کپی شد
ادریسیان و ساختن تمدن و فرهنگ اسلامی
تمایل حاکمان ادریسی به علم، نقش مؤثری در ساختن تمدن اسلامی داشت؛ زیرا فرهنگ مردم را تغییر میداد و به دانشاندوزی ترغیب مینمود که تأثیر آن بر اهل بصیرت پوشیده نیست. از این رو مهاجرت فقها، مشایخ و شاعران از شرق و غرب گزارش شده است. حاکمان ادریسی با دارا بودن نیروی معنوی و علمی، کمک زیادی به حل مشکلات دولت و محبوبیت مردمی میکردند. این خاندان علاوه بر انتساب به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله)، خود نیز دارای خصوصیاتی بودند که تأثیر زیادی در مردم داشت و در نظر مردم ابهت و احترام خاصی داشتند.[1]
ادریس خود از شاگردان امام صادق (علیهالسلام) شمرده شدهاست. ادریس دوم را جواد، فصیح و حازم وصف کردهاند که مردم او را دوست میداشتند. او از شعرا شمرده شده است.[2] یحیی بن ادریس بن عمر مردی فقیه و حدیثدان بوده است.[3] او از نظر قدرت، وسعت کشور، عدالت و کرامت از مشهورترین بنیادریس بود. وی فقیه و حافظ حدیث و دارای فصاحت بیان، شجاع، متدین و باتقوا بود و هیچ یک از ادارسه بهپای او نمیرسیدند.[4] احمد بن القاسم ملقب به کِنّون (زیبا) بن محمد بن القاسم بن ادریس بن ادریس بن عبد الله (متولد 327 ق) عالمی فقیه، باتقوا، حافظ، عالم به سیر و تاریخ ملوک و انساب عرب و بربر، عاقل، حلیم، شجاع، کریم و در میان ادریسیان به احمد الفاضل شهره بود.[5]
در مورد سایرین نیز با القاب احدالنُّساک[6] یاد شده است.[7] افراد زیادی از این خاندان در دورههای بعد بهعنوان عالمان دینی درخشیدند که خود تحقیق جدایی را میطلبد. از جمله ایشان میتوان افرادی؛ مانند ابوعبدالله ادریسی در 560 قمری و نویسنده کتاب نزهة المشتاق فی اختراع الافاق و؛[8] یک ادریسی عادل و نیکسیرت بهعنوان حاکم تاهرت که نویسنده کتاب مسالک و ممالک از او یاد می کند، نام برد[9].[10]
[1]. مونس، حسین، تاریخ و تمدن مغرب، مترجم: شیخی، حمیدرضا، ج 1، ص 377.
[2]. الفارسی، ابن ابی زرع، الانیس الامطرب بروض القرطاس فی اخبار ملوک و تاریخ مدینه فاس، ص 26.
[3]. ذهبى، محمد بن احمد، الامصار ذوات الآثار، ص 67؛ موسوی بجنوردی، کاظم، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ص 563.
[4]. الانیس الامطرب بروض القرطاس فی اخبار ملوک و تاریخ مدینه فاس، ص 80.
[5]. همان، ص 88؛ ناصری اسلاوی، احمد بن خالد، الاستقصاء لاخبار دول المغرب الاقصی، ج 2، ص 95.
[6]. نُساک جمع ناسک بهمعنای اهل عمل عبادی، عبادت کننده و پرهیز کار گفته میشود.
[7]. ابن عنبه، احمد بن علی، عمده الطالب فی انساب آل ابی طالب، ص 160.
[8]. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ص 565.
[9]. ابن خردادبه، عبید الله بن عبد الله، المسالک و الممالک، ص 266.
[10] . فصلنامه علمی پژوهشی شیعه شناسی.