کپی شد
اقدامات و روش سیاسی آیهالله سید علی سیستانی
نگاه و سبک سیاست ورزی مراجع شیعه در حوزه سیاست و ظرفیتهای متفاوت آن در هر زمان و مکان میتواند نشان دهد که چگونه مراجع بزرگ شیعی با الهام از ائمه معصومین (علیهمالسلام) بنا به شرایط زمان و مکان و ظرفیتهای اجتماعی و سیاسی طرحی نو پیریزی کرده و فراتر از قالبهای شناختهشده حرکت کنند. یکی از این مراجع بزرگوار که دیدگاه و رفتارش نسبت به سیاست و امور سیاسی موردبررسی قرار گرفتهاست، آیةالله سیستانی است. دیدگاه او برای هر سیاستمداری که از غرب و شرق و بلاد اسلامی به عراق وارد میشود مهم است. اما او نه قدرت نظامی در اختیار دارد، نه حزب سیاسی و نه سرمایههای اقتصادی. وی بهعنوان مرجع دینی، در مراحل حساس نقش رهبری بیدار و آیندهنگر را ایفا کرده است. جایگاه آیةالله سیستانی در جامعه عراق ناشی از سه عامل مشخص است که عبارتاند از: جایگاه حوزه علمیه نجف در عراق؛ به رسمیت شناخته شدن اعلمیت فقهی آیةالله سیستانی و موضعگیریهای مردمسالارانه ایشان در روند تحولات این کشور.
مواضع اسلامی و مردمسالارانه آیةالله سیستانی که با پشتیبانی و رضایت نسبی تمام اقوام و پیروان مذاهب مختلف همراه شده، وی را به الگوی بیبدیلی برای طرفداران مردمسالاری تبدیل ساخته و اشغالگران را وادار کرد تا در انتقال قدرت و تدوین قانون اساسی، روند مردمسالارانه پیشنهادهای ایشان را بپذیرند.
پژوهشگران متعددی ضمن بررسی وضعیت جدید عراق، به جایگاه، آیةالله سیستانی در تحولات عراق اشارهکردهاند، ولی در بین تحقیقات منتشره چند اثر با دقت بیشتری اندیشهها و موضعگیری آیةالله سیستانی در عراق را بررسی کردهاند. در این مقال کوتاه به دلیل رعایت اختصار، تنها به نظریه کوتاه در این زمینه اشاره میکنیم.
- «ریدار ویسر» در مقاله خود با عنوان «سیستانی، ایالاتمتحده امریکا و سیاست در عراق: از سکوتگرایی تا ماکیاولیسم»، میگوید: که نـه پارادایم «آرامش گرایی» سنتی و نه تفاسیر جدیدتر «ماکیاولیسم» قادر به تفسیر و تبیین رفتارهای آیتالله سیستانی نیستند. به همین دلیل ویسر با رویکردی تاریخی تلاش میکند رفتارها و موضعگیریهای ایشان را بر اساس «نوسان بین موضعگیری منفـی انفعالی تا موضعگیری مثبت فعال»، تفسیر کند.
- بابک رحیمی در پژوهش خود با عنوان «آیتالله سیستانی و دموکراسـی سـازی عراق بعد از صدام» وی را فردی «آرامش گرا و سکوت گرا» دانسته که جهـان غـرب نتوانسته مفهوم صحیح چنین سیاستی را در چهارچوب تفکر سنتی شیعی درک کند. وی آیتالله سیستانی را تحت تأثیر اندیشههای میرزای نائینی میداند.[1] قبل از سقوط رژیم صدام، مرجعیت ایشان با حاکمیت حزب بعث همراه بود، ظلم و ستمهای وحشیانه فراوانی علیه مرجعیت، احزاب مذهبی و بهطورکلی شیعیان و کردها صورت گرفت. آنچنان جو خفقان و ظالمانهای حاکم بود که اندیشه شیعی و مرجعیت برای زمانی، گرفتار عزلت و انزوا گردید و فعالیتهای مراجع، صرفاً به عرصههای داخلی و امور حوزوی محدود گردید. این جوّ خفقان رژیم بعث سبب شد تا ایشان حدود ۲۶ سال راه و روش انزوا و عدم حضور در مجالس و محافل را در پیش گیرد و از منزل بیرون نرود. به عقیده ایشان، همین رفتار عزلتنشینی بود که سبب حفظ حوزههای علمیه نجف شد.
