کپی شد
احتمال تأثیر در امر به معروف و نهی از منکر
گفتنی است، با تمام اهمیتی که در اسلام برای امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد، اما اجرای آن شرایطی دارد که در صورت نبود هر یک از آنها، وجوب آن از عهده انسان ساقط می شود. در این نوشتار به یکی از آنها اشاره می کنیم، و آن احتمال تأثیر است. وجوب امر به معروف و نهی از منکر؛ تا زمانی بر عهده انسان است که احتمال تأثیر باشد، اما زمانی که دیگر احتمال اثر بخشی نباشد، تکلیف از انسان برداشته می شود. این جا است که قرآن کریم می فرماید: “يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ”؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد مراقب خود باشيد، هنگامى كه شما هدايت يافتيد گمراهى كسانى كه گمراه شدهاند به شما زيانى نمىرساند، بازگشت همه شما به سوى خدا است و شما را از آنچه عمل مىكرديد آگاه مىسازد.[1]
اين آيه اشاره به زمانی دارد كه امر به معروف و نهى از منكر مؤثر واقع نمىشود، و يا شرایط دیگر آن وجود ندارد.
گاهى برخی از افراد در چنين زمانی ناراحت مىشوند كه با اين حال، تكليف ما چيست؟ قرآن در پاسخ آنها مى فرماید براى شما هيچ جاى نگرانى وجود ندارد؛ چراکه شما وظيفه خود را انجام دادهايد، ولی آنها نپذيرفتهاند و يا زمينه پذيرشى در آنها وجود نداشته است، بنابراين زيانى از اين ناحيه به شما نخواهد رسيد.
اين معنا در احاديث هم نقل شده است. از پيامبر (ص) درباره اين آيه سؤال كردند، آن حضرت فرمودند: “ايتمروا بالمعروف و تناهوا عن المنكر فاذا رايت دنيا مؤثرة و شحا مطاعا و هوى متبعا و اعجاب كل ذى راى برايه فعليك بخويصة نفسك و ذر عوامهم”؛[2] امر به معروف و نهى از منكر كنيد، اما هنگامى كه مشاهده کردید، مردم؛ دنيا را مقدم داشته و بخل و هوا بر آنها حكومت مىكند و هر كس تنها نظر خود را مىپسندد (و گوشش بدهكار سخن ديگرى نيست) به خويشتن بپردازيد و عوام را رها كنيد.[3] روايات ديگرى نيز به اين مضمون در منابع روایی آمده است كه همگى همين حقيقت را دنبال مىكنند.[4]
به هر حال تردیدی نيست كه مسئله امر به معروف و نهى از منكر از مهم ترين اركان اسلام است كه به هيچ وجه نمىتوان شانه از زير بار مسئوليت آن خالى كرد، اين دو وظيفه در جایی ساقط مىشود كه اميدى به تأثير آن نباشد و دیگر شرايط لازم در آن جمع نگردد.
[1]. مائده، 105.
[2]. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج 97، ص 84.
[3]. در این باره ر.ک: مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج 5، ص 112.
[4]. رُوِيَ أَنَّ ثَعْلَبَةَ الْخُشَنِيَّ سَأَلَ رَسُولَ اللَّهِ (ص) عَنْ هَذِهِ الْآيَةِ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ فَقَالَ (ع) وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ حَتَّى إِذَا رَأَيْتَ شُحّاً مُطَاعاً وَ هَوًى مُتَّبَعاً وَ إِعْجَابَ كُلِّ ذِي رَأْيٍ بِرَأْيِهِ فَعَلَيْكَ بِنَفْسِكَ وَ دَعْ أَمْرَ الْعَامَّةِ وَ صَاحِبُ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ يَحْتَاجُ إِلَى أَنْ يَكُونَ عَالِماً بِالْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ فَارِغاً مِنْ خَاصَّةِ نَفْسِهِ عَمَّا يَأْمُرُهُمْ بِهِ وَ يَنْهَاهُمْ عَنْهُ نَاصِحاً لِلْخَلْقِ رَحِيماً رَفِيقاً بِهِمْ دَاعِياً لَهُمْ بِاللُّطْفِ وَحُسْنِ الْبَيَانِ عَارِفاً بِتَفَاوُتِ أَخْلَاقِهِمْ لِيُنَزِّلَ كُلًّا مَنْزِلَتَهُ بَصِيراً بِمَكْرِ النَّفْسِ وَ مَكَايِد”. مجلسی، بحارالأنوار، ج 97، ص 84.