searchicon

کپی شد

اخلاق و صفات آیه‌الله سید علی سیستانی

همه کسانی که از نزدیک با حضرت آیةاللّه سیستانی معاشرت و رفت و آمد، کنند، خیلی زود به شخصیت ممتاز و روحیه عالی او پی می‌برند. این روحیه وی را به یک الگوی برجسته و عالم ربانی مبدل کرده است. اینک در این مقال کوتاه، به برخی از فضایل و مکارم اخلاقی آن بزرگوار، اشاره می‌شود:

  1. انصاف و احترام به رأی دیگران: ایشان به علم و علم آموزی عشق ورزیده و ارادت خاصی نسبت به معرفت و رسیدن به حقایق دارد. او در این راستا، همواره به رأی دیگران احترام گذاشته، هرگز خواندن، تتبع، بحث و آگاه شدن از آرای دیگر علما را فراموش نمی‌کنند؛ لذا گاهی اوقات، بحث‌های برخی از اهل علم را که خیلی هم معروف نیستند، مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهد. همین امر نشان از توجه خاص و احترام فوق العاده وی نسبت به رأی دیگران دارد.
  2. ادب و نزاکت در بحث و گفت‌وگوی علمی: به‌طور معمول جلسات بحث و محاوره که بین طلبه‌ها یا میان یک طلبه و استادش، صورت می‌گیرد، بسیار محکم و جدی می‌باشد، البته در بعضی مواقع ممکن است همراه با کمی تندی صورت گیرد که روش صحیحی برای بحث و گفت‌وگو نیست و انسان را به هدف علمی مطلوب نمی رساند.

اما باید گفت: همیشه اساس کار آیةاللّه سیستانی در درس‌ها و بحث‌هایی که با شاگردان خود دارد، ادب و احترام دوجانبه میان شاگرد و استاد بوده و هست؛ گرچه گاهی اوقات برخی از موضوعات یا بحث‌هایی که در محضر ایشان مطرح می‌شود، ضعیف است. ضمن این‌که روش ایشان در این سؤال و جواب‌ها این است که سعی دارد جوابی را که به شاگرد خویش می دهد، تکرار کند تا طرف مقابل مسئله مطرح شده را درک کند، اما اگر سؤال کننده روی نظر خود، اصرار بی‌جا کند، سکوت را ترجیح می دهد.

