کپی شد

ازدواج رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با میمونة دختر حارث

ازدواج‌های پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) انگیزه‌های مختلفی داشت، برخی جهت سرپرستی از بیوه‌زنان بود، برخی نیز جهت از بین بردن سنت غلط جاهلی و برخی از آ‌ن‌ها نیز جهت استحکام میان آن‌حضرت و قبائل آن زن بود.

بر این اساس پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) زن بیوه‌اى از زنان «مکّه» را که نامش میمونه[1] و با بعضى از سران معروف قریش خویشاوندى داشت به ازدواج خود در آورد، تا طبق رسم عرب پیوند خود را با آن‌ها مستحکم کرده و از عداوت و مخالفت آن‌ها بکاهد. ميمونة[2] خواهر ام الفضل همسر عباس بن عبد المطلب و پسر خاله ابن عباس و خالد بن وليد[3] بود و چون ميمونة اختيار ازدواج خود را به خواهرش ام‌الفضل واگذار كرده بود، و ام‌الفضل نيز اختيار ازدواج ميمونة را به شوهرش عباس واگذار كرد، عباس در اين سفر آن زن را به ازدواج رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در آورد و از طرف آن حضرت مهريه او را چهار صد درهم قرار داد.[4] این اتفاق در ماه شوال سال هفتم هجرت واقع شده‌است.[5]

و نیز گفته شده، هنگامى‌كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) براى قضاى عمره خود مى‏خواست به مكه برود اوس بن خولى و ابورافع را پيش عباس بن عبد المطلب فرستاد تا ميمونه را براى ايشان عقد كند، آن دو ميان راه شتران خود را گم كردند و چند روز در محل بطن رابغ ماندند و شتران خود را پيدا كردند و رسول خدا هم در منطقه قديد به آن دو پيوست، آن دو هم همراه آن حضرت شدند و چون به مكه رسيدند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به عباس پيام‏ فرستاد و موضوع را يادآور شد، ميمونه اختيار كار خود را به عباس واگذاشت، پيامبر (صلی الله علیه و آله) به خانه عباس رفت و ميمونه را از او خواستگارى فرمود و عباس او را به همسرى حضرت درآورد. [6]

پيامبر (صلی الله علیه و آله) مى‏خواست كه در همان مكّه او را به خانه برد، اما قريش پيغام فرستادند تا در مكّه بيش از سه روز اقامت نكند،[7] هنگامى‌که پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیشنهاد خروج از «مکّه» را شنید، فرمود: من مایلم براى مراسم این ازدواج غذائى تهیه کنم، و از شما دعوت نمایم، کارى که اگر انجام مى‌شد نقش مؤثرى در نفوذ بیشتر پیامبر(صلى الله علیه وآله) در قلوب آن‌ها داشت، ولى آنها نپذیرفتند و این دعوت را رسماً رد کردند.[8] و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سوار شد و در سرف نزول فرمود و مردم نيز به آن‌جا كوچ کردند و ابو رافع نيز تا غروب آن روز در مكه بود و شبانگاه ميمونه دختر حارث را به سرف آورد و پيامبر با او زفاف فرمود و نزديک سحر روانه مدينه شد.[9]

بنابر این رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حالى كه محرم نبود ميمونه را عقد فرمود و سپس باز هم در حالى كه محرم نبود در منطقه سرف با او زفاف كرد.[10]

 

[1]. فضل بن دكين و محمد بن عبد الله اسدى هر دو از سفيان از منصور از مجاهد ما را خبر دادند كه مى‏گفته است نام اصلى ميمونه بره بوده و رسول خدا آن را به ميمونه تغيير داد، كاتب واقدى، محمد بن سعد، طبقات کبری، ترجمه: مهدوى دامغانى، محمود، ج ‏8، ص 140.

[2]. ميمونة دختر حارث‏ بن حزن بن بجير بن هزم بن رؤيبة بن عبد الله بن هلال بن عامر بن صعصعه است و مادرش هند دختر عوف بن زهير بن حارث بن حماطة بن جرش است، جرش را ابن جريش هم گفته‏اند. در روزگار جاهلى مسعود بن عمرو بن عمير ثقفى ميمونه را به همسرى گرفت و از او جدا شد، سپس ابو رهم پسر عبد العزّى بن ابى قيس كه از خاندان مالك بن حسل بن عامر بن لوى بود او را به همسرى گرفت و پس از مدتى درگذشت، سپس رسول خدا (ص) او را به همسرى گرفت، طبقات کبری، ج ‏8، ص 135.

[3]. ابن خلدون، ابوزید عبدالرحمن بن محمد، العبر تاريخ ابن خلدون، ترجمه: آيتى، عبد المحمد، ج ‏1، ص 438 و 439.

[4]. پدر موسى بن محمد بن عبد الرحمان مى‏گفته است از عمره پرسيدند درست است كه ميمونه خود را به رسول خدا بخشيده است؟ گفت نه بلكه رسول خدا (ص) او را با مهريه پانصد درهم عقد (طبق گزارش متن بالا 400 درهم بود) فرمود، ابن هشام، عبدالملک بن هشام، زندگانى محمد(ص) پيامبر اسلام، ترجمه: رسولى، سيد هاشم، ج ‏2،ص 247.

[5]. طبقات کبری، ج ‏8، ص 135.

[6]. همان، ص 135 و 136.

[7] . همدانى قاضى ابرقوه، رفيع الدين اسحاق بن محمد، سيرت رسول الله، تحقيق: مهدوى، اصغر، ج ‏2، ص 851.

[8].  سایت آیت الله مکارم؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج 9، ص 127؛ قطب، سید، «فى ظلال القرآن»، ج 7، ص 511؛ طبری ، محمد بن جریر، تاریخ طبرى، ج 2، ص 310 (با تلخیص و تلفیق)؛ سيرت رسول الله، ج ‏2، ص 851.

[9]. طبقات کبری، ج ‏2، ص 121؛ السیر النبویه، ج ۲، ص ۳۷۲؛ ویکی شیعه..

[10].  طبقات کبری، ج ‏8، ص 137.