searchicon

کپی شد

امامت از نگاه برون دینی

در نگاه اول به بحث امامت دو معنا قابل تصور می باشد که در این جا به آن می پردازیم

اول: از امامت معنای خاص کلمه، یعنی جانشینی پیامبر اکرم (ص) و ادارۀ کلیه امور دین و دنیای مردم  را در نظر بگیریم، در این صورت نکته قابل توجه این است که بحث امامت از فروع مباحث نبوت است و در صورتی که کسی بخواهد به عنوان جانشین پیامبر (ص) به ائمه معصومین (ع) تمسک جوید جز بحث درون دینی امکان ندارد چون امام جانشین پیامبر (ص) است و معنا ندارد با کسی که خداوند و رسولش را قبول ندارد بحث از جانشینی خدا و رسول را به میان آوریم برای همین طرح بحث امامت برای یک کافر باید بعد از طرح بحث توحید و نبوت باشد و به طور مستقیم نمی توان دربارۀ امامت با او بحث کرد و امامت را به اثبات رساند لذا ما دلیل برون دینی برای کسی که با شنیدن دلایل توحید و نبوت به خدا یا نبی خدا ایمان نیاورده، نداریم باید توجه داشته باشیم که مسائل کلامی به مسائل ریاضی شباهت دارند و باید نظم منطقی در آنها رعایت شود و نمی توان بدون بحث خدا شناسی به بحث نبوت و رسالت پرداخت و بدون نبوت به خلافت و امامت نبی پرداخت؛ زیرا این مباحث بر هم دیگر متوقف هستند و سیر منطقی آنها باید رعایت شود.[1]

دوم: منظور از امامت معنای لغوی کلمه یعنی یک الگوی عملی از یک انسان متعالی برای الگو گیری باشد با صرف نظر از مقام امامت و جانشینی، منابع تاریخی مالامال است از مضامینی که گویای عمق شخصیت ائمه معصومین (ع) باشد به طوری که حتی دشمنان اهل بیت نیز همیشه به فضل و کمال آن حضرات معترف بودند لکن برای این منظور دلیل عقلی قابل ارائه نیست چرا که بررسی شخصیت حقیقی افراد در تاریخ نیازمند به تفحص و تحلیل تاریخی است نه دلیل عقلی و ما با دلیل عقلی نمی توانیم برسیم به این که فلان شخص در فلان سال با چه خصوصیتی بوده است. بنابر این ما برای اثبات شخصیت حقیقی معصومین (ع) به عنوان یک الگوی فرا دینی نیاز به یک تفحص تاریخی گسترده و مراجعه به آثار به جا مانده از حضرات معصومین (ع) یعنی روایات و احادیث داریم چرا که شخصیت بزرگان را از آثار به جا مانده از آنان بهتر از هر چیزی می توان شناخت، که برای تحقیق بیشتر در این مسئله لازم است به کتاب های روایی مانند اصول کافی، نهج البلاغه، و کتاب های تاریخی مورخان و محدثان اسلامی مانند منتهی الآمال نوشته حاج شیخ عباس قمی، مناقب آل ابی طالب نوشته ابن شهر آشوب و … مراجعه شود.

نگاه به بحث امامت در مورد مسلمان غیر شیعی متفاوت با غیر مسلمان است چرا که عمدۀ مسلمانان، قبول دارند که بحث امامت از ضروریات دین است از طرفی دلایل نقلی برای آنان قابل ارائه است لذا کار خیلی آسان تر است؛ نکته قابل توجه این است که اختلاف اساسی شیعه با اهل سنت در این نیست که آیا ائمه معصومین (ع) از نظر فضایل انسانی، کامل تر و شایسته تر بودند یا نه، چرا که اگر به چشم انصاف به منابع روایی آنان نگاه کنیم برتری معصومین را در منابع شان می توانیم بیابیم و اگر در منابع تاریخی و اقوال بزرگان اهل سنت نظر کنیم می توانیم اعتراف به فضیلت و برتری در علم  عمل و کمالات در حضرات معصومین (ع) را در نگاه بسیاری از بزرگان اهل سنت احراز کنیم؛ لکن مسئله بنیادینی وجود دارد که اگر این مسئله حل شود مشکلی باقی نمی ماند و آن این است که اهل سنت برتر بودن امام از همه مردم، معصومیت امام  و نصب خاص امام از طریق کلام پیامبر اکرم (ص) را  شرط نمی دانند و ملاک تحقق امامت را اجماع عدۀ خاصی از امت می دانند و الا خود، کتاب های بسیاری در فضایل ائمه اطهار (ع) نوشته اند و فضیلت ائمه (ع) بر آنان پوشیده نیست خصوصاً در باب امیر المومنین (ع) که هم خلفای راشدین و هم دشمنان درجه اول امیر المومنین (ع) همه به برتری او معترف هستند. برای تحقیق بهتر این مسئله می توانید به کتاب المراجعات نوشتۀ علامه سید شرف الدین و عبقات الانوار نوشته مرحوم میر حامد حسین و کتاب الغدیر نوشته علامه امینی مراجعه کنید.

شیعه برای اثبات امامت ائمه طاهرین با اسم و رسم خاص ایشان به نصوصی از پیامبر اکرم (ص) و بقیه ائمه برای امامان بعد از خود تمسک جسته است و اجماع امت اسلامی یا اجماع اهل حل و عقد را واجد صلاحیت برای انتخاب امام نمی داند.[2]