  1. ورع و تقوا: در این مورد تنها اشاره به این مطلب کافی است که آیةاللّه سیستانی هیچ‌گاه دنبال رسیدن به منصب مرجعیت و کرسی زعامت حوزه نبوده است. به عنوان مثال؛ او در عیادتی که از استادشان مرحوم آیت الله سید ابوالقاسم خوئی در 29 ربیع الثانی 1409 قمری (18 آذر 1367 ش) داشته‌است، استادشان از ایشان خواستند که به جای وی در مسجد خضراء، امامت نماز جماعت را به عهده بگیرد. ایشان در بدو امر این موضوع را قبول ننمود، لکن آن مرحوم اصرار زیادی نموده و فرمودند: اگر می‌توانستم هماننند مرحوم حاج آقا حسین قمی حکم می‌کردم، شما را مجبور به قبول می‌نمودم. اما آیةاللّه سیستانی چند روز مهلت خواسته و پس از آن، در 5 جمادی الاول 1409 قمری (23/09/1367)، امامت نماز را تقبل نموده و این کار تا آخرین جمعه ماه ذی الحجه سال 1414 قمری که مسجد خضراء بسته شد، ادامه داشت.
  2. عدالت‌ورزی و احترام به نظر دیگران: کسانی که با ایشان برخورد و ملاقاتی داشته باشند، او را انسانی خواهند یافت که در پرتو شیفتگی به علم و معرفت و نیل به حقیقت و مقدس شمردن آزادی سازنده بیان و اندیشه، مطالعه فراوانی دارد و کتاب‌ها، جستارها و دیدگاه‌های مختلف، حتی نظریات کسانی غیر از اساتید خود، یا اندیشه‌ های برخی از شخصیت‌های ناشناخته دریای پهناور حوزه علمیه را پی می‌گیرد. این امر چیزی است که سیمای نمایانی از انصاف و احترام به اندیشه دیگران را در وجود او باز می‌تاباند.
  3. اخلاق آموزشی و تربیت: تدریس در حوزه‌های علمیه، مسئولیتی رسمی و برنامه‌ریزی‌ شده نیست که استاد به ازای دریافت دستمزد به آن بپردازد؛ زیرا این نگرش، مدرّس را از تحکیم بنیادهای علمی در شاگرد و توجه به پرورش او برای ارتقای سطح دانش وی تا مرزهای شکوفایی بازمی‌دارد. وانگهی، در فرایند تربیت طلاب، تدریس تنها به آموزش‌های علمی خلاصه نمی‌شود، بلکه ساحت تدریس مسئولیت سنگینی است که پرداختن به آن، نیازمند روحیه عشق و مهربانی به دانشجو و تشویق وی به علم‌ آموزی و رعایت آداب علم نیز هست. همان‌گونه که آیة‌الله حکیم و آیة‌الله خوئی نمونه‌های درخشانی از رعایت خلق و خوی تربیتی در ارتباط با شاگردان و طلاب خود بودند، همین اخلاق در شاگرد ایشان؛ یعنی آیة ‌الله سیستانی نیز تبلور یافته‌است. وی همواره در پایان وقت درس، شاگردان را به پرسشگری و انتقاد تشویق می‌کند و می‌گوید: «باید سؤالات خود را بپرسید، حتی اگر در باره شماره صفحه بحث خاصی، یا نام کتابی باشد تا به گفت‌وگو با استاد و ارتباط علمی با وی خو بگیرید». ایشان همچنین شاگردان خود را به مقایسه بحث‌های خویش با پژوهش‌های چاپ‌ شده و اطّلاع از نقاط ضعف و قوت آن وامی‌‌دارد و پیوسته در مورد گرامی‌داشت علما و پایبندی به رعایت ادب در نقد سخنان ایشان تأکید می‌کند و از اساتید خود با احترام و اهتمامی ویژه نام می‌برد.
  4. پارسایی: در میان بسیاری از علما و بزرگان به شکلی نمایان مرسوم است که می‌کوشند تا خود را از مواضع جنجالی و فتنه‌ انگیز دور نگه دارند. شاید کسانی باشند که این رویکرد پرهیزکارانه را نوعی موضعگیری منفی قلمداد کرده و آن را گریز از رو به‌ رو شدن با واقعیت‌ها و فرار از اظهارنظر آشکاری بشمارند که شرع مقدس بدان حکم فرموده است، ولی با اندکی درنگ و توجه نمایان می‌شود که برای پاسداشت منافع عمومی، گاه همین سکوت و دم فرو بستن، موضعی مثبت و بایسته است و ورود به صحنه واقعیت و موضعگیری شرعی به شرایط مساعد و زمینه‌هایی سازگار با آن اوضاع نیاز دارد؛ مثلاً اگر در صحنه جوامع اسلامی یا حوزه‌های علمیه جوسازی‌ها و شبهه‌ افکنی‌هایی پدید آید که به مفاهیم بنیادین آیین اسلام آسیب وارد آورد، پیش از هر کسی، علما هستند که باید برای تبیین واقعیت‌ها و برطرف‌سازی شبهه‌ها وارد عمل شوند؛ زیرا به تعبیر حدیث شریف، «هر گاه بدعتی رخ نماید، این عالِم است که باید دانش خود را نمایان سازد و اگر از این کار پرهیز کند، از رحمت خدا دور باد».[1] اما اگر فرایند فتنه روندی کاملاً شخصی داشته باشد و فضایی آکنده از افزون‌خواهی و تعصّب‌های نژادی و فردی نسبت به یک مرجع خاص یا یک گرایش مشخص پدید آید یا آتش جنگ تبلیغاتیِ دو سویه‌ای با منشأ کینه و حسادت شعله‌ ور شود، آیةالله سیستانی همواره خود را پایبند به سکوت و آرامش و پرهیز از این غوغا سالاری‌ها می‌داند.

ضمن این‌که زهد و پارسایی ایشان در پوشاک ساده و خانه کوچک استیجاری و اثاثیه ناچیز برای زندگی، امری مثال‌ زدنی است.[2]

[1]. كلينى، محمد بن يعقوب، كافي، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج 1، ص 54.

[2]. سایت رسمی دفتر حضرت آیت ‌الله سیدعلی حسینی سیستانی.