کپی شد
اصطلاحات مترادف توریه
الف. معاریض
یکی از اصطلاحات مترادف توریه، «معاریض» است. جوهری و ابن منظور معتقدند: معاریض، توریه به چیزی از چیزی است.[1] ابن منظور، معاریض را جمع معراض و فیومی، همین کلمه «مِعراض» را به توریه معنا مىکند.[2] خلیل بن احمد مىنویسد: معارِيض كلام، مانند این است که شخص بگوید: آیا فلانی را دیدهای؟ طرف مقابل که از دروغ گفتن کراهت دارد، در پاسخ مىگوید: همانا فلانی دیده شد.[3]
ب. ایهام
تفتازانی مىنویسد: توریه، ایهام نیز نامیده مىشود.[4] تهاونی مىگوید: ایهام مصدر «اوهم» است و در عرف علم بدیع، به لفظی گفته مىشود که دو معنای نزدیک و دور دارد و معنای دور آن با اعتماد به قرینه پنهان، اراده شود. به ایهام، تخییل و توریه نیز گفته مىشود.[5] همایی نیز معتقد است: صفت «ایهام» را «تخییل» و «توهیم» و «توریه» نیز میگویند.[6]
[1]. جوهرى، اسماعیل بن حماد، الصحاح – تاج اللغة و صحاح العربیة، محقق: عطار، احمد عبدالغفور، ج 3، ص 1087؛ ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، ج 7، ص 183.
[2]. فيومى، أحمد بن محمد، المصباح المنير في غريب الشرح الكبير للرافعى، ج 2، ص 403.
[3]. فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين، ج 1، ص 274.
[4]. تفتازانی، سعدالدین، شرح المختصر، محقق: الصعیدی، عبدالمتعال، ج 2، ص 150.
[5]. تهانوى، محمد على بن علی، موسوعة كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، مترجمان: خالدى، عبدالله/ زيناتى، جورج؛ محقق: دحروج، على فريد، مقدمه نويس: عجم، رفيق، ج 1، ص 215.
[6]. همایی، جلال الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، ص 174 و 175.