searchicon

کپی شد

اخلاق و صفات شیخ مفید

علماى بزرگ شیعه شايسته ترين و نيكوترين اخلاق را از مكتب اهل بيت (عليهم السلام) كسب كرده اند و اين صفات پسنديده نوعا در آنها ديده مى شود، اما فضائل اخلاقى و صفات حميده بعضى از علما به صورت برجسته تر نمايان است. شيخ فرزانه و فقيه فرهيخته، مرحوم مفيد از جمله افرادى است كه حالات و صفات برجسته بسيارى را در خود جمع كرده بود. وى از روحيات معنوى خاصى برخوردار بود و خشوع و فروتنى فراوان داشت به طورى كه نوشته اند در مجلس شاگردش؛ مرحوم سيد مرتضى حاضر مى شد و با اين كه سيد مى خواست استاد خود را به جاى خويش بنشاند، ولى استاد نمى پذيرفت و از سيد مى خواست كه درسش را ادامه دهد و از سخنانش لذت مى برد. او براى اين كه از مقام علمى شاگرد تجليل كند، با اين كه خود رهبر شيعيان بود، مانند شاگرد در محضر او مى نشست؛ زيرا معتقد بود انسان بايد از نعمت ها و امكاناتى كه خداى بزرگ براى او فراهم آورده، بيشترين استفاده را كند.[1]

وى بسيار نماز مى‌خواند، روزه مى‌گرفت و بسیار صدقه مى‌داد. لباس خشن بر تن مى كرد. ظاهرى لاغراندام، ميان قامت و گندمگون داشت.[2] انسان وارسته اى بود كه سراى دل را به نور تقوا و تهذيب نفس روشن كرده بود. ياد خدا آرام بخش روح و روان او و معارف اهل بيت (علیهم السلام) زينت بخش نهانخانه وجودش گشته بود. وى عالم عاملى بود كه سخنان و آثار اخلاقى ارزنده اش، دارويى شفابخش براى ره پويان راه وارستگى به حساب مى آمد، اما قبل از اينها عمق جان را به زينت ورع، تزكيه و اخلاق نیکو آرايش داده بود، طورى كه عالمان شيعه و سنى معتقد بودند وى از لحاظ اخلاقى سرآمد اقران و هم عصران خويش بوده است. به همين دليل آثار اخلاقى وى تأثير بسيارى در روح و روان دانش پژوهان گذاشته و سخنان كيمياگونه اش اثرى ژرف و الهى براى پيرايش قلوب پاک انسان ها بوده است.[3]

ابن حجر می گوید: مفید بسیار پارسا و فروتن و پاسدار علم بود. گروهی از دانشمندان از محضرش برخاستند، و در بزرگداشت مكتب تشیع جایگاهی عالی یافت، تا جائی كه گفته اند او بر هر دانشمند بلند قدری منت دارد.

همانگونه که پیش تر نیز بیان شد شریف ابویعلی جعفری شوهر دختر شیخ مفید گزارش نموده است که وی جز اندكی از شب را نمی خوابید. سپس بر می خاست و به نماز می ایستاد، یا مطالعه می كرد، یا مشغول تلاوت قرآن می شد.[4]

یکی از چيزهایى كه به زندگانى شيخ جلوه خاصى بخشيده بود، قدرت مناظره او بود. شيخ در مجال مناظره از حضور ذهن عجيبى برخوردار بود و پيوسته انگشت روى نقاط ضعف سخن طرف مقابل مى گذاشت. اگر همه مناظرات شيخ در جايى گرد آيد، عظمت او روشن تر مى شود. هرچند شاگرد بزرگ او؛ مرحوم سيد مرتضى قسمتى از مناظرات وی را در كتابى به نام «العيون» گردآورده است.

در قدرت جدل و مناظره او همين بس كه مخالفان شيخ مى گفتند: او توانايى آن را دارد كه ثابت كند اين ستون از نقره است درحالى كه از سنگ باشد. به طور مسلم اين سخن از باب مثل گفته شده و حكايت از توان و قدرت او در مناظره دارد.[5]

نقل شده است وى همه كتاب هاى مخالفان را حفظ نمود و به خاطر سپرد و بدينسان توانست شبهه هاى آنان را پاسخ بگويد. همچنين در خانه شيخ مجلس بحثى برپا مى شد كه اكثر علما از مذاهب مختلف در آن شركت مى كردند و مفيد با تمامى آنان به بحث مى پرداخت. نمونه هايى از اين مناظرات در كتاب با ارزش «الفصول المختاره» آمده است. در آنها اوج مرتبت و ژرفايى انديشه و تيزهوشى و لطافت فكر ايشان به روشنى جلوه گر است.[6]

 


[1]. مجله پاسدار اسلام، شماره 5، ص 59.

[2]. ابن عماد حنبلى، عبد الحی بن احمد ابن عماد حنبلى، شذرات الذهب في اخبار من ذهب، ج 3، ص 20.

[3]. لقمانى، احمد، ديدار با ابرار (شيخ مفيد)، ص 82.

[4]. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج 5، ص 368.

[5]. سبحانى، جعفر، سيماى فرزانگان، ص 446 و 447.

[6]. مجله نور علم، شماره 10، ص 109.