کپی شد
استناد و استدلال علماء به توقیعات
علمای شیعه در رشتههای مختلف اعتقادی، فقهی و اخلاقی به توقیعات حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) استناد و استدلال میکنند. بعضی از علما اصل صدور توقیع را از آن حضرت، از جمله دلایل وجود شریف آن بزرگوار شمردهاند. مرحوم شیخ علی اکبر نهاوندی در این باره چنین گفته است: «تمام اين توقيعات شريف و مكتوبات منيف از جمله دلايل بر ثبوت و اثبات وجود فايض الجود آن بزرگوار است؛ زيرا مكتوب و توقيع بدون كاتب و موقّع، بلكه مطلق اثر بدون مؤثّر نشود و نشايد».[1] در فقه نیز توقیعات را به منزله یک دلیل و حجت شرعی میشمارند و در استنباط احکام به آنها استناد میکنند. این کار با بررسی سند و ارزیابی راویان توقیع ـ از جهت دیانت و وثاقت ـ شروع میشود، چنانکه قاعده برخورد با هر حدیث و روایت همین است و پس از اطمینان یافتن از صحت سند، بر آن اعتماد میکنند و به عنوان یک حدیث معتبر با آن مواجه میشوند. آنگاه دلالت آن را به بحث میگذارند و در صورتی که در اخبار، معارضی برای آن یافت شود، طبق قواعد علم درایه و فقه، به چگونگی جمع بین هر دو، ترجیح نص بر ظاهر[2] میپردازند.[3]
[1]. نهاوندی، علی اکبر، لعبقري الحسان، محقق و مصحح: احمدى قمى، حسين و برزگر، صادق، ج 8، ص 893.
[2]. این ترجیح در علم اصول به جمع عرفی شهرت دارد؛ مانند مقدم داشتن اظهر بر ظاهر، خاص بر عام، ر ک: ویکی فقه.
[3]. شریف كاشانى، ملا حبيب الله شريف، منتقد المنافع في شرح مختصر النافع – كتاب الخمس(اخبار علاجیه، تعادل و تراجیح)، ص 210.