کپی شد
امام حسین (علیه السلام) و تشکیل حکومت اسلامی
در تبیین این موضوع، اولین نکته ای که باید بدان توجّه کرد، آن است که هر فرد مسلمان باید به شناخت و انجام وظیفۀ خود در قبال باری تعالی بیاندیشد نه به نتیجه خارجی که چه پیش خواهد آمد. اگر وظیفه احراز شد، باید به قدرت بی نهایت خداوند توکّل کرد و همۀ نیرو را برای انجام وظیفه به کار گرفت که در این صورت نتیجه هر چه باشد برای بندۀ صالح خدا خیر خواهد بود، امّا از آن جا که تحقّق بسیاری از اهداف بلند اسلام و رسیدن جامعه به نیکی ها و خیرات و اجرای بسیاری از احکام شرع به تشکیل حکومت اسلامی وابسته است، ائمه اطهار (ع) همواره؛ تشکیل حکومت اسلامی را به عنوان یکی از وظائف خود قلمداد می کردند و اگر زمانی به دنبال آن نبودند به جهت مهیا نبودن شرائط خارجی جامعه و عدم آمادگی مردم بوده است.
و گرنه حکومت به عنوان حکومت، در نزد اولیای خدا و ائمۀ اطهار (ع) دارای هیچ ارزشی نبوده؛ چرا که آنان به ظواهر دنیا توجهی نداشتند، بلکه حکومت از آن جهت برایشان مهم بود که اجرای بسیاری از احکام دین و شریعت آسمانی به وجود دولتی صالح و قدرتمند وابسته است؛ زیرا اگر متولیان حکومت، خود، مطّلع و مقیّد به عمل به قانون باشند، جامعه، عدالتمحور و رو به پیشرفت خواهد بود، گر چه در هر زمان به جهت وجود افرادی موذی، فاسق و منفعت طلب و یا بعضاً ساده لوحانی نا آشنا به وظیفه، مشکلات و نابسامانی هائی وجود خواهد داشت، ولی حرکت کلی جامعه مثبت خواهد بود. از طرف دیگر در جامعه ای که قدرت و حکومت به دست افراد ناصالح باشد، زمینه برای هر گونه فساد و تبعیضی باز خواهد بود و مردمی که مطیع چنین رهبرانی باشند هرگز طعم سعادت را نخواهند چشید.
و این همان رسالت امام حسین (ع) بود که خود فرمودند: من بیهوده و خودخواهانه و برای فساد و ستمگری قیام نکردم، بلکه تنها برای طلب اصلاح در امّت جدم بر پا خواستم و می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیرۀ جد و پدرم عمل نمایم.[1] به بیان دیگر علت اساسی حرکت و قیام امام حسین (ع)، احیای امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با حاکم ظالم به منظور از بین بردن این تفکر غلط رایج در بین مسلمانان بود که عقیده داشتند خلیفه و حاکم اسلام، هرکه باشد و هر جنایتی مرتکب شده باشد باز هم خلیفه خدا است و او واجب الاطاعه است. قیام ایشان از این جهت پیروز شده و به نتیجه رسیده است؛ زیرا امام حسین (ع) با قیام جاودانش در دراز مدت موفق شد سلطۀ خلیفه ای را که افکار و راه و روشش منحرف بود، از بین ببرد و به عموم مسلمانان بفهماند که خلیفه کوچک ترین حقی در قانون گذاری یا حکومت ندارد و قانون گذاری در انحصار کتاب خدا و سنت پیامبر و آن چه به آن دو منتهی می گردد است، اگر نهضت امام حسین (ع) نبود بسیاری از احکام اسلام، تغییر یافته و تحریف شده به دست ما می رسید، همان گونه که در زمان حال در مورد مسیحیّت و دیانتش مشاهده می شود.
امام حسین (ع) از این رو بر پا خواست تا در مقابل بازی با احکام دین مبین اسلام توسط دروغ گویان و بدخواهان مانعی قرار دهد و از این حیث، قیام مبارکش پیروزی یافت و چهرۀ اسلام برای آنانی که به دنبال حقیقت هستند، نمایان گردید.
کلیدواژه: امام حسین (ع)، عاشورا، امر به معروف، نهی از منکر، حکومت.
[1]. بحار الانوار، ج 4، ص 329.