searchicon

کپی شد

امام حسین (علیه السلام) در عصر معاویه

نظر به ظالمانه بودن حکومت معاویه، امام حسین (علیه السلام)، واکنش‌هایی نسبت به آن ابراز داشتند که به برخی از آن اشاره می‌شود:

1 . انتقاد و افشاگری.

آن‌حضرت با خطبه‌ها و نامه‌های فراوان به ‌معاویه، انزجار خود را نسبت به فعالیت‌های او اعلام کرد و بارها نسبت به بدعت‌گذاری‌ها، مفاسد مالی، کشتار شیعیان و به‌ویژه معرفی یزید به‌عنوان ولیعهد، به‌شدّت معترض شد و اذهان آزادی خواهان را متوجه انحراف حکومت معاویه کرد؛ نمونه آن؛ پاسخِ نامه آن‌حضرت به معاویه است که در آن نوشت: «افراد ظالمی که اطراف تو را گرفته اند، داخل در حزب ستمکاران و اعوان شیطان اند. آیا تو حجربن عدی و اصحاب او را که از اهل عبادت و زهد بودند نکشتی؟ حجر و یاران او برای دفع بدعت و امر به معروف و نهی از منکر قیام کردند و تو از روی ظلم آنان را کشتی. آیا تو قاتل عمرو بن حمق، که از شدت عبادت پیشانی اش پینه بسته بود، نیستی؟… تو ادعا نکردی که «زیاد» فرزند ابوسفیان است و حال آن‌که پیامبر فرمود: «الولد للفراش» و تو او را بر مردم مسلّط ساختی و او بر مسلمانان سخت گرفت و پای آنان را برید و آنان را بر شاخه های درخت آویخت…

تو اکنون کودکی (یزید) را برای امارت و حکومت اختیار کرده ای که همواره شراب می خورد و با سگ ها بازی می کند و من می بینم که خود را به هلاکت انداختی و دینت را نابود کردی و ملت را خوار ساختی».[1]

آن حضرت در مدینه، در حضور معاویه نسبت به ولایت عهدی یزید اعتراض کرد و خطاب به معاویه فرمود: «آنچه درباره کمالات یزید و لیاقت وی برای اداره امور امّتِ اسلامی گفتی فهمیدم. تو یزید را چنان توصیف کردی که گویی شخصی را می خواهی بشناسانی که زندگی او بر مردم پوشیده است… نه، یزید آنچنان‌که باید خود را نشان داده و باطن خود را آشکار ساخته است…، یزید سگ باز، کبوتر باز و بوالهوسی است که عمرش را با ساز و آواز و خوش‌گذرانی سپری می کند».[2]

2. احقاق حق.

امام حسین (علیه السلام) در جهت تضعیف حکومت معاویه و تقویت بنیه مالی مخالفان حکومت او، گه‌گاه دست به مصادره اموال حکومتی می‌زد. در تاریخ آورده‌اند: اموالی را از یمن برای معاویه می‌بردند، آن حضرت آن‌ها را تصرف کرد و میان نیازمندان بنی هاشم و دیگران تقسیم نمود، سپس به معاویه نوشت: «از حسین بن علی به معاویة بن ابی سفیان، امّا بعد، گذر کاروانی بر ما افتاد که اموال و پوشاک و عنبر و عطرهایی را برای تو می‌آورد تا آن‌ها را در خزائن دمشق قرار دهی و پس از نوشیدن (و تصرّف) نخستین خود، آن‌ها را به فرزندان پدرت بخورانی. من به آن نیاز داشتم و آن را تصرف کردم، و‌السلام».[3]

3 . تربیت یاران.

امام حسین (علیه السلام) از روزهای نخستین امامت خویش، به تربیت یاران و اصحاب آگاه و امین در جهت حفظ حریم مکتب اسلام پرداخت. آن حضرت در ضمن نامه‌ها و سخنرانی‌های خود، به آماده سازی افرادش می‌پرداخت و هنگامی‌که خطابه‌ای ایراد می‌کرد، از حاضران می‌خواست تا مطالب را به دیگران برسانند. همچنین با بزرگان و صاحبان نفوذ عراق و حجاز در ارتباط بود. عمرو بن عثمان، جاسوس معروف دستگاه اموی در مدینه طی گزارشی به معاویه چنین نوشت: «چندی است جمعی از مردان عراق با حسین بن علی دیدارهای مرموز دارند، به‌علاوه خود اطلاع یافته‌ام که افراد سرشناس حجاز نیز گاه‌وبی‌گاه با وی در تماس هستند. دور نیست که نتیجه این گفت و شنودهای سیاسی، بعدها به صورت طوفانی جلوه کند».[4]


[1]. طبرسى، احمد بن على‏، الإحتجاج على أهل اللجاج، ج 2، ص 297.

[2]. كشى، محمد بن عمر، رجال الكشي – إختيار معرفة الرجال‏، محقق و مصحح: طوسى، محمد بن حسن؛ مصطفوى، حسن، ص 51.‏

[3]. ابن أبي الحديد، عبد الحميد بن هبه الله‏، شرح نهج البلاغة ابن أبي الحديد، محقق و مصحح: ابراهيم، محمد ابوالفضل، ج 18، ص 409.

[4]. هلالى، سليم بن قيس، كتاب سليم بن قيس الهلالي‏، محقق و مصحح: انصارى زنجانى خوئينى، محمد، ج 2، ص 789.