کپی شد
امام زاده موسی مبرقع
فهرست
زندگی نامۀ امامزاده موسی مبرقع
موسی مبرقع فرزند امام جواد (ع) و سمانه مغربیه بود كه از جانب پدر و مادر با امام دهم برادر می باشد. کنیه او ابوجعفر و ابوحمد نقل شده است. تاریخ ولادت او معلوم نيست. او در كوفه زندگی می كرد و سپس به قم مهاجرت نمود. او اولین كسی است كه از سادات رضویه در سال 256 هـ ق به شهر قم كوچ كرد، او تا هنگام مرگ، یعنی شب چهارشنبه 22 ربیع الثانی سال 296 در قم اقامت داشت و در شهر قم به دیار باقی شتافت و در منزل مسكونی خویش دفن شد، كه امروزه یكی از زیارتگاه های معروف قم است.[1]
دلیل نامگذاری مبرقع
امام زاده مبرقع در ابتداء سکونت در قم دائماً روی صورت خود بُرْقِع (روپوش) میانداختند تا چهرۀ ایشان شناخته نشود و به همین جهت، بزرگان عرب قم در ابتدا ایشان را نشناختند و به او نامه نوشتند كه باید از قم برود.[2]برخی نیز نوشتهاند كه چون وی شمایل بسیار زیبایی داشت، برای این كه مردم در كوچه به وی نگاه نكنند، برقعی روی صورت میانداخت؛ از این رو به موسی مبرقع معروف شد.[3]
تولد و خانوادۀ امام زاده موسی مبرقع
ابو جعفر موسی مبرقع پسر امام جواد محمد (امام جواد) بن علی (امام رضا) بن موسی بن جعفر (ع) است.[4]
تاریخ تولد آن حضرت صریحاً معلوم نیست، ولی با توجه به قرائن و شواهدی می توان قویاً اظهار عقیده كرد كه چون حضرت موسی مبرقع(ع) از برادر بزرگوارش امام علی النقی(ع) دو سال كوچكتر بوده و میان علماء هم بر این مسئله اتفاق نظر است و از طرفی هم به اتفاق جمیع علماء رجال و مورخین و محدثین و علماء انساب تولد امام هادی(ع) در سال 212 هـ .ق بوده؛ لذا به دلالت مفاد وصیت حضرت امام جواد(ع) كه شیخ كلینی در كتاب كافی با ذكر سند نقل می نماید، مبنی بر این كه وصی خویش قرار دادم فرزند خود علی الهادی(ع) را نسبت به خود و خواهرانش . کار موسی (مبرقع) را نیز تا زمانی که به حد بلوغ برسد، به او سپرده است، می توان گفت كه میلاد با سعادت موسی مبرقع(ع) در سال 214 هـ .ق در مدینه بوده است.[5]
محل دفن امام زاده موسی مبرقع
صاحب اعیان الشیعه به نقل از کتاب شجرۀ طیبه آورده است: موسی مبرقع در زیارتگاهی مشهور به چهل اختران در محله ای معروف به موسویان (موسویین) دفن است. در آن جا دو زیارتگاه کوچک و بزرگ است که فاصلۀ بین آنها حدود 15 قدم است. در زیارتگاه کوچک صورت دو قبر وجود دارد که یکی از آنها مقبره موسی مبرقع و دیگری قبر احمد بن محمد بن احمد بن موسی مبرقع است.[6]
ماجرای مهاجرت امام زاده موسی مبرقع به کاشان و بازگشت مجدد او به قم
