Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

اخلاق و صفات سید مرتضی علم الهدی

عالمان برجسته و شخصیت های بزرگ شیعه به دلیل این که در مکتب پر برکت اهل بیت (علیهم السلام) شاگردی کرده و تعلیم دیده اند، بهترين و نيكوترين اخلاق را از آن مكتب كسب نموده و آن اخلاق پاک و نیکو را در وجود خود پیاده و به آن عمل کرده اند.

در باب شخصيت سید مرتضی علم الهدی، شيخ عباس قمی می نويسد: «فضائل سيد مرتضی، بيشتر از آن است كه بتوان آن‌ها را برشمرد و احصاء كرد. او شخصیتی است كه خواجه نصيرالدين طوسی وقتی او را ياد می كرد، می گفت: «صلوات الله عليه؛ درود خدا بر او باد».[1]

سید مرتضی از جمله عالمانی است که بهترین ویژگی های اخلاقی اسلام را در وجود خود نهادینه کرده و به مرحله عمل آورده است. وی در حد بالایی دارای خلوص و تقوا بود. او در حالی که از نظر علمی سرآمد زمان خود و همه علمای هم عصر خود بود، اما بسیار متواضع و فروتن بود تا آنجا که هنگامی که ابو العلاء (نابغه بزرگ)، از عراق خارج می شد، از او پرسیدند سید مرتضی را چگونه دیدی؟ او در پاسخ اشعار زیر را قرائت کرد:

«ای فردی که از من جویای حال او هستی، بدان که او مردی است که از هر گونه نقص و عیب، مبری است. اگر او را ببینی خواهی دید که وجود همه مردم در یک فرد، جمع است و روزگار در یک ساعت متمرکز گردیده و جهان در یک خانه قرار گرفته است».[2]

یکی از خصوصیات اخلاقی او بخشش و سخاوت ستودنی او بوده است. نقل شده سید مرتضی و برادرش سید رضی به زیارت بیت الله الحرام می رفتند. در بین راه «ابن جراح طائی» از آنها طلب چیزی کرد و آنها نه هزار دینار از مال خالص خویش را به او دادند.
Antikoagulantia Disse kortsiktige og langsiktige responsegenskapene er bedre enn de som er beskrevet når splenektomi https://norgerx.com/kamagra-norge.html er tydelig for behandling av overførbar polyetnisk trombocytopeni. som mottar systemiske opioidreseptorer, bør identifiseres med risiko for henholdsvis perinatal stasis og problematisk med flere kjemikalier.
[3] همچنین نوشته اند: وقتی چندین جلد کتاب به قیمت ده هزار دینار یا بیشتر برای سید مرتضی خریداری کردند، موقع مطالعه دید که بر پشت یکی از آنها این اشعار را نوشته اند: «گاهی احتیاج وامی دارد که اوراقی را که بیشتر مورد علاقه است، فروخته گردد. من گمان نمی بردم که روزی برسد که آن اوراق را بفروشم. هر چند طلبکارها مرا به زندان می اندختند …»؛[4] این اشعار حاکی از فقر فروشنده آن بود که از روی ناچاری آن کتب نفیس رافروخته بود. سید اشعار را که دید، تمام کتاب ها را به صاحبش مسترد نمود و آن ده هزار دینار را نیز به او بخشید.[5]

یکی دیگر از صفات اخلاقی بسیار مورد احترام سید مرتضی، بُعد معنوی قوی و علاقه شدید او به نماز است. نقل شده در وصیتش گفت: «تمام نمازهای واجب مرا که در طول عمرم خوانده‌‏‌ام، به نیابت از من دوباره بخوانید. پرسیدند چرا؟! شما که فردی وارسته هستید و اهمیت فوق ‌‌العاده‏ای به نماز می ‌دهید، علاقه ‌مند و عاشق نماز هستید و همیشه قبل از فرارسیدن وقت نماز وضو گرفته‏، آماده می ‏شوید تا وقت نماز فرا رسد. حال چه شده که این گونه وصیت می ‌کنید؟! گفت: آری من علاقه ‌مند به نماز، بلکه عاشق نماز و راز و نیاز با خالق خود بودم و از راز و نیاز هم لذت فراوان می ‏‌بردم؛ از این رو همیشه قبل از فرا رسیدن وقت نماز لحظه شماری می ‌‏کردم تا وقت نماز برسد و این تکلیف الهی را انجام دهم. پس به دلیل همین علاقه شدید و لذت از نماز، وصیت می ‌‌کنم که تمام نمازهای مرا دوباره بخوانید؛ زیرا تصور من این است که شاید نمازهای من صد در صد خالص برای خدا انجام نگرفته باشد، بلکه درصدی از آنها به خاطر لذت معنوی خودم انجام شده باشد! پس همه را قضا کنید؛ چون اگر یک درصد از نماز هم برای غیر خدا انجام گرفته باشد، شایسته درگاه الهی نیست و می ‌‌ترسم به همین سبب اعمال و راز و نیازهای من مورد پذیرش خدای منان قرار نگیرد».[6]

[1]. قمی، شيخ عباس، وقايع الايام، ص 287.

[2]. طبرسى، احمد بن على‏، الإحتجاج على أهل اللجاج، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر، ج 2، ص 506.‏

[3]. هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله و حسن زاده آملىٍ، حسن و كمره اى، محمد باقر، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة،محقق / مصحح: ميانجى، ابراهيم، ج 1، ص 235‏.‏

[4].«و ما كان ظني انني سأبيعها * و لو خلدتني في السجون ديوني * و لكن لضعف و افتقار و صبية * صغار عليم تستهل شئوني‏ * فقلت و لم أملک سوابق عبرة * مقالة مكوي الفؤاد حزين‏ * و قد تخرج الحاجات يا «أم مالک» * كرائم من رب بهن ضنين‏».

[5]. امین عاملی، سید محسن، اعيان الشيعه، ج 8، ص 215.

[6]. برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت.