Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

امام حسین (علیه السلام) در نگاه اندیشمندان غیر مسلمان

شخصیت، سیره و نهضت زندگی آفرین سرور و سالار شهیدان امام حسین (علیه السلام) همواره از سوی اندیشمندان مورد دقت و بررسی و نقادی قرار گرفته است. هزاران مقاله و صدها کتاب از طرف صاحبان اندیشه و قلم و بیان از همه ملل و نحل به رشته تحریر درآمده است.

جاذبه شخصیت سیمای درخشان حسین بن علی (علیه السلام) نظر بسیاری از اهل اندیشه را به خود معطوف کرده است. در میان متفکّران، کسانی به بلندای شخصیت آن امام همام اشاره کرده‌اند که حتّی کمترین سنخیّت با حضرت ندارند و برخی از آنان حتّی از مخالفان او به حساب می‌آیند، امّا در عین حال او را ستوده‌اند.

در این نوشتار مختصر، سخنان تعدادی از بزرگان و متفکّران غیر مسلمان جهان در این‌باره ارائه می‌شود:

1. سلیمان کتانی: از دیدگاه این نویسنده مسیحی، هنوز هم صدای خونخواهی حسین (علیه السلام) پس از قرن ها به گوش می‌رسد: ای معاویه! … پسرت یزید با حسین (علیه السلام) بنای خشونت و بی رحمی را گذاشت، سرش را برید و به عنوان هدیه شیرینی به خواهرش زینب داد تا به کربلا بیاید و فریاد شیون از نای شیعه و طرفدارانش برآید که هنوز هم به خونخواهی حسین (علیه السلام) بلند است.[1]

2. جرج جرداق (دانشمند و ادیب مسیحی) می‌گوید: آن غیرتمندی که تا این پایه به ناموس مردمان اهتمام می ورزید و در حمایت از همسر و خانواده و دیگران، لحظه‌ای از مجاهدت باز نمی‌ایستاد، چون در میدان رزم (طفّ) یکه و تنها ماند و از زخم شمشیر و نیزه و زوبین بر زمین نشست و اوباش کوفه و سربازان مزدور دستگاه حاکم را دید که از هر سو به سرپناه (خیمه) زن و فرزندانش حمله ور هستند، دست پولادین خونین برآورد و ندا زد که: هان ای نامردان! اگر دین ندارید، آزادگی را در زندگی فرو مگذارید.[2] همچنین وی می‌گوید: وقتی یزید مردم را تشویق به قتل حسین (علیه السلام) و مأمور به خونریزی می‌کرد، آنها می‌گفتند: چه مبلغ می‌دهی؟؛ امّا یاران حسین (علیه السلام) به او می‌گفتند: ما با تو هستیم؛ اگر هفتاد بار کشته شویم، باز می‌خواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.[3]

3. فردریک جمس: درس امام حسین (علیه السلام) و هر قهرمان شهید دیگری این است که در دنیا اصول ابدی عدالت و ترحّم و محبت وجود دارد که تغییر ناپذیرند و هم چنین می‌رساند که هرگاه کسی برای این صفات، مقاومت کند و بشر در راه آن پافشاری نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پاپدار خواهد ماند.[4]

4. آنتوان بارا می‌گوید: من در مورد زندگی و حرکت حسین (علیه السلام) بیشتر به بُعد انقلابی شخصیت ایشان شیفته شده‌ام. آن حضرت در مرامنامه قیام خود اعلام می کند: «من از روی هوسرانی و خوشگذرانی و برای افساد و ستمگری قیام نکرده‌ام، بلکه قیام من برای اصلاح در امت جدّم و برای امر به معروف و نهی از منکر و حرکت براساس سیره جد و پدرم است». این روح انقلابی می‌تواند کار معجزه آسا بکند، اگر هر انسانی در هر زمان و مکان از آن برخوردار باشد. بُعد دیگر شخصیت امام حسین (علیه السلام) که مرا شیفته خود کرده، تواضع ایشان در کنار روح انقلابی است. این دو خصیصه نمی‌تواند در یک شخص جمع شود. تواضع از صفات و ویژگی‌های برگزیدگان خدا است. او در عین احساس عزّت و آزادگی و سرافرازی در برابر دشمنان، تواضع خاص خود را دارد. این بعد عظیمی است که از ویژگی امام به شمار می‌رود. حماسه حسین (علیه السلام) تنها مختص شیعه و سنّی و مسلمان نیست، بلکه متعلق به هر مؤمن است؛ چنان که در حدیث از پیامبر گرامی اسلام آمده: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَینِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا؛ به راستی از قتل و شهادت امام حسین (علیه السلام) در دل‌های مؤمنان حرارت و گرمایی ایجاد می‌شود که هیچگاه به سردی نمی‌گراید».[5] در این حدیث نفرموده، «فی قلب المسلم»، بلکه هر انسان آزاده‌ای که به راه و رسم حسین (علیه السلام) ایمان دارد را شامل می شود»[6]؛ ازاین رو، جهانیان و اندیشمندان وقتی از سیره حسین (علیه السلام) آگاه می‌شوند، شیفته آن می‌گردند. همان‌طور که شیفته راه و مسلک علی بن ابیطالب (علیه السلام) شده‌اند. وی؛ (آنتوان بارا)، تشیّع را بالاترین درجات عشق الهی معرفی می‌کند و امام حسین (علیه السلام) را فقط متعلق به شیعه یا مسلمانان نمی‌داند، بلکه متعلق به همه جهانیان می‌داند و او را با عبارت حسین گوهر ادیان معرفی می‌کند و در پایان، سخنش را با این عبارت به انتها می‌رساند که حسین (علیه السلام) در قلب من است.[7]

5. ادوارد براوْن (مستشرق معروف انگلیسی): آیا قلبی پیدا می‌شود که وقتی درباره کربلا سخن می‌شنود، آغشته با حزن و ألم نگردد؟ حتّی غیر مسلمانان نیز نمی‌توانند پاکی روحی را که این جنگ اسلامی تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند.[8]

6. مسیو ماربین آلمانی (خاورشناس) می‌گوید: در ظاهر، یزید، حسین (علیه السلام) و انصارش را کشت، اما در باطن، حسین (علیه السلام) یزید و همه بنی امیه را بدتر از هزار بار کشت. یزید آن‌ها را یک روز به شهادت رساند، امّا امام حسین (علیه السلام) او و طرفدارانش را تا ابد و هر روز کشت.[9] هم‌چنین می‌گوید: حسین (علیه السلام) با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیّت خود، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلندآوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هر چه ظاهرا عظیم و استوار باشد، در برابر حقّ و حقیقت چون پرکاهی بر باد خواهد رفت.[10]

او می‌گوید: مهم‌ترین اثر این نهضت این بود که ریاست روحانی که در عوالم سیاست اهمیت شایانی داشت، مجددا به‌دست بنی‌هاشم افتاد، و به‌ویژه در بازماندگان حسین (علیه السلام) مسلّم گردید، و چندی طول نکشید که ]حکومت[ ظلم و جور معاویه و جانشیان او منهدم شد و در کمتر از یک قرن قدرت از بنی امیّه سلب گردید. منهدم شدن ]قدرت[ بنی امیه به قسمی شد که امروز نام و نشانی از آن‌ها نمودار نیست و اگر در متن کتب تاریخی نامی از این قوم ذکر شده در تعقیب آن هزاران نفرین و ناسزا هم نوشته شده است، و این نیست مگر به‌واسطه قیام امام حسین (علیه السلام) و یاران با وفای او.[11]

7. چارلز دیکنز (نویسنده انگلیسی) می‌گوید: اگر منظور امام حسین (علیه السلام) جنگ در راه خواسته‌های دنیایی خود بود، من نمی‌فهمم چرا خواهران و کودکانش را همراه خود برد؟ پس عقل چنین حکم می‌کند که او به‌خاطر اسلام، فداکاری کرد.[12]

8. جستیس آ. راسل (شاعر انگلیسی): … آن‌ها دهان مبارک امام (علیه السلام) را با شلاق‌های خود نواختند. ای بدنی که زیر پای ستوران قرار گرفتی، این همان بدن پاکی است که بینندگان را مسحور می‌کرد. خونی که از رگ‌های مبارک ریخته و خشک شده، معجونی آسمانی است که تاکنون هیچ چیزی با چنین رنگ الهی، رنگ نشده است. ای زمین برهنه و بایر کربلا که در روی تو نه علفی است و نه چمنی، برای ابد آهنگ حزن و آه تو بر تو پوشیده باد، چون که در سرزمین تو بدن پاره مقدس پسر فاطمه (علیهما السلام) افتاده است که روح خویش را به خدا تقدیم نمود.[13]

