کپی شد
اخلاق و صفات عبدالمطّلب
انسان هر اندازه روح قوى و نیرومندى داشته باشد، سرانجام تا حدودى رنگ محیط را بهخود مىگیرد و عادات و رسوم محیط، در طرز تفکر او اثر مىگذارد. ولى گاهى انسانهایی پیدا مىشوند که با کمال شهامت در برابر عوامل محیط، ایستادگى کرده، خود را از هرگونه آلودگى مصون مىدارند. حضرت عبدالمطّلب یکى از نمونههاى کامل است که در صفحههاى زندگى او نقاط روشن فراوانى هست. اگر کسى متجاوز از هشتاد سال در میان جمعى زندگى کند که بتپرستى، مىگسارى، رباخوارى، آدمکشى و بدکارى از رسوم پیش پا افتاده آنان باشد، ولى در سراسر عمر خود لب به شراب نزند و مردم را از آدمکشى و مىگسارى و بدکارى بازدارد و از ازدواج با محارم و طواف با بدن برهنه جداً جلوگیرى کند و در راه عمل به نذر و پیمان، تا آخرین نفس پافشارى کند،[1] قطعاً این مرد از افراد نمونهاى خواهد بود که نظیر وى در اجتماعات بشری کمتر یافت مىشود.
علاوه بر آنچه گفته شد، یکی از خصلتهای آن جناب ضعیفنوازى و عدالتخواهى است که در داستانی عدالتورزی او آمده است.[2]
یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی آنجناب، وفاداری است که این را در هنگام کندن چاه زمزم میبینیم. عبدالمطّلب بهدلیل کارشکنیهای قریش، نذر کرده بود، چنانچه خداوند ده پسر بهاو عطا کند، به شکرانهٔ آن، یکی از آنها را برای خدا در پیشگاه کعبه قربانی کند و سالها بعد، قرعه بهنام عبدالله، دهمین پسر او و پدر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) افتاد، ولی با فشار مردم و سران قریش، عبدالمطلب ناچار شد راه حلی برای این مشکل بیابد و سرانجام بهجای عبدالله، صد شتر قربانی کرد.[3]
از دیگر خصلتهای اخلاقی ایشان، شوکت معنوی او است. وی در جریان حمله ابرهه به مکه با چند تن از فرزندان خود به اردوگاه لشکر ابرهه رفته و با متانت و وقار خود مورد توجه و عنایت ابرهه قرار گرفت. ابرهه چنان از سیمای نورانی، هیبت و شوکت حضرت عبدالمطلب (علیهالسلام) متأثر شد که از تخت فرود آمد و او را در کنار خود نشاند و از ایشان خواست که درخواست خود را مطرح نماید.[4]
عبدالمطّلب یک عارف مستجاب الدعوه بود، وی در جریان خشکسالی مکه بعد از آنکه دعا کرد، دیری نپایید که باران رحمت خداوند بر قریش و اهل مکه نازل شد و همه جا را سیراب نمود.[5]
از جمله ویژگیها و صفات آنحضرت؛ ترویج سنّتهای حسنه است. ایشان در راه احیای کمالات و نشر معارف توحیدی تا آنجا تلاش کرد که به او ابراهیم دوم لقب دادند.[6] از مهمترین ویژگیهای ایشان پایداری در مسیر توحید و آموزههای الهی و معارف اسلامی است. آری، شخصی که در وجودش نور نبیّ اکرم (صلی الله علیه و آله) بهودیعت گذاشته شده است، باید پاک و پیراسته از هرگونه آلودگی باشد. از مطالعهٔ زندگی این مرد بزرگ معلوم میشود که او به توحید و معاد باور داشت و پیوسته میگفت: «مرد ستمگر در همین سرای زندگی بهسزایش میرسد و اگر اتفاقاً عمرش سپری شود و سزای عملش را نبیند، در روز بازپسین بهسزای کردارش خواهد رسید».[7]
وی در میان اعراب جاهلی که به رسمهای غیر انسانی علاقه داشتند، نجابت و کمالات خود را حفظ کرد و با انواع مفاسد بهمبارزه برخاست. او سنتها و رسمهایی را رایج کرد که بعدها مورد تأیید کلام وحی قرار گرفت؛ پرداختن صد شتر دیه، حرمت نکاح محارم، رفتن به خانهٔ دیگران از درهای اصلی، بریدن دست دزد، نهی از زنده بهگور کردن دختران، مباهله، حد زدن زناکار، قرعه زدن در کارهای مشکل، پذیرایی از میهمان، پرداختن هزینههای حج از اموال پاکیزه، نهی از طواف با بدن برهنه، بزرگداشتن ماههای حرام، تبعید کردن زنان شهره به زنا و … از جمله سنتهای او است.[8]
[1]. يعقوبى، احمد بن ابى يعقوب، تاريخ يعقوبى، ترجمه: آيتى، محمد ابراهيم، ، ج 2، ص 10.
[2]. صالحى شامى، محمد بن يوسف، سبل الهدى و الرشاد فى سيرة خير العباد، تحقيق: عبد الموجود، عادل احمد و معوض، على محمد، ج 1، ص 263.
[3]. ابن هشام، عبد الملك بن هشام، السيرة النبوية، تحقيق: السقا، مصطفى و الأبيارى، ابراهيم و شلبى، عبد الحفيظ، ج 1، ص 153.
[4]. مقريزى، أحمد بن على، إمتاع الأسماع بما للنبى من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقيق: النميسى، محمد، ج 4، ص 76.
[5]. کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الكبرى، تحقيق: عطا، محمد عبد القادر، ج 1، ص 79.
[6]. تاريخ يعقوبى، ج 1، ص 363.
[7]. حلبي شافعي، علی بن ابراهیم، السيرة الحلبية، تصحیح: خلیلی، عبدالله بن محمد، ج1، ص 9؛ کتابخانه مدرسه فقاهت.
[8]. صدوق، محمد بن على، خصال، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج 1، ص 57 و 312؛ برگرفته از سایت حوزه نت.