searchicon

کپی شد

اسرار قرآن

نوزده حرفی بودن بسم الله الرحمن الرحیم

در کتاب های تفسیری دو روایت وجود دارد که به نوعی ناظر به این موضوع است. براین اساس، نخست دو روایت یاد شده را ترجمه کرده و منابع آن را می کنیم، سپس به تحلیل محتوا و سند آن می پردازیم.

قبل از بیان روایات نیز لازم است بدانیم که به تصریح آیه ای از قرآن کریم، نوزده نفر وظیفه نگاهبانی از دوزخ را بر عهده دارند[1] و این روایات نیز به نوعی ناظر به همین آیه از قرآن کریم است.

1. روایت اول: قرطبی از مفسران بنام اهل سنت در قرن هفتم روایتی به این مضمون نقل کرده است:روى وكيع عن الأعمش عن أبي وائل عن عبد الله ابن مسعود قال: من أراد أن ينجيه الله من الزبانية التسعة عشر فليقرأ” بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ” ليجعل الله تعالى له بكل حرف منها جنة من كل واحد؛[2] هرکس بخواهد که پروردگار او را از نگهبانان نوزده گانه دوزخ رهایی بخشد، بسم الله الرحمن الرحیم را بخواند تا خداوند به پاداش هر حرفی از آن، سپری در برابر خازنان جهنم قرار دهد.

میبدی از مفسران عارف مسلک فارسی زبان قرن ششم نیز از ناقلان و مترجمان این حدیث می باشد که چنین آورده است: “گفته اند زبانيه دوزخ نوزده‏اند- چنان که رب العالمين گفت: عَلَيْها تِسْعَةَ عَشَرَ و اين آيت تسميت نوزده حرف است، هر آن كس كه به اخلاص برخواند رب العالمين به هر حرفى از آن زبانيه از وى باز دارد، و او را از سياست وى ايمن كند.”[3]

مفسران دیگری چون طبرسی، از اندیشمندان شیعی قرن ششم،[4] ابن کثیر از دانشمندان اهل سنت در قرن هشتم[5] نیز همین روایت را ذکر کرده اند.

2. روایت دومی نیز در این زمینه وجود دارد که ناظر به نکته دیگری است. متن این روایت که ابن عطیه اندلسی از مفسران قرن ششم[6] و ثعالبی از مفسران قرن نهم[7] آن را نقل کرده اند به شرح زیر است:

“فقال بعض الناس: إن رواية بلغتهم أن ملائكة النار الذين قال اللّه فيهم عَلَيْها تِسْعَةَ عَشَرَ [المدثر: 30] إنما ترتب عددهم على حروف بسم اللّه الرحمن الرحيم، لكل حرف ملك، و هم يقولون في كل أفعالهم: «بسم اللّه الرحمن الرحيم» فمن هنالك هي قوتهم، و باسم اللّه استضلعوا.”

ترجمه: برخی نقل کرده اند که روایتی به گوششان رسیده مبنی بر این که تعداد فرشتگان نگهبان جهنم که خداوند آنان را نوزده نفر اعلام کرده است، بر اساس نوزده حرف بسم الله الرحمن الرحیم تنظیم شده اند و همین بسم الله است که به آنان قوت بخشیده و مایۀ پشت گرمی آنان است.

همان گونه که ملاحظه شد، هر دو روایت بیانگر نوعی ارتباط بین شمارگان حروف “بسم الله الرحمن الرحیم” و تعداد فرشتگان نگهبان دوزخ می باشد با این تفاوت که روایت اول حروف بسم الله را سپری در مقابل نگاهبانان دوزخ ارزیابی کرده و روایت دوم همان نگهبانان را پشتگرم به بسم الله می داند.