امام زاده موسی مبرقع در ابتداء سکونت دائماً روی صورت خود بُرْقِع[7] میانداخت تا گمنام بماند. بزرگان عرب قم چون او را نشناختند به او پیغام فرستادند كه از شهر خارج شو، پس از آن موسی مبرقع از قم به شهر كاشان مهاجرت كرد و در آن جا احمد بن عبدالعزیز بن دلف عجلی به او خوش آمد و خیر مقدم گفت، لباس های فاخر و گران بها بر وی پوشانده اسب های خوب به او هدیه داد و برای او هر سال مستمری (حقوق) به مقدار هزار مثقال طلا تعیین كرد. بعد از خروج موسی مبرقع از قم حسین بن علی بن آدم و شخص دیگری از رؤسای عرب وارد قم شدند و مردم قم را به خاطر اخراج موسی مبرقع سرزنش كردند. در نتیجه بزرگان عرب را در طلب او به كاشان فرستادند و موسی مبرقع را به شهر قم بازگرداندند. از او عذر خواهی نمودند، اكرامش كردند، از مالشان برایش منزل خریداری نمودند، از قریه های هنبرد، اندریقان و كارچه برایش سهامی در نظر گرفتند. بیست هزار درهم به وی دادند و برایش زمین های فراوانی خریدند. پس این تاریخ خواهرانش زینب و ام محمد و میمونه دختران امام جواد (ع) به او ملحق شدند و زمانی كه از دنیا رفتند در كنار حضرت معصومه دختر موسی بن جعفر دفن شدند.[8]
نسل و ذریۀ امام زاده موسی مبرقع
موسی مبرقع دارای دو فرزند به نام های محمد و احمد بود.[9]به فرزندان وی رضویون می گویند.[10] نسل موسی مبرقع اکنون در قم و شهرری و برخی از شهرهای دیگر حضور دارند.[11]
منابع پیرامون امام زاده موسی مبرقع
علاّمه نورى طبرسى (م 1320 ق) درباره احوال امام زاده موسی مبرقع و همچنين ذريّهاش، كتاب جامعى با عنوان البدر المشعشع فى احوال ذرّيّة موسى المبرقع نوشته است كه شرح حال كامل او در آن جا آمده است. همچنين كتاب ديگرى به زبان فارسى با نام ترجمة موسى المبرقع تأليف شيخ محمّد كجورى طهرانى (م 1353 ق) نوشته كه حجم آن بيش از كتاب سابق است.
[1]. ر.ک : علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 50، ص 161، مؤسسۀ الوفاء، بی چا، بیروت، 1404هـ ق.؛ امین، سید محسن، اعیان الشیعة، ج 10، ص 194، دارالتعارف، بی چا، بیروت، 1406هـ ق؛ زركلی، الاعلام، ج 7، ص 327، به نقل از الذریعة، ج 3، ص 68 (تکمیل شود).
[2]. ناصر الشريعه، محمدحسين، تاريخ قم، ص 201، انتشارات رهنمون، چاپ اول، بيجا، 1383ش.
[3]. صلواتی، فضلالله، تحليلی از زندگاني و دوران امام محمدتقي عليهالسّلام، ص 451، اطلاعات، 1384ش.
[4]. أمین عاملی، سیدمحسن، اعیان الشیعة، ج 10، ص 194، دارالتعارف، بی چا، بیروت، 1406هـ ق.
[5]. کلینی، کافی، ج1، ص 325، انتشارات اسلامیه، بی چا، تهران، بی تا.
[6]. أمین عاملی، سیدمحسن، اعیان الشیعة، ج 10، ص 195، دارالتعارف، بی چا، بیروت، 1406هـ ق.
.[7]نوعی روپوش است.
[8]. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 50، ص 161، مؤسسۀ الوفاء، بی چا، بیروت، 1404هـق.
[9]. أمین عاملی، سیدمحسن، اعیان الشیعة، ج 10، ص 195، دارالتعارف، بی چا، بیروت، 1406هـ ق.
[10]. ر.ک:كتاب عمدة الطالب
[11]. رجایی، سید مهدی، المعقبون من آل ابی طالب، ج 2، ص 30، مؤسسه عاشورا، قم؛ همچنین ر . ک. قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، ج 2، ص 618، انتشارات هجرت، چاپ دوم.