آیةالله سیستانی بهعنوان مرجع دینی، در مراحل حساس نقش رهبری بیدار و آیندهنگر را ایفا کرده است. مجبور کردن آمریکاییها به انجام انتخابات و حلّ بحران شهر نجف، ازجمله اقدامات اساسی و تعیینکننده ایشان بود. روزنامه الخلیج چاپ امارات اذعان نمود: دخالت آیةالله سیستانی و حل بحران نجف، درحالیکه اشغالگران آمریکایی و دولت «ایاد علّاوی» از حل آن درمانده بودند، نشان داد مرجعیت شیعه قدرتمندترین قطب تأثیرگذار در عراق و برگ برنده مرجعیت، قدرت به صحنه آوردن مردم است. دامنه تأثیرگذاری او، به ویژه برای آنانکه با معیارهای حاکم بر شخصیت و سلوک سیاستمداران مطرح به رفتار ایشان مینگرند، یک معما است. اینکه چگونه شخصیتی گوشه عزلت اختیار میکند و سالها از کنج بیت محقرش بیرون نمیآید، با رسانهها گفتوگو نمیکند، کمترین تصویر و فیلمی از او منتشر نمیشود، اما در این حال مؤثرترین شخصیت امروز عراق و مرجع عالی شیعیان است. وی نهتنها مؤثرترین شخصیت عراق، بلکه از تأثیرگذارترین مردان تاریخ معاصر بهحساب میآید. او در خانهای اجارهای که از ۳۵ سال پیش ساکن بوده، حضور دارد. او جز برای ضرورت، به سیاست ورود پیدا نمیکند. وی در پاسخ به سؤال شبکه بیبیسی که در دسامبر ۲۰۰۵ میلادی – نخستین انتخابات دولت عراق در پرتو قانون جدید انتخابات -، که پرسید: چه دلایلی مرجعیت را واداشت تا از حمایت از فهرستی خاص پرهیز کنند؟ فرمود: روش مرجعیت این است که جز به اقتضای ضرورت، در امور سیاسی دخالت نکنند و چون برخلاف انتخابات گذشته در این انتخابات به دلیل تغییر سامانه انتخاباتی، هیچ نیازی به دخالت نبود، مرجعیت بدون آنکه از فهرست خاصی حمایت کنند، به واداشتن هممیهنان و تشویق آنان به مشارکت بسنده فرمودند.
ایشان در پاسخ مجله تایم آمریکا که پرسیده بود شما برخلاف مراجع در ایران این راه را انتخاب کردهاید که دور از سیاست بمانید، آیا این مسئله برای عراق خوب است؟ فرمود: روشی که من به آن باور دارم، عدم دخالت در امور سیاسی است، مگر درجایی که ضرورت حکم کند. وی بر این باور است که این کار برای موقعیت مرجع دینی و جایگاه معنوی وی در میان مردم شایستهتر است.
مرجعیت از نگاه او بسان یک نهاد مدنی است که حدفاصل دولت و ملت است. ایشان حساسیت زیادی نسبت فساد دارد. دریک مورد که فردی از نام ایشان استفاده نموده بود و وارد دستگاه اداری شده بود، طی نامهای به نوری مالکی (نخس وزیر وقت)، دستور داد: تمامی کارمندانی که بدین طریق استخدام شدهاند، اخراج شده و به وزارتخانهها ابلاغ شود که هیچ سفارشی از طریق دفتر در کار نخواهد بود. وی از شکلگیری جریانی به نام طرفداران سیستانی پرهیز کرده و اجازه نداده کسی به طرفداری او مانع آزادی دیگران شود. او هیچ اقدام شخصی برای قدرتمند ساختن خود نکرده، حتی نصب تصاویر خویش بر اماکن و انظار عمومی را نیز منع کرده و در جواب استفتاء در این زمینه گفته است: «هرگز از این مسئله راضی نیستم». در اقدامی مسئولان استان دیوانیه عراق نام یکی از مدارس را بهنام امام سیستانی نامگذاری کردند که آیةالله سیستانی در نامهای به استاندار آن استان، خواستار تغییر نام مدرسه شد.
از اصول اساسی و دغدغههای وی، موضوع رابطه دین و سیاست یا دین و دولت میباشد. بر پایه آموزههای سیاسی تشیع، روحانیت شیعه و مرجعیت شیعه با هیچ دولت غیرمذهبی نمیتواند از در سازش درآمده یا رابطهای برمدار همکاری برقرار نماید. در دوران حکومت بعث، مرجعیت شیعه تحت تأثیر جو خفقان حاکم بهنوعی، سکوت را ترجیح دادند و در راه حفظ حوزه علمیه به تدریس و امور داخلی حوزه پرداختند، اما با فروپاشی رژیم بعث، آیةالله سیستانی به سکوت طولانیمدت خود خاتمه داد. او معتقد است که هیچ قانونی مغایر با اصول اسلامی نباید به تصویب برسد و اسلام بهعنوان دین رسمی باید به رسمیت شناخته شود. با اینکه ایشان هیچ منصب حکومتی ندارد و به دلیل اقتدار مذهبی و نفوذ کلامی که در میان شیعیان دارا است، فرامین وی تا حدودی نقش رأی وتو را بازی میکند.
[1]. برگرفته از سایت اجتهاد.