searchicon

کپی شد

اجبار به حجاب در ممالک اسلامی

تشریع و قانون مند شدن حجاب زنان و تعیین محدوده آن بر عهده شارع مقدس اسلام (خداوند متعال و پیامبر اکرم (ص)) بوده که به خوبی انجام شده است. آنچه بر عهدۀ حکومت ها و نظام های اسلامی است اجرای دقیق دستورات اسلام در همه زمینه ها و از جمله در زمینه حجاب و پوشش زنان (به خاطر تأثیر آن در سلامت اخلاقی جامعه و استحکام بنیان خانواده ها) است.

حجاب تا آن­جا که در حریم زندگی خصوصی افراد است، یک امر فردی و خصوصی است و کسی نمی تواند دخالت کرده و تجسس نماید، ولی آن­گاه که به یک امر اجتماعی تبدیل شد و با حقوق دیگران ارتباط پیدا کرد، حکومت و حاکم می تواند از باب نهی از منکر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، حجاب را الزامی کند و برای آن رعایت نکردن آن، مجازات تعیین نماید. بی حجابی از محرمات الهی محسوب می شود و طبق قاعده «هر فعل حرامی قابل تعزیر است»[1] و تعزیر نیز با نظرِ حاکم است، یعنی از دیدگاه فقهی حاکم شرع می تواند برای جلوگیری از گسترش محرمات الهی و بالخصوص بی حجابی، مجازات وضع کند.[2]

اسلام آزادی های فردی را به خاطر منافع اجتماعی محدود می کند. ارتکاب گناه در جامعه به صورت علنی، خود گناه دیگری محسوب می گردد؛ مثلا روزه خواری یک گناه است و تظاهر به روزه خواری در ملاء عام گناه دیگر؛ زیرا اثرات نامطلوبی بر جامعۀ اسلامی خواهد گذاشت. اساساً فلسفۀ امر به معروف و نهی از منکر همین است؛ یعنی به منظور صیانت جامعه از فساد، اسلام گفته است که بر هر مسلمان واجب است امر به معروف و نهی از منکر کند.

شما فرض کنید که در درون قایقی نشسته اید و عده ای هم در کنار شما هستند و شما هم شنا بلد نیستید. ناگهان در وسط دریا، کسی می خواهد قایق را سوراخ کند، یا کاری انجام دهد که مردم غرق شوند، در این حالت آیا شما خواهید گفت که او آزادی دارد که هر کاری را بکند، مزاحم او نشوید. یقیناً شما به منظور جلوگیری از غرق شدن قایق و آسیب نرسیدن به سرنشینان آن، در جای خود نمی نشینید، مگر این که کاری از دست شما بر نیاید. آیا انتظار دارید که دیگران به کمک شما بیایند یا به کمک خرابکار؟ البته ممکن است شما در تلقی خود، جامعه را همانند کشتی در دریا ندانید که در این بستر انسان ها باید به ساحل نجات راه یابند، اما این مبانی خاص خودش را دارد که باید در فرصت دیگری بدان پرداخت.

قرآن در سورۀ آل عمران آیۀ 110 می فرماید: “شما بهترین امتی بودید که به سود انسان ها آفریده شدید (چه این که) امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید”. در این آیه امر به معروف و نهی از منکر را یک دستور عام بیان می کند و آن را یکی از ویژگی های امت اسلامی می­شمارد. در آیۀ 104 همان سوره می فرماید: “باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی کند، و امر به معروف و نهی از منکر نماید و آنان رستگارانند”. این امر مهم را ویژۀ گروهی از امت اسلامی و به تعبیر دیگر ویژۀ حکومت و کارگزاران حکومت می داند.[3]

پس حكومت اسلامى و حاكمان آن در برابر تعليم و تربيت، جوانان و نوجوانان و عامۀ مردم مسئول اند و شرعاً و قانوناً مجاز نيستند اسباب و علل كم رنگ شدن دين و اخلاق جامعه را فراهم آورند و مى بايست در مسير حفظ سلامت روح و روان جامعه و تعالى اخلاق و كرامت هاى انسانى تلاش كنند.

متأسفانه بسیاری از دولت های اسلامی در این زمینه کوتاهی می کنند و نتیجه آن، گسترش فساد اخلاقی، افزایش بی رویه طلاق و… است که در جوامع اسلامی مشهود است. ما داستان غم بار اندلس سابق و اسپانیای امروز را شنیده ایم و حرص و ولع مراکز استعماری را برای شیوع اخلاق جنسی غرب در بین مسلمانان را ملاحظه می کنیم! آیا اگر زنان و دخترکان زیباروی طناز به بازار جوانان پاک و امّا پر از غریزه و هیجان و شهوت در آیند و متاع جمال و نمای خود را در چشم و خیال حساس آنان به حراج گذاشته و از آنان دل ربایی کنند، جلوگیری از آنان دخالت در حریم شخصی افراد است؟ مسلما دخالت حاکمیت اسلامی سالم، به عنوان آمر به معروف و نگهبان سلامت اخلاق و معنویت دینی جامعه است.



[1]. العناوين الفقهية، ج‏2، ص 627، قاعدة [4] كل ما لم يرد فيه حد من الشرع فی المعاصی، ففيه التعزير.

[2]. ترخان، قاسم، پایگاه حوزه، پرسش و پاسخ شماره 5988.

[3]. مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج 10، ص 254 و 256.(کتاب نامه)