کپی شد
اثبات تثلیث در کتاب مقدس
تثلیث یکی از اعتقادات بنیادین مسیحیت است که بر اساس آن خدای یگانه در سه شخص (اقنوم)؛ خدای پدر، خدای پسر (که در عیسی مسیح تجسم پیدا کرد) و خدای روحالقدس میباشد. این سه، ذات یکسانی دارند، اما از هم متمایز میباشند.
کتاب مقدس مسیحیان شامل عهد قدیم و عهد جدید، هر دو دلالت بر یگانگی خداوند متعال می کند، و هیچ صراحتی در تثلیث ندارد، در عهد قدیم آمده است: «این بر تو ظاهر شد تا بدانی که یهُوَه خدا است و غیر از او دیگری نیست.» (تثنیه، 35:4) و در عهد جدید نیز از جمله آمده است: «خدا واحد است.» (اول تیموتائوس، 5:2)
مسیحیان اولیه هیچ اعتقادی به تثلیث نداشتند و ایشان مسیح را پیامبر خدا و برگزیدۀ وی می دانستند، ابیونی ها مسیحیانی متعلق به قرون اولیه مسیحی بودند كه عیسی را صرفاً یك انسان معمولی می دانستند كه پسر مریم است.[1] هم چنین مورخان عموماً توافق نظر دارند که کتاب مقدس هیچ جا آشکارا تثلیث را بیان نکردهاست[2]. دائرة المعارف الیاده در مدخل تثلیث می نویسد: …این مسئله به چالشی جدی برای کلیسا تبدیل شده است تا آیه ای برای اثبات تثلیث در کتاب مقدس بیابند. عالمان مسیحی نیز بر توحید تأکید نموده، به بیان آن پرداخته اند. یوحنای دمشقی می گوید: «کسانی که به کتاب مقدس، اعتقاد دارند، در وحدانیت خدا شک نمی کنند».[3]
دایرة المعارف جدید بریتانیکا نیز چنین اظهار نظر می کند: نه واژه تثلیث و نه عقیده صریح آن، هیچ یک در عهد جدید نیامده است.[4]
نکته لازم به ذکر این است که خدای تورات خدای یگانه است. در این كتاب بیش از هر چیز دیگر بر یگانگی خدا تأكید شده است. فرمان دوم ده فرمان چنین است: «تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد». (سفر خروج،20:3) و هم چنین آمده است: فقط او خدا است و كسی دیگر مانند او وجود ندارد (سفر تثنیه،4:35-39)، هیچ خدایی غیر از او وجود ندارد (سفر تثنیه، 4:35 و 39)، ای بنی اسرائیل گوش كنید: تنها خدایی كه وجود دارد، خداوند ما است؛ شما باید او را با تمامی دل و جان و توانایی خود دوست بدارید (سفر تثنیه،6:4)، خدای موسی خالق آسمان و زمین است (سفر پیدایش،1:1)، او قادر است هر چه بخواهد،انجام دهد (سفر خروج، باب 15).[5]
به اعتقاد مسیحیان و محققان دینی، اناجیل همنوا (متی، مرقس، لوقا) چند دهه پیش از انجیل یوحنا نوشته شدهاند. انجیل یوحنّا قریب سال 100 م نوشته شده است؛ یعنی 30 سال بعد از مرگ پولس، یعنی زمانی كه افكار وی بر عقاید مردم مسلط بوده است. با یك مقایسه اجمالی بین محتویات سه انجیل همنوا از یك سو و انجیل یوحنّا از سوی دیگر، به روشنی معلوم میشود كه اناجیل همنوا در مورد حضرت عیسی (ع) چندان غلو نمیكنند، اما در سراسر انجیل اخیر (یوحنا) مطالب غلو آمیزی مانند الوهیت آن حضرت وجود دارد؛ مثلاً میگوید علت مخالفت یهودیان با عیسی آن بود كه وی خود را خدا میخواند. (یوحنّا 10:31-38).
این اناجیل هم چنین نماز و عبادت و التجای وی به درگاه خدا را آوردهاند. مخصوصاً این كه وی پیش از دست گیری، طی چندین مرحله به درگاه خدا تضرع كرده است و در متّی 27:46 و مرقس 15:34 میخوانیم كه آخرین سخن عیسی بر دار این بود كه فریاد زد: «الاهی الاهی، چرا مرا واگذاردی؟».[6]
با این حال برخی از مسیحیان شواهدی را از کتاب مقدس بیان می کنند که به عقیده آنان بیان گر تثلیث می باشند، اما با بررسی و دقت در فرازهای مذکور روشن می شود که آنها از صراحت کافی برخوردار نبوده و در اثبات تثلیث موفق نیستند. برای روشن شدن موضوع به اختصار به برخی از این شواهد اشاره می کنیم:
1. برخی از مسیحیان بر این باورند که ریشههای مفهوم سه گانگی در عهد جدید احساس میشود و عبارت اعطای حق تعمید در پایان انجیل متّی، آن را صریحاً بیان كرده است: «ایشان را به اسم اب و ابن و روح القدس تعمید دهید».