9. موریس دوکبری (مورّخ اروپایی): اگر تاریخ نویسان ما حقیقت روز عاشورا را درک می‌کردند، این عزاداری را غیر عادی نمی‌پنداشتند. پیروان امام حسین (علیه السلام) به‌واسطه عزاداری برای امام می‌دانند که زبونی و پستی و زیردستی و استعمار و استثمار را نباید قبول کنند؛ زیرا شعار امام و پیشوای آنان تن ندادن به ظلم و ستم بود. حسین (علیه السلام) در راه شرف و ناموس و مردم و بزرگی مقام و مرتبه اسلام از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی‌های یزید نرفت. پس بیایید ما نیز شیوه او را سرمشق خود قرار داده و از ظلم یزیدیان و بیگانگان خلاصی یافته و مرگ با عزّت را بر زندگی با ذلّت ترجیح دهیم؛ این است خلاصه تعالیم اسلامی… .[14]

10. بارتولومو؛ (شرق شناس نیمه اول قرن بیستم میلادی كه نام ایتالیائی دارد ولی، بیشتر آثار خود را به‌زبان آلمانی نوشته): وی به مسئله‌ای تازه در تاریخ اشاره می‌کند که از ارتباط ایرانیان با امام حسین (علیه السلام) حکایت دارد و آن این که نماینده امام حسین (علیه السلام) در پنج فرسخی کوفه در محلّی به نام «سلوجی» برای ایرانیان به زبان فارسی سخنرانی و حکومت یزید را برای آنها افشا کرد: … از روزی که یزید به جای پدر در دمشق نشست، فسق و فجور در دستگاه علنی شد، … درآمد بیت المال فقط صرف پرداخت مستمری کسانی گردید که می‌توانند وسایل فسق و فجور یزید را فراهم کنند. زن‌های بیوه و یتیمانی که شوهر و پدرشان در جنگ کشته شده‌اند، در بلاد گدایی می‌کنند و هیچ کس به فکر تأمین زندگی آنها نیست. احترام خانواده نبوّت رفته،… امام حسین (علیه السلام) مشاهده می‌نماید حکومت ظلم و فساد به‌زودی اسلام را از بین خواهد برد؛ از این رو تصمیم گرفت برای نجات اسلام از ظلم و ستم، اقدام کند.[15]

11. ویل دورانت؛ (فیلسوف، تاریخ‌نگار و نویسنده آمریکایی): شیعیان در کربلا در جایی که امام حسین (علیه السلام) به قتل رسیده، به یادگار وی زیارتگاه بزرگی ساخته‌اند و هنوز هم هر ساله حادثه غم‌انگیز قتل وی را نمایش می‌دهند و عزاداری می‌کنند و از یادگار علی و دو فرزندش حسن و حسین (علیهما السلام) تجلیل به عمل می‌آورند.[16]

12. توماس کارلایل (مورّخ و فیلسوف انگلیسی): بهترین درسی که از سرگذشت کربلا می‌گیریم این است که امام حسین (علیه السلام) و یارانش ایمانی استوار به خدا داشتند. آنها با اعمال خویش ثابت کردند که در مقام مبارزه حق و باطل، تفوّق عددی و کثرت عددی اهمیّت ندارد و پیروزی حسین (علیه السلام) با وجود اقلیّتی که داشت، باعث شگفتی من است.[17]

13. ل. م. بوید؛ (یکی از نویسندگان غربی): در طیّ قرون، افراد بشر همیشه جرأت و پردلی و عظمت روح، بزرگی قلب و شهامت روانی را دوست داشته‌اند و همین‌ها موجب می‌شود که آزادی و عدالت هرگز تسلیم نیروی ظلم و فساد نشود. این بود شهامت و این بود عظمت امام حسین (علیه السلام)؛ من مسرورم که با کسانی که این فداکاری عظیم را از جان و دل ثنا می‌گویند شرکت کرده‌ام، هرچند که 1300سال از تاریخ آن گذشته است.[18]

14. واشنگتن ایروینگ (مورخ مشهور آمریکایی): برای امام حسین (علیه السلام) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن در برابر اراده یزید نجات بخشد، ولی مسئولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمی‌داد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی‌امیّه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در ریگ‌های تفتیده، روح حسین (علیه السلام) فناناپذیر است. ای پهلوان و ای نمونه شجاعت و ای شهسوار من، ای حسین (علیه السلام)![19]

15. توماس ماساریک: گر چه کشیشان ما هم از ذکر مصائب مسیح (علیه السلام) مردم را متأثر می سازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین (علیه السلام) یافت می‌شود در پیروان مسیح (علیه السلام)، یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح (علیه السلام) در برابر مصائب حسین (علیه السلام) مانند پرکاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.[20]

16. گیبون (مورخ انگلیسی): در طی قرون آینده بشریت و در سرزمین‌های مختلف، شرح صحنه حزن آور مرگ امام حسین (علیه السلام) موجب بیداری قلب خونسردترین خواننده خواهد شد، چندان که یک نوع عطوفت و مهربانی نسبت به آن حضرت در خود می‌یابد.

