کپی شد
اجبار به حجاب یا بی حجابی
ممکن است با توجه به حجاب اجباری در مورد اقلیت ها و توریست هایی که وارد کشورهای اسلامی می شوند شبههای مطرح شود که در این صورت چرا دائماً از قوانین بعضی از کشورهای غیر اسلامی در ارتباط با لزوم کشف حجاب در اماکنی، چون دانشگاه ها، مدارس و… انتقاد می شود؟
پاسخ این شبه روشن است؛ اگر توریست های خارجی و یا افراد غیر مسلمان مقیم در کشورهای اسلامی به دلیل رعایت نزاکت و احترام به دین و سنت آن کشورها و یا حتی اجبار، حجاب حداقلی را رعایت کنند، تنها محدودیت هایی برای خویش ایجاد کرده و شاید به دلیل نامأنوس بودن این پوشش، زحماتی را نیز متقبل شوند، اما به هیچ وجه خود را در مقابل پروردگار مسئول نمی دانند که چرا مثلا روسری بر سر گذاشته و یا لباس پوشاننده تری بر تن کرده اند و به همین دلیل، پوشش اسلامی به معنای اخراج غیر مستقیم آنها از کشور نیست!
اما در طرف مقابل، دختر و زن مسلمانی که در کشور غیر اسلامی وادار به کشف حجاب می شود، فقط سنت ها و ارزش های ملی خویش را زیر پا نگذاشته تا بگوییم که این موضوع در کشور غیر اسلامی و به دلیل لزوم رعایت نزاکت در رعایت قانون آن کشور، ایراد چندانی نخواهد داشت، بلکه این بانویی که اجباراً وادار به ترک یکی از دستورات دین خود یعنی حجاب شده است، همواره خویشتن را در مقابل پروردگار، مسئول شناخته و این باور در ذهن او به وجود می آید که برای رهایی از این وضعیت و برای رعایت قانون مسلّم دین خود، ناچار است که آن کشور را ترک نماید.
بر این اساس، دختری که واقعاً معتقد به اسلام است، اگر او را وادار به کشف حجاب کنند، گویا غیر مستقیم به او این پیغام را داده اند که یا دین خود را رها کن و یا این کشور را ترک کن!
چنین پیغام غیر مستقیمی در ملزم نمودن توریست های خارجی و غیر مسلمانان مقیم در کشورهای اسلامی به رعایت حجاب در اماکن عمومی وجود ندارد؛ چون همان گونه که بیان شد، آنها حتی اگر به صورت محجبه ظاهر شوند، خویش را در برابر پروردگار مسئول و پاسخ گو ندانسته و چه بسا خود بدون اجبار و به ویژه در فصول سرد سال به گونه ای ظاهر شوند که منطبق با حداقل پوشش درخواست شده از طرف دین اسلام است.