کپی شد
اصول دین از دیدگاه معتزله
مذهب معتزله بر پایه پنج اصل استوار است به سخن دیگر اصول دین نزد معتزله عبارت از پنج اصل است که هر کس به آنها اعتقاد داشته باشد، معتزلی خوانده می شود. ابو الحسین خیاط متوفای 131 هـ ق که از مشایخ کلام معتزله است، می گوید:
مکتب معتزله بر پایه اصول و قواعد پنج گانه استوار است و هر کس به آنها اعتقاد داشته باشد، معتزلی خواهد بود، ولی هر کس حتی یک اصل بر آن بیفزاید، یا از آن بکاهد، شایسته نام اعتزال نیست، این اصول به ترتیب اهمیت آنها عبارتند از: 1. توحید، 2. عدل، 3. وعد و وعید، 4. منزلتی میان دو منزلت، 5. امر به معروف و نهی از منکر.
قاضی عبد الجبار معتزلی متوفای 415 هـ ق کتابی را بر اساس همین اصول پنج گانه تدوین کرده است که «شرح الاصول الخمسة» نام دارد.
از اصول یاد شده، آنچه جزو مسایل ایمانی و اعتقادی است، اصل توحید و عدل است و سه اصل دیگر در واقع معرف مذهب معتزله است.[1]
اینک به اختصار توضیح کوتاهی در مورد دو اصل «وعد و وعید» و «المنزلة بین المنزلتین» ارائه می شود:
1. وعد و وعید: یکی از مصادیق قاعده لطف، وجوب وعد و وعید است. وفای به وعده نیز عقلا و نقلا واجب است. جهات یاد شده مورد قبول همه طرفداران قاعده حسن و قبح عقلی است، ولی درباره وفای به وعید دو نظریه وجود دارد: اکثریت معتزله وفای به وعید را نیز واجب می دانند و آنان به «وعیدیه» معروفند، و دیگران که قائل به وجوب آن نیستند، به «تفضیلیه» مشهورند.
بنابر این، از نظر «وعیدیه» گنهکارانی که بدون توبه از دنیا بروند، قطعاً عذاب خواهند شد. این نظریه با نظریه «مرجئه» در تضاد کامل است؛ زیرا آنان به طور قطع به شمول عفو الهی نسبت به گنهکاران حکم کرده اند.
2. المنزلة بین المنزلتین: این اصل مربوط به مرتکبان کبایر است و نظریه «المنزلة بین المنزلتین» اولین نظریه جدیدی بود که معتزله آن را مطرح کردند و به واسطه آن به معتزله مشهور شدند. شیخ مفید، یگانه معرف و مشخص مکتب اعتزال را همین نظریه دانسته و گفته است: هر کس در مسئله منزلتی میان دو منزلت، با معتزله هم رأی باشد معتزلی خواهد بود، هر چند در برخی از مسائل با آرای مذاهب دیگر موافق باشد.[2]