جواب: نویسندگان عهد جدید عادت دارند خدا را پدر بنامند، این اصطلاح از یهودیت آمده است. به گزارش انجیل ها، عیسی به شاگردان خود تعلیم داد كه در دعاهای خویش، خدا را پدر آسمانی بخوانند (متی 6:9). هم چنین عیسی گفت:«نزد پدر خود و پدر شما و خدای خود و خدای شما میروم» (یوحنّا 20:17).[7]
2. در کتاب مقدس در برخی از موارد خداوند به صورت جمع خوانده شده است و یا با ضمیر جمع یا با لفظ جمع “الوهیم” آورده شده، مسیحیان از این آیات نتیجه می گیرند که خدا حتماً بیش از یکی است که با لفظ جمع از او نام برده شده است. مانند پیدایش (24:1) : و خدا گفت: “آدم را به صورت ما و موافق شبیه ما بسازیم تا بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و بهایم و بر تمامی زمین و همه حشراتی كه بر زمین می خزند حكومت نماید.
پیدایش (22:3): و یَهُوَه خدا گفت: “همانا انسان مثل یكی از ما شده است كه عارف نیك و بد گردیده. اینك مبادا دست خود را دراز كند و از درخت حیات نیز گرفته بخورَد و تا به ابد زنده ماند. پیدایش (7:11): اكنون نازل شویم و زبان ایشان را در آن جا مشوش سازیم تا سخن یك دیگر را نفهمند. اشعیاء ( 8:6 ): آن گاه آواز یَهُوَه را شنیدم كه می گفت: “كه را بفرستم و كیست كه برای ما برود؟” گفتم: “لبیك مرا بفرست.
جواب: دستور نویسان و زبان دانان جمع در این عبارات را جمع احترام می نامند، چنان که ما در استعمالات عرفی هم از این دستور زبان استفاده می کنیم، حتی در برخی قسمت های کتاب مقدس هم نمونه هایی از این جمع تأکیدی یا احترام را شاهد هستیم، یک نمونه از این کاربرد را می توان با توجه به نحوۀ کاربرد واژۀ عبری ادونیم (אדנים) به معنای آقایان در پیدایش ۵۱،۱۰،۹:۲۴ (خطاب به ابراهیم)، پیدایش ۸،۷،۳،۲:۳۹ (خطاب به فوطیفار)، پیدایش ۳۳،۳۰:۴۲؛ ۸:۴۴ (خطاب به یوسف)، پیدایش ۱:۴۰ (فرعون)، ۲ سموئیل ۹:۱۱؛ ۱ پادشاهان ۴۷،۴۳،۳۳،۱۱:۱ (داود) و موارد متعدد دیگری مشاهده نمود، که در این موارد برای یک نفر از ضمیر جمع استفاده شده است.
کاربرد ادونیم (אדנים) به عنوان جمع حقیقی (آقایان) را می توانید برای مثال در پیدایش ۲:۱۹، امثال ۱۳:۲۵ و اشعیا ۱۳:۲۶ ملاحظه نمایید که در این موارد همین واژه برای جمع استفاده شده و این مطالب به وضوح نشان می دهد استعمال واژه الوهیم برای خدای واحد حقیقی استعمال شایع بوده است.
جواب دیگری که می توان به آن داد این است: جمع آوردن واژه الوهیم به این علت است که مشخص کننده کمال نیروی الاهی؛ یعنی مجموع قدرت های ارائه شده توسط خدا است.
3. یکی دیگر از آیاتی که مسیحیان برای اثبات تثلیث از کتاب مقدس می آورند آیه ذیل است: کسانی که در آسمان شاهد هستند سه نفرند: پدر و کلمه و روح القدس، و این سه نفر یکی هستند (یوحنا ۵: ۷).
جواب: این آیه تنها در برخی از نسخ لاتینی وجود دارد و در نسخه های یونانی که کتاب مقدس به آن زبان نوشته شده وجود ندارد، امروزه این آیه از متن اصلی کتاب مقدس حذف شده، حتی در ترجمه لاتینی کلیسای کاتولیک (وولگات) نیز وجود ندارد، مسیحیت
[1]. الستر مك كراث. در آمدی بر الاهیات مسیحی، دیباج، عیسی، ص 362، انتشارات كتاب روشن.
[2]. Michael D. Coogan, The Illustrated Guide to World Religions, p.65, Oxford University Press
[3]. سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، درآمدی بر الاهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، ص120، چاپ اول، كتاب طه، قم ، 1382ش، به نقل از:یوحنا دمشقی، المئۀ مقالۀ فی الإیمان الأرثوذکسی، ترجمه عربی، الأرشمیندریت أدریانوس شور، ص61، لبنان، منشورات المکتبۀ البولسیۀ، الثانیۀ، 1991م.
[5]. سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، یهودیت، ص 82، چاپ اول، آیات عشق، قم، 1382 ش.
[6]. توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، ص 148، چاپ پنجم، انتشارات سمت، تهران، 1381 ش.
[7]. آشنایی با ادیان بزرگ، ص 149.