کپی شد
اعجاز بلاغی قرآن
بحث اعجاز بلاغى قرآن، يا بلاغت قرآنى، از گذشته هاى دور شناخته شده بوده و تقريباً بين همۀ مذاهب اسلامى مورد التفات و توافق بوده است. البته برخى، اعجاز بلاغى قرآن را از امورى؛ مانند نظم، اسلوب و شيوۀ بيانى قرآن جدا كرده و گفته اند: يكى از جهات اعجاز قرآن، اعجاز بلاغى آن است و جهت ديگر آن، نظم و اسلوب بيانى قرآن است. برخى ديگر نيز وجه اعجاز قرآن را مجموع مركب از بلاغت و نظم و اسلوب آن دانستهاند.[1] ولى در واقع اينها از باب تكثير مثال است و همۀ موارد مرتبط با شيوۀ بيانى قرآن به اعجاز بلاغى قرآن بر مىگردد.
شيوۀ بيانى قرآن، شيوه اى است كه هيچ بشرى، حتى ساحت بلند رسول اكرم (ص)، نمى تواند به اين روش سخن گويد.
توضيح آن كه: در باب “تاريخ حديث” اهل سنت مدعى هستند كه رسول اكرم (ص) از نوشتن احاديث و كلمات خودشان منع فرموده بودند و در اين باره روايتى از ايشان نقل مىكنند،[2] آن گاه با اين پرسش مواجه شده اند كه چرا حضرت از كتابت حديث نهى كرده اند؟
يكى از پاسخ هايى كه داده شده و در ميان اهل سنت خيلى معروف است، اين است كه سبب نهى، آن بوده كه مبادا قرآن با غير قرآن؛ يعنى احاديث نبوى، مخلوط شود. يكى از محققان اهل سنت، اين استدلال مشهور بين علما اهل سنت را ردّ كرده و گفته است: اعجاز بلاغى قرآن مانع از اين است كه غير قرآن با قرآن اشتباه شود.[3] آن گاه در باره اين اشكال كه شايد پيامبر اسلام (ص) در بلاغت به حدى بودند كه مى توانستند همانند قرآن سخن بليغ گويند، پاسخ داده است: لازمۀ اين سخن، انكار اعجاز بلاغى قرآن است.[4] به هر حال مسئلۀ منع حضرت (ص) از كتابت حديث – با اين كه احاديث ايشان، سخنان معمولى و از سوى خود نبوده، بلكه سخنانى نورانى و به هدايت الاهی و مكشوف از عالم غيب بوده است و مى توانسته رهگشاى بسيارى از گرفتاري هاى امت اسلام باشد – يك اشكال اساسى بر اهل سنت محسوب مى شود، از اين رو در ميان علماى شيعه از گذشته تا حال اين ادعا كه حضرت رسول (ص) از نوشتن احاديث نهى فرموده اند، نادرست شمرده شده است.
[1] ن.ك: ثامنى، سيد مصطفى، وجوه اعجاز قرآن (مجموعه مقالات دومين كنفرانس تحقيقاتى علوم و مفاهيم قرآنكريم، دارالقرآن قم) ص 169.
[2] ن.ك: محمود ابوريه، اضواء على السنة المحمدية، ص 42 .
[3] همان، ص46.
[4] همان، ص47.