17. نیکِلْسون (خاورشناس معروف): بنی امیّه، سرکش و مستبد بودند، قوانین اسلامی را نادیده انگاشتند و مسلمانان را خوار نمودند، … و چون تاریخ را بررسی کنیم، می‌گوید: دین بر ضدّ فرمان‌فرمایی تشریفاتی قیام کرد و حکومت دینی در مقابل امپراطوری ایستادگی نمود. بنابراین، تاریخ از روی انصاف حکم می‌کند که خون حسین (علیه السلام) به گردن بنی امیّه است.

18. سرپرسی سایکسْ (خاورشناس انگلیسی): حقیقتا آن شجاعت و دلاوری که این عدّه قلیل از خود بروز دادند، به درجه ای بوده است که در تمام این قرون متمادی هر کسی که آن را شنید، بی اختیار زبان به تحسین و آفرین گشود. این یک مشت مردم دلیر غیرتمند، مانند مدافعان ترموپیل،[21] نامی بلند غیرقابل زوال برای خود تا ابد باقی گذاشتند.

19. مَهاتما گاندی (رهبر استقلال هند): من زندگی امام حسین (علیه السلام)، آن شهید بزرگ اسلام را به دقّت خوانده و توجّه کافی به صفحات کربلا نموده‌ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، باید از سرمشق امام حسین (علیه السلام) پیروی کند.[22]

20. تاملاس توندون (هندو، رئیس سابق کنگره ملّی هندوستان): این فداکاری‌های عالی؛ از قبیل شهادت امام حسین (علیه السلام) سطح فکر بشریت را ارتقا بخشیده است و خاطره آن شایسته است همیشه باقی بماند.[23]


[1]. کتانی، سلیمان، امام علی (علیه السلام) مشعلی و دژی، ترجمه: فارسی، جلال الدین، ص 236.

[2]. جرداق،‏جرج، صوت العدالة الاسلامیه، شماره 4، ص 76.

[3]. برگرفته از بخش مجلات سایت حوزه نت.

[4]. مجله نور دانش، شماره 3.

[5]. نورى، حسين بن محمد تقى‏، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، محقق و مصحح و ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ص 318.‏

[6]. بارا، آنتوان، حسین در اندیشه مسیحیّت؛ آنتوان بارا؛ سوری الاصل و ساکن کویت، نویسنده‌ای توانا وادیبی با ذوق است و علاوه بر کتاب مذکور، 15 جلد کتاب دیگر نیز به رشته تحریر درآورده که بیشتر آن‌ها در حوزه ادبیات و رمّان و داستان می‌باشد. وی همچنین روزنامه نگاری حرفه‌ای است که اخیرآ چهل و یکمین سال فعالیت مطبوعاتی اش را آغاز کرده، او در مجلات و روزنامه‌های معروف و مختلف فعالیت داشته و در حال حاضر سردبیر هفته نامه شبکه الحوادث کویت است.

[7]. روزنامه کیهان، 4/11/1385.

[8]. مجله نور دانش، شماره 3.

[9]. محمدی اشتهاردی، محمد، امام حسین (علیه السلام) آفتاب تابان ولایت، ص 218.

[10]. هاشمی نژاد، عبد الکریم، درسی که حسین به انسان‌ها آموخت، ص 439.

[11]. همان، ص 445.

[12]. مظلومی، رجبعلی، رهبر آزادگان، ص 52.

[13]. همان، ص 53.

[14]. ابی مخنف، مقتل ابی مخنف، ترجمه: جودکی، حجت الله، ص 74 و 75.

[15]. کورت فریشلر، امام حسین (علیه السلام) و ایرانیان، ترجمه: منصوری، ذبیح الله ، ص 11 و 12.

[16]. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه: طاهری، ابوالقاسم، ج 4، ص 249.

[17]. مجله نور دانش، سال دوم، ش 3، ص 96.

[18]. همان.

[19]. همان.

[20]. دهاقانی، ناصر،  قیام حسین (علیه السلام) و یارانش، ص 20.

[21]. نبرد ترموپیل یکی از نبردهای ایران و یونان است که در سال ۴۸۰ پیش از میلاد در تنگهٔ‌ ترموپیل (Thermopylae)٬ بین سپاهیان لئونیداس (Leonidas)٬ پادشاه اسپارت و سپاهیان خشایارشا هخامنشی در گرفت.

[22]. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا ، ص 279.

[23]. تمامی مطالب برگرفته از: اسلامپور کریمی، عسکری، امام حسین (علیه السلام) و قیامش در آینه اندیشهها،  ص  44؛  پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت.