و صداى فرشته را مىشنید. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به او مىفرمود: اگر من خاتم پیامبران نبودم، تو شایستگى مقام نبوت را داشتى، ولى تو وصى و وارث من، سرور اوصیا و پیشواى پرهیزگاران هستى».[5]
[1]. حراء کوهى در سمت شمال مکه است و غار حراء در قله اين کوه قرار گرفته است.
[2]. پیشوایی، مهدی، سیرۀ پیشوایان، ص 28.
[3]. سید رضى، محمد بن حسين، نهج البلاغه، محقق/ مصحح: صالح، صبحي، خطبه 192، ص 300 و 301.
[4]. ر.ک: ابن ابى الحديد، عبدالحميد بن هبةالله، شرح نهج البلاغة، محقق/ مصحح: ابراهيم، محمد ابوالفضل، ج 13، ص 208 و 209.
[5]. همان، ص 210.