کپی شد
امام سجاد (زین العابدین) (علیه السلام) و بنی امیه
آغاز امامت حضرت سجّاد (علیه السلام) با شدّت يافتن انحراف خاندان بنى اميّه همراه بود؛ از اين رو، روزگار آن حضرت را مى توان داراى حسّاسيّتى ويژه دانست. شيوه برخورد امام با حاكمان اموى به گونه اى بود که بيدادگرى و ستمكارى آنان نزد مردم آشكار گردد. امام (علیه السلام) با تدبير و سياستى ويژه تعاليم راستين اسلام را مى گسترانيد. تدبير امام سجّاد (علیه السلام) بر دو محور استوار بود:
الف. برافروختن آتش احساس گناه در قلب مردم و بيدار ساختن وجدان دينى آنان. تنها گذاشتن امامان معصوم (علیهم السلام) و تن دادن به حكومت جور، گناهى بود كه امام همواره از آن سخن مى گفت و در خطبهها و اعلاميههاى عمومى خويش، مردم را از آن هشدار مى داد.
ب. طرح و اجراى برنامه هاى فكرى و عقيدتى و برانگيختن احساسات روحى و روانى مردم كه به تقويت انگيزه ها و گرايش هاى دينى مى انجاميد. برپا ساختن مراسم عزاى حسينى، گريستن بر آن حضرت و تشويق مردم بدين كار، آموختن ادعيه و مناجات روح بخش و پرمغز و انقلابى به مردم و پرورش شاگردان عالِم – كه برخى از آنان از سازندگان تمدّن اسلامى شدند – مهمترين فعّاليت هاى امام (علیه السلام) در اين عرصه بود. بدين سان، امام سجّاد (علیه السلام) پس از شهادت پدر، گوشه انزوا اختيار نكرد و از سياست و فعاليّت هاى اجتماعى كناره نگرفت، بلكه همانند پدر، امامى انقلابى و ظلم ستيز بود. تفاوت قيام او با قيام امام حسين (علیه السلام) تنها در مقتضيات زمانه بود كه تدبيرى ديگر مىطلبيد و حركتى دگرگون تمنّا مى كرد. شيوه كارساز امام (علیه السلام) در مبارزه با حكومت، سرانجام امويان را واداشت تا براى بقاى خويش چاره اى بينديشند و ناجوانمردانه آن امام همام را مسموم سازند.[1]
امام زین العابدین (علیه السلام) در دوران امامت 35 ساله خود، با پنج نفر از خلفای بنی امیه به نام های یزید پسر معاویه، معاویه پسر یزید، مروان پسر حِکَم، عبدالملک پسر مروان و ولید پسر عبدالمک هم عصر بود. هم زمان با آنها، عبداللّه پسر زبیر نیز در مکه ادعای خلافت داشت و برخی از مناطق حجاز و عراق را تحت نفوذ خود گرفته بود. در اوایل امامت حضرت، اختناق شدیدی حاکم شد و شیعیان و پیروان آن حضرت که از دشمنان بنی امیه به شمار می آمدند، دستخوش ضعف و سستی گردیدند و تشکل و انسجام آنان از هم پاشید.[2] مسعودی تاریخ نگار نامدار تصریح می کند که علی بن الحسین (علیهما السلام) امامت را به صورت مخفی و با تقیه شدید و در زمانی دشوار عهده دار گردید.[3]
[1]. جمعی از نویسندگان (پژوهشکده تحقیقات اسلامی)، فرهنگ شیعه، ج 1، ص 106؛ کتابخانه مدرسه فقاهت.
[2]. طبرسی، إعلام الورى بأعلام الهدى، ص 256 و 257.
[3]. مسعودى، على بن حسين، اثبات الوصية، ص 168.