کپی شد
اخباری ها و روایات کتب اربعه
اخباریان همه روایات کتب اربعه شیعه؛ یعنی «کافی»، «تهذیب»، «استبصار» و «من لایحضره الفقیه» را مقطوع الصدور و بی نیاز از بررسی های سندی می دانند و در نتیجه علم رجال را مفید نمی دانند؛ چون در نظر آنان اخبار کتب اربعه، پاسخ گوی بیشتر احکام است. آنان همچنین بر خلاف مجتهدان، تقسیم اخبار به چهار قسم صحیح، حسن، موثّق و ضعیف را باطل می شمارند و می گویند: خبر یا صحیح است و یا ضعیف.[1] حدیث صحیح آن است که به صدور آن از معصوم (علیه السّلام) اطمینان حاصل شود؛ خواه منشأ اطمینان، وثاقت راوى یا راویان باشد یا قرائن و شواهد (و خبر ضعیف آن است که این شرایط را نداشته باشد). [2]
نقد دیدگاه اخباریان:
1. مجتهدان، حدیثى را صحیح مىدانند که همۀ راویان آن، شیعۀ دوازده امامى و عادل باشند.[3]
2. قطعی بودن تمام روایات -و یا روایات کتب اربعه-[4] سخنی نادرست، غیر قابل اثبات و نامعقول است، اگر چه تقسیم بندی چهار گانه را می توان به تقسیم بندی دوگانه حدیث معتبر و حدیث غیر معتبر برگرداند، ولی احادیث غیر معتبر در کتب اربعه نیز وجود دارد. از طرفی تاریخ گواه بر این است که علاوه بر از بین بردن بسیاری از روایات شیعه توسط حاکمان جور، خیلی از روایاتی که الآن در دست ما است، توسط همان حاکمان و اجیر کردن افرادی، جعلی بوده و از درجه اعتبار ساقط است. [5]
شهید مطهری در این باره می فرماید:
«در همين كتاب كافى و كتاب هاى ديگر، رواياتی است كه وقتی به مضمون آنها نگاه می كنيم، مىفهميم كه صحیح نیست، بعضى هم سندشان ضعيف است؛ به عنوان نمونه: چندى پيش مسائل مربوط به ربا را در کافی مطالعه مىكردم، ديدم روايتى از على بن الحديد[6] نقل شده که شیخ طوسی در تهذيب دربارۀ وی مىگويد: «او ضعیف است جداً و بر آن چه به تنهایی نقل می کند، اعتماد نمی شود»،[7] حال چون شيخ كلينى در كافى اين روايت را نقل كرده است، بايد بگوييم درست است؟ نه. پس قابل قبول نيست…اخباریان مىگويند هرچه در كافى نوشته باشد صحيح است، ولی مجتهدين مىگويند نه…، مردى به نام ابى الخطاب، که ملحد و ضد اسلام بود، وقتى مىخواستند اعدامش كنند گفت: وَ لَقَدْ وَضَعْتُ فى اخبارِكُمْ ارْبَعَةَ آلافِ حَديثٍ؛ من چهار هزار حديث در اخبار شما (شیعه) قاطى كردم. نمونه دیگر: يونس بن عبد الرحمن كه از بزرگان است، مىگويد: من كوشش مىكردم كه هميشه روايات معتبر را بنويسم و نقل بكنم. همه را نوشتم و به صورت كتابى درآوردم. وقتى خدمت حضرت رضا (عليه السلام) رسيدم و كتاب روايتم را به حضرت عرضه كردم، گفتم: تمام این روايات را از پدران شما نوشتهام، ديدم حضرت بسيارى از آنها را خط زد و فرمود: اينها دروغ است. مجتهدان مىگويند: وقتى چنين جريان هايى در تاريخ وجود داشته است چطور ما مىتوانيم بگوييم هر چه حديث نقل شده است، درست است؟».[8]
[1]. اسلامی، رضا، مدخل علم فقه، ص 337.
[2]. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج 1،ص 303 و 304.
[3]. همان.
[4]. در اين كه همه روايات قطعي الصدور هستند يا فقط روايات كتب اربعه، بين اخباريان اختلاف است.
[5]. برای مطالعۀ بیشتر به نمایۀ زیر مراجعه کنید: اخباریون و اصولیون 6741 (سایت اسلام کوئست: 6940).
[6]. کلینی، محمد بن یعقوب، كافي (ط – الإسلامية)، ج 5، ص 205، ح 9.
[7]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذيب الأحكام، ج 7، ص 101.
[8]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج 21، ص 105 و 106.