Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

اقدامات و فعالیت‌های نواب اربعه

همه اقدامات نایبان خاص، بنابر دستور امام زمان (علیه السلام) انجام می‌گرفت. این فعالیت‌ها همان وظایف و تکالیفی بود که در جای خود (وظایف نواب)، مورد بحث و بررسی قرار گرفت و در این‌جا به فهرست آن اشاره می‌شود:

1. مخفی نگه‌داشتن فعالیت‌ها

با شهادت امام عسکری و غیبت امام دوازدهم، نواب اربعه تنها مرجع رسیدگی به مسائل شیعیان بودند. با توجه به عصر حکومت عباسی، نهان‌کاری و تقیه از زمان نائب اول شروع شد و در دوره نایب دوم، سوم و چهارم به اوج خود رسید.[1]

2. ارتباط با دستگاه خلافت

یکی از سیاست‌های خاصی که در آن دوره، برخی از شیعیان و به‌طور ویژه نایبان خاص در پیش گرفتند و از پشتیبانی امامان معصوم نیز برخوردار بود، نفوذ در دستگاه خلافت عباسی و حتی عهده‌داری مقام وزارت آنان بود.

به عنوان نمونه، حسین بن روح با کاردانی و هوشیاری کامل با بستگان خود از خاندان «نوبختی» و «بنو فرات» که در رده‌های بالای حکومت عباسی مسؤولیت و نفوذ داشتند، تماس می‌گرفت و مشکلات شیعیان را بر طرف می‌ساخت؛ طوری که حتی کارگزاران مهم حکومت نیز نمی‌توانستند از آن مانع شوند.[2]

3. مبارزه با غالیان

مسئله غُلوّ یکی از مسائل مهم در دوران نواب اربعه بود، به گونه‌ای که برخی از شخصیت‌های سیاسی شیعه از غالیان حمایت می‌کردند.[3] یکی از وظایف نواب اربعه تلاش در جهت رسواسازی این مدعیان دروغین و ابلاغ پیام امام زمان (علیه السلام) از سوی نواب اربعه به شیعیان در زمینه لعن و تبرّی از این افراد بود.[4]

4. از بین‌بردن تردیدها درباره حضرت مهدی

یکی از اقداناتی که نواب خاص انجام دادند از بین بردن تردیدهایی بود که برخی پیرامون وجود مبارک امام زمان (علیه السلام)، داشتند.

به نقل از شیخ طوسی، میان ابن ابی غانم قزوینی و جماعتی از شیعیان بحثی درباره فرزند داشتن یا نداشتن امام عسکری درگرفت؛ از این رو شیعیان نامه‌هایی برای امام مهدی (علیه السلام) فرستادند و از او خواستند تا به جدل در این موضوع خاتمه دهد و امام هم در جواب، تأکید کرد خدا پس از امام یازدهم، دینش را باطل نساخته و رابطه خود میان خود و مردم را قطع نکرده است و تا قیامت نیز چنین نخواهد بود.[5]

5. سازماندهی وکلا

تعیین وکیل به منظور اداره امور نواحی مختلف و ایجاد رابطه میان شیعیان و امامان، حداقل از زمان امام کاظم (علیه السلام) به بعد معمول بود. پس از آغاز غیبت، تماس مستقیم وکلا با امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قطع شد و محور ارتباط با شیعیان، نواب خاصی بودند که از سوی امام دوازدهم، تعیین می‌شدند.[6]

6. مخفی نگاه‌داشتن امام مهدی (علیه السلام)

پنهان نگاه داشتن امام و مشخصات او، یکی از اقدامات اساسی نایبان خاص بوده است. از گزارش‌های تاریخی و روایات چنین برمی‌آید که امام در عراق، مکه و مدینه بوده و به نحوی زندگی می‌کرده که نایب خاص می‌توانسته با وی ملاقات کند.[7] به گفته برخی از راویان نواب اربعه در بدترین شرایط اگر امام را زیر عبای خود پنهان داشته بودند، هرگز حاضر نبودند او را به کسی نشان ‌دهند، حتی اگر با قیچی قطعه قطعه‌اش کنند؛[8]  لذا نوّاب خاص با اینکه بر اثبات وجود امام دوازدهم اصرار داشتند، از شیعیان می‌خواستند که درباره شناخت مشخصات امام زمان اصرار نورزند و این رویه، به دلیل حفظ امنیت وی دانسته شده است.[9]

7. پاسخگویی به پرسش‌های فقهی و اعتقادی

نواب اربعه پرسش‌های فقهی و شرعی شیعیان را برای امام مهدی (علیه السلام) بیان می‌کردند و پس از دریافت پاسخ، به مردم می‌رساندند.[10]


[1] . سایت ویکی شیعه.

[2] . جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص ۱۹۳ و ۱۹۴.

[3]. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة للحجة، محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص۱۸۷، ۲۵۲ و ۲۵۳.

[4]. الغیبة للحجة، محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص ۲۸۵ و ۲۸۶ و 398؛ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۵۱۸. 

[5].  الغيبة للحجة، محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص 285؛ راوندی، قطب الدین سعید بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، محقق / مصحح: مؤسسة الإمام المهدى عليه السلام‏، ج ‏3، ص 1109؛ کلینی، محمد بن یعقوب، كافي، محقق / مصحح: دارالحديث‏،، ج ‏2، ص 55 و 656؛ الغیبه للحجة، محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص 281 و 282 و 290.

[6] . جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی ائمه، ص ۵۸۸‏.

[7] . كتاب الغيبة للحجة، محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص 391.

[8] . همان.

[9] . صدوق، محمد بن علی، كمال الدين و تمام النعمة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج ‏2، ص 441 و 442.

[10]. الغيبة للحجة، محقق / مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص 290، ۳۲۴ و ۳۸۸ و ۳۹۰؛ صدوق، محمد بن علی، كمال الدين و تمام النعمة، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج ‏2،، ص  483 و 484 و 520.