بعد از مروری در این روایات، می توان نکاتی را در جمع بندی ذیل خاطر نشان کرد:

1. با توجه به تعالیم دینی و آموزه های قرآنی، تردیدی وجود ندارد که یاری گرفتن از خداوند که تعبیر زیبایی از آن در “بسم الله الرحمن الرحیم” آمده و رأفت و رحمت پروردگار به خوبی از آن استفاده می شود، آتش دوزخ را از انسان دور نموده و سپری برای آنان در مقابل جهنم خواهد بود. بر این اساس، این بخش از روایت که می توان با کمک بسم الله از جهنم نجات یافت، جای بحث و گفتگو ندارد.

2. فرشتگان خدا نیز فرمانبران پروردگار بوده و جز با کمک و استعانت از او دست به اقدامی نمی زنند. بر این اساس، بخشی از روایت دوم که ناظر به پشتگرمی این فرشتگان به نام خداست نیز کاملا مورد تأیید است و هیچ گونه تعارضی با روایت اول ندارد.

3. صرف نظر از دو نکتۀ اشاره شده، با توجه به اینکه اسناد موجود در روایت اول نمی تواند مورد پذیرش قطعی اندیشمندان شیعی باشد و روایت دوم نیز بدون سند می باشد، از دیدگاه دانش روایت شناسی نمی توان به صورت قطعی ابراز داشت که دقیقا هر حرف موجود در حروف نوزده گانۀ بسم الله سپر مستقلی در مقابل نگهبانان نوزده  گانه جهنم بوده و یا اینکه تنظیم تعداد این نگهبانان بر اساس این حروف نوزده گانه انجام شده است، اما از طرفی موارد یاد شده با اصول کلی مورد پذیرش ما نیز در تعارض نیست تا بتوان چنین مضمونی را کاملاً رد کرد.

به هر حال، عبارت “بسم الله الرحمن الرحیم” دارای آثاری معنوی است که در هر دو فرض اثبات و یا رد وجود خاصیتی در نوزده حرفه بودن آن، قابل دسترسی می باشد و به همین دلیل در روایات فراوانی توصیه به گفتن بسم الله قبل از انجام هر کاری شده است.[8]

معنای حروف مقطعه قرآن

در ابتدای 29 سوره از سوره های قرآن، یک یا چند حرف از حروف الفبا وجود دارد، که مجموعاً 78 حرف است که با حذف مکررات 14 حرف می شود؛ یعنی نصف حروف هجاء که 28 حرف است. این حروف را «حروف مقطعه»، یا «حروف نورانی» گویند.

دربارۀ حروف مقطعه آرا و نظریات گوناگونی ارائه شده است که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:

1- این حروف اشاره است به این كه این كتاب آسمانی با آن عظمت و اهمیتی كه تمام سخنوران عرب و غیر عرب را متحیر ساخته، و دانشمندان را از معارضه با آن عاجز نموده است، از همان حروف “الفباء” و كلمات معمولی كه در اختیار همگان قرار دارد، تركیب یافته است.

2. حروف مقطعه از متشابهات قرآن است که هرگز قابل حل نبوده و از جمله مجهولات مطلق است و راه علم به آن، کاملاً بر مردم بسته است.

3. این حروف، صرفاً حروف مجرده هستند و هیچ رمز و اشاره و معنایی جز خاصیت آوائی ندارند. حکمت آوردن این حروف در اوایل سوره ها از محدودۀ الفاظ و اصوات تجاوز نمی کند و آوای این حروف در آن روزگار هنگام تلاوت قرآن، موجب جلب توجه حاضرین بوده تا به قرآن گوش فرا دهند؛ زیرا معاندین پیوسته در این صدد بودند که سر و صدا ایجاد کنند تا نوای قرآن به گوش رهگذران عرب نرسد.

