کپی شد
اعتقاد یهودیان دربارۀ معاد جسمانی
در بیان اعتقادات یهودیان در مورد معاد جسمانی دو نکته باید بررسی شود:
اول: اختلاف فرقه های یهود در مسئلۀ معاد
در برخی از منابع چنین آمده است که فرقۀ صدوقیان فقط پنج سفر اول تورات را قبول داشتند، در نتیجه معاد را (كه ظاهراً در بخش های بعدی عهد قدیم آمده) قبول نداشتند. شومرونی ها یا سامره ای ها هم منكر اعتقاد به رستاخیز مردگان بودند و می گفتند: در تورات دلیلی بر رستاخیز مردگان نیست.[1] اما فریسیان که تمام كتب عهد قدیم را قبول داشتند معتقد به معاد بودند.[2] البته لازم به ذکر است که امروزه فرقۀ صدوقیان و سامریان طرفدارانی ندارند.
دوم: اعتقاد یهودیان امروزی دربارۀ معاد
هرچند بعضی معتقدند كه در تورات (كنونی) به صراحت از معاد سخن نرفته و در پاسخ برخی از دانشمندان یهود که برای اثبات معاد در تورات به مواردی استناد کردند، می گویند: این موارد هرگز صراحتی در این خصوص ندارد.[3] و برخی نیز می گویند: هیچ قسمت از تورات نیست كه به اعتقاد رستاخیز دلالت نكند، لكن ما صلاحیت نداریم كه آن را بدین معنا تفسیر كنیم،[4] ولی از آن جا که منابع دینی یهود منحصر در تورات نیست، باید گفت با توجه به منابع دیگر در نظر یهودیان اعتقاد به رستاخیز یكی از اصول دین و ایمان است، و انكار آن گناه بزرگ محسوب می شود، كسی كه به رستاخیز معتقد نباشد و آن را انكار كند از رستاخیز سهمی نخواهد داشت و زنده نخواهد شد.[5]
علمای یهود اعتقاد به رستاخیز را موضوع یكی از دعاهایی (بركات هجده گانه) كه بخش مهمی از نمازهای روزانه است قرار داده اند و آن دعا چنین است: تو تا به ابد جبار هستی، ای خدا تو زنده كننده مردگان هستی … و ای پادشاهی كه مرگ و زندگی به دست تو است … و تو امین هستی كه مردگان را زنده می كنی، متبارك هستی تو ای خدایی كه مردگان را زنده می كنی.[6]
از ظاهر مجموع گفتار یهود چنین به دست می آید که ایشان معتقد به معاد جسمانی نیستند؛ چون براساس منابع دینی یهودیان جسم و روح هر دو در محكمه عدل الاهی داوری می شوند، ولی خدا جسم را رها نموده و روح را مورد سرزنش و توبیخ قرار می دهد. خداوند در جواب اعتراض روح می گوید: جسم در دنیا به وجود آمده است و در آن جا موجودات خطا می كنند، ولی تو اهل جهان بالا هستی و در آن جا كسی مرتكب خطا نمی شود، به همین جهت من جسم را رها كرده و از تو مواخذه می كنم.[7]
یهودیان معتقدند طی دوازده ماه پس از مرگ، جسم وجود دارد و روح به بالا رفته و پایین می آید، پس از 12 ماه جسم از میان رفته و روح به بالا صعود می كند و دیگر پایین نمی آید.[8]
[1]. قاسمی قمی، جواد، هفت اقليم اديان و مذاهب، فرجام شناسی يهود به روايت تلمود.
[2]. سليمانی اردستانی، عبد الرحیم، سيری در اديان زنده جهان (غير اسلام)، ص 6 18، (به نقل از تاريخ يهود ج 2، ص 53-66).
[3]. همان، ص 158، (به نقل از گنجينه ای از تلمود، ص 363).
[4]. هفت اقليم اديان و مذاهب، فرجام شناسی يهود به روايت تلمود، (به نقل از سيفره دواريم، 306، ص 131-الف).
[5]. همان، (به نقل از سنهدرين، 95 الف).
[6]. همان، ص 16، (به نقل از مشينا بر اخوت، 9: 5).
[7]. همان، ص 21، (به نقل از ويقراريا، 4:5).
[8]. همان، (به نقل از شبات، 153ب).