searchicon

کپی شد

ارزش معرفت

ارزش شناخت که مشتمل بر ملاک تمییز حقایق از اوهام و شناخت حقیقی از خطایی می‌باشد، از شاخه‌های مهم شناخت‌شناسی به شمار می‌رود. این بحث از آنجا آغاز شد که انسان در مواردی از شناخت هایش به کشف خطای پاره‌ای از اندیشه‌هایش دست یافت و یا اختلاف های معرفت شناسانه‌ای را میان عالمان مشاهده نمود و این امر سبب شد تا این سئوال در ذهن او منقش گردد که آیا تمام اندیشه‌هایش ( خصوصا اینکه بیشتر معارف بشری علوم حصولی بوده)[1] می‌توانند مصادیق شناخت حقیقی قرار گیرند یا چنین حکم کلی را نمی‌توان در تمامی اندیشه‌ها تعمیم داد وبنابر احتمال دوم چگونه می‌توان شناخت حقیقی را از شناخت خطایی تمییز داد؟ شایان ذکر است که هرگونه اختلافی میان تفکرات بشری مستلزم داوری وحکم بر خطا بودن پاره‌ای از آنها نیست؛ زیرا چه بسا اختلاف ها به صورت تشکیکی و شناخت عمیق و عمیق‌تر باشند ولی آنجا که شناخت ها به صورت تناقضی یاتضادی اختلاف داشته باشند بدون شک برخی از آنها صحیح و پاره‌ای دیگر سقیم‌اند.

حال که دانستیم همه ادراکات ما صحیح و حقیقی نیستند، باید به‌دنبال ضابطه و معیاری برویم که توانایی تشخیص حقایق از اوهام را به دست دهد ولی قبل از پی‌جویی معیار شناخت می‌بایست به تعریف شناخت حقیقی پرداخت.[2]


[1]. حسین زاده، محمد، معرفت شناسی، ص107.

[2]. خسروپناه، عبدالحسین، ارزش شناخت، مجله تخصصی کلام اسلامی، شماره 32، 1378ش، ص112؛ حسین زاده، محمد، معرفت شناسی، ص107.