4. این حروف نشانۀ بیشتر به كار رفتن حروف مزبور در كلمات آن سوره است و یك معجزه است. بدرالدین رزکشی گوید: یکی از اسرار دقیق این حروف آن است که بیشترین کلمات هر سوره با همان حرفی که در ابتدای آن واقع شده ترکیب یافته اند؛ مثلاً حرف “ق ” در هریك از سوره های “ق” و”حم عسق” 57 بار تكرار شده است و نسبت به آن حروف دیگر این سوره بیشتر است به جز سوره “شمس”، “قیامت”، ” فلق”. یك دانشمند مصری بر اساس این نظر محاسبه های پیچیده ای را توسط رایانه انجام داده و نتیجه گرفته است كه این حروف نشانۀ غلبه آن در كلمات آن سوره است و این خود یك معجزه است.

5. این حروف به منظور سوگند به کار رفته اند. سوگند خوردن به این حروف بدان سبب است که اصل کلام در تمامی زبان ها بر پایه این حروف است.

6. میان این حروف و محتوای سوره های مربوط، رابطه ای وجود دارد؛ زیرا با تدبر در سوره هایی که با حروف مقطعه مشابه افتتاح شده در می یابیم که این سوره ها از حیث محتوا متشابه به یکدیگرند.[9]

7. برخی از این حروف مقطعه علامت اختصاری و اشاره به اسمی از اسمای حسنای الاهی و برخی نیز رمز اشاره به نام پیامبر اكرم (ص) است، هریك از نامهای الاهی مركب از چند حرف است و از هر نامی حرفی گزینش شده و به صورت ناپیوسته در ابتدای برخی سور قرآن قرائت می شود. جویریه از سفیان الثوری روایت كرده است كه: به جعفر بن محمد بن علی بن الحسین (ع) عرض شد: ای پسر رسول خدا معنای این كلمات از كتاب خداوند متعال که می فرماید: “الم” و … چیست؟

امام صادق (ع) فرمود: معنای “الم” كه در اول سورۀ بقره است، “انا الله الملك” است و اما “الم” که در ابتدای سوره آل عمران است، معنایش “انا الله المجید” است و …

8. این حروف اجزای اسم اعظم الاهی است.

9. این حروف به تعداد آیات سوره ها اشاره داشته باشد.

10. حروف مقطعه هر سوره، نام همان سوره است، چنان كه سوره های “یس”، “طه”، “ص”، و هر كدام به نام حروف مقطعه خود موسوم شده است.

11. این حروف اشاره به مدت بقای امت اسلامی دارد.

12. این حروف برای مرز بندی بین سوره ها و نشانه انقضای سوره قبلی و شروع سوره بعدی است.

13. این حروف به منزلۀ خلاصه و پیام اجمالی محتوای سوره است.

14. این حروف، ناظر به نام كسانی است كه نسخه هایی از قرآن را در اختیار داشتند مثلاً (س) ناظر به نام سعدبن ابی وقاص است.[10]

15. این حروف رموزی هستند میان خدا و رسول، که کسی از آن، آگاهی ندارد. رأی مختار محققان این است. [11]

امام صادق (ع) فرمود: “الم”، رمز و اشاره ای است میان خدا و حبیب او محمد (ص) خواسته تا کسی جز او بر آن آگاه نگردد آن را به صورت حروف درآورده تا آن رموز را از چشم اغیار دور نگاه دارد و تنها بر دوست روشن و ظاهر سازد.[12]

از ترتیب حروف مقطعه در کنار هم، کلمات و عبارت های متعددی به دست می آید که اشخاص اهل فکر و نظر با توجه به اعتقادات و ذوق و سلیقه خود با استفاده از این حروف تفأل به مطالب مورد علاقه خود زده اند مثلا بدرالدین زرکشی گوید: از ترکیب این حروف می توان این جمله را ساخت. «نص حکیم قاطع له سر» و فیض کاشانی (ره) جمله «صراط علی حق نمسکه» (راه حضرت علی راه حق است به آن تمسک می کنیم) را استفاده کرده است[13] و … ، اما هیچ کدام از این جملات منشأ روایتی ندارند.

