searchicon

کپی شد

ابوذر و اهل بيت (عليهم السّلام)‏

ابوذر هرگز در راه حق از سرزنش ملامت کنندگان نهراسید و در راه ایمان و عقیده راستین خود در مواجهه با دشواری ها و مقابله با تبعیض ها کمترین انعطافی از خود نشان نداد و هرگز تزلزلی به اراده استوار او راه نیافت. وی به تمام پیمان ها و تعهدات خود در قبال اسلام و شخص نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) وفادار ماند. و نیز به همه دستورها و وصایای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عمل نموده، و تا آخرین لحظه زندگیش از این روش عدول ننمود. وی یکی از حواریونی بود که تا آخر عمر از سیره سید المرسلین (صلی الله علیه و آله) منحرف نشد. . او پس از رحلت آ پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) بر اساس سفارش های آشکار و نهان آن حضرت (صلی الله علیه و آله) از ملازمان راستین امیرمؤمنان (علیه السلام) بود و آشکارا مناقب و فضایل اهل بیت پیامبر (علیهم السّلام) را ترویج می کرد. ابوذر با برخورداری از چنین معنای بی نظیری به نشر معارف آل پیامبر و ترویج و تحکیم منزلت آنان پرداخت و در گرایش مردم به اهل بیت نقش مهمی ایفا کرد.

هنگام وفات حضرت رسول (صلّى الله عليه و آله) ابوذر غفاری در مدينه نبود. او بعد از اين که وارد مدينه شد، مشاهده كرد ابوبكر به عنوان خليفه انتخاب شده است. او با مشاهده این ماجرا گفت: شما در پوشش پیامبر (صلی الله علیه و آله) به ميدان آمديد، ولى خويشاوندان او را ترک گفتيد. اگر خلافت را در اهل بیت او قرار داده بوديد، اختلاف پيدا نمی شد.

امام باقر (علیه السّلام) مى فرمايد: گروهى از مهاجران و انصار و غیر ايشان (در زمان خلافت ابو بکر) حضور على (علیه السّلام) آمده به ايشان عرض کردند: به خدا سوگند كه تو اميرمؤمنان و سزاوارترین مردم و نزديک ترين ايشان به پيامبر هستى، دست خويش را دراز كن تا با تو بيعت كنيم. به خدا سوگند كه پيشاپيش تو جان فدا مى كنيم و مى ميريم. على (علیه السّلام) فرمود: اگر راست مى گوييد، فردا صبح در حالى كه سرهاى خود را تراشيده باشيد، حاضر شويد. على (علیه السّلام)، ابو ذر، سلمان و مقداد سرهاى خود را تراشيده، اما كسى ديگر غير از ايشان سر خود را نتراشيد. لذا آنان برگشتند. آنها (گروهى از مهاجران و انصار) یک بار ديگر هم پيش على (علیه السّلام) آمده و آن سخن را تكرار كردند و على (علیه السّلام) همان گفتار را تكرار فرمود. باز هم جز همان سه نفر كسى سر نتراشيد.[1]

امام رضا (علیه السلام) می فرماید: «… واجب است دوستى امير المؤمنين و كسانى كه بر طريقه رسول خدا باقی ماندند و تغيير و تبديل در دين او ندادند؛ مثل سلمان فارسى، ابوذر غفارى، مقداد بن اسود، عمار بن ياسر و … خداوند از آنها راضی است و رحمت خداوند بر آنها است».[2]

[1]. فتال نيشابورى، محمد بن احمد، روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج 2، ص282.

[2]. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، محقق و مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 126.