Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

استفاده از کلمه خلیفه به جای مولی

ابن حجر می‌گوید: اگر مقصود رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) در حدیث غدیر خلافت و امامت علی (علیه‌السّلام) بود، چرا به جای کلمه «مولی» کلمه «خلیفه» را به‌کار نبرد، پس این‌که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) به جای کلمه خلیفه کلمه مولی را به‌کار برده دلیل آن است که مقصود او خلافت علی (علیه‌السّلام) نبود.[1]

پاسخ:

اگر بنا بر توجیه روایات و محمل‌تراشی‌ها و تفسیرهای نابجا باشد با هیچ عبارتی نمی‌توان مطلبی را اثبات کرد. آیا اگر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) به جای کلمه مولی کلمه خلیفه را به‌کار می‌برد، آنان که حدیث غدیر را با این همه وضوح توجیه کرده‌اند نمی‌گفتند منظور از خلیفه، خلیفه در ردّ امانات و ادای دیون و امثال آن است؟ و یا ادعا نمی‌کردند منظور از خلیفه، امام است، ولی بالمآل و در نهایت، پس منافات با خلافت دیگران قبل از او ندارد.

حقیقت آن است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) با هر زبانی خلافت و امامت علی (علیه‌السّلام) را بیان کرد. مگر نه آن است که در روایات بسیاری با عنوان «خلیفه من» علی (علیه‌السّلام) را معرفی کرده است، پاسخ ابن حجر و امثال او به آن روایات چیست؟

به عنوان نمونه چند مورد از روایاتی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) در آنها علی (علیه‌السّلام) را به عنوان خلیفه خود نام برده است از مصادر عامه بیان می‌کنیم:

۱. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملکوک؛[2]

۲. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ؛[3]

۳. متقی هندی، کنز العمال؛[4]

۴. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین؛[5]

۵. التلخیص، حافظ ذهبی (چاپ شده در حاشیه مستدرک حاکم).[6]

اضافه بر این‌ها علامه امینی در روایت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) لفظ «خلیفتی» را از منابع بسیار متعدد روایی، تفسیری و تاریخی اهل سنت نظیر: مسند احمد بن حنبل، تفسیر کشف‌البیان ثعلبی، جمع‌الجوامع سیوطی و خصائص نسائی نقل می‌کند.[7]

 

[1]. هیتمی، ابن حجر، الصواعق‌ المحرقة، ص ۶۹.

[2]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم والملکوک، ج ۲، ص ۶۳.

[3]. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۶۲.

[4]. متقی هندی، علی، کنز العمال، ج ۱۳، ص ۱۱۴.

[5]. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۴۳

[6]. ذهبی، محمد بن احمد، التلخیص، ج ۳، ص ۱۳۳، (چاپ شده در حاشیه مستدرک حاکم).

[7]. امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب والسنّة والادب، ج ۲، ص ۲۷۸.