“بسمله” در سوره توبه

در قرآن کریم تنها سوره ای که با “بسم الله الرحمن الرحیم” شروع نشده است سوره توبه می باشد. در این مورد دو نظریه وجود دارد که به آن می پردازیم:

1- از آنجا که این سوره، يك روش محكم و سخت را در مقابل دشمنان پيمان شكن و اظهار برائت و بيزارى از آنان و اعلام جنگ با آنان، در پيش گرفته است، و روشنگر خشم خداوند نسبت به اين گروه است، با “بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ” كه نشانه صلح و دوستى و محبت و بيان كننده صفت رحمانيت و رحيميت خدا است، تناسب ندارد[14] و به همین جهت با “بسم الله الرحمن الرحیم” شروع نشده است. حضرت على (ع) در این مورد مى فرماید: “علت نيامدن بسملَه آن است كه: «بسم اللَّه براى امان و رحمت است ولى سوره برائت برای برداشته شدن امان، نازل شده است».[15]

2- اين سوره در حقيقت دنباله سوره انفال است؛ زيرا در سوره انفال پيرامون پيمان ها سخن گفته شده، و در اين سوره پيرامون الغاى پيمان هاى پيمان شكنان بحث شده است.[16] امام صادق (ع) در روایتی می فرمایند:” انفال و توبه یکی هستند”.
Hvis gelatinen https://denmarkrx.com/brand-cialis-uden-recept.html er dårlig og indeholder mindre blod, skal det iltede alkoholniveau være dårligt, medmindre en pålidelig metode findes inden for få sekunder efter fødslen.
[17]

البته مضمونی در بعضی از روایت اهل سنت مبنی بر حذف “بسم الرحمن الرحیم” از سورۀ توبه وجود دارد، که اگر چنین چیزی را صحیح بدانیم به معنای تحریف قرآن است (تحریف به نقصان) در حالی که  معروف و مشهور بین مسلمانان آن است که هیچ تحریفی در قرآن صورت نگرفته است و قرآنی که امروز در دست ما است همان کتاب آسمانی است که بر پیامبر گرامی اسلام (ص) نازل شده است.

برای آگاهی بیشتر به نمایه: تحریف ناپذیری قرآن سؤال 453 (سایت اسلام کوئست: 486) مراجعه فرمائید.


[1]. مدثر، 30؛ ” عَلَيْها تِسْعَةَ عَشَر”

[2]. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج 1، ص 92، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1364 هـ ش.

[3]. میبدی، رشید الدین، کشف الأسرار و عدة الأبرار، ج 1، ص 9، انتشارات امیر کبیر، تهران، 1371 هـ ش.(در صفحه چهارم از جلد دوم همین کتاب، متن عربی روایت نیز بیان شده است)

[4]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن،ج 1، ص 90، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 هـ ش.

[5]. ابن کثیر دمشقی، تفسیر القرآن العظیم، ج 1، ص 34، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1419 هـ ق.

[6]. ابن عطیه اندلسی، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ج 1، ص 61، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1422 هـ ق.

[7]. ثعالبی، عبد الرحمن بن محمد، جواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 156، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1418 هـ ق.

[8]. برای مطالعه این احادیث می توانید عبارت “التسمیه” را در موضوعات و فهرستهای کتب روایی جستجو کنید.

[9] المیزان، ذیل آیه 6 سوره شوری

[10] برای اطلاع بیشتر به مقاله حروف مقطه، سایت فرهنگ و معارف قرآنی مراجعه فرمائید.

[11] معرفت هادی ، علوم قرآنی، ص 138.

[12] ابن طاووس، سعد السعود، ص 217، چاپ نجف.

[13] تفسير الصافي، ج ‏1، ص 91

[14]. مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج‏7، ص 273، چاپ اول ، تهران، دارالکتب اسلامیه، 1374 ش.

[15]. حاکم نیشابوری، مستدرک،ج2 ،ص330 ،  دارالمعرفة ، لبنان ،1406 ه.ق.

[16]. مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج‏7، ص 273.

[17]. مجلسی، بحارالانوار،ج 89 ،ص277، ح، مؤسسه الوفا، لبنان،1404 ه .ق .