searchicon

کپی شد

ابن تیمیه

چکیده مقاله ابن‌تیمیه

تقی الدین احمد پسر عبدالحلیم مشهور به ابن‌تیمیه و ملقب به شیخ‌الاسلام در سال ۶۶۱ قمری در منطقه حران در خانواده‌ای از مشایخ حنابله متولد شد. وی در شش سالگی همراه خانواده خود برای گریز از حمله مغولان به دمشق مهاجرت کرد.

پدر وی‌ عبدالحلیم در شهر دمشق‌ رئیس‌ دارالحدیث‌‌السکریه‌ و در جامع‌ این‌ شهر صاحب‌ کرسی‌ بود.

ابن تیمیه بر خلاف سنت پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله)، هرگز ازدواج نكرد.

او پس از مهاجرت به دمشق به همراه خانواده‌اش، در محیط علمای‌ حنبلی‌ دمشق تحصیلاتش را زیر نظر ابن عساکر و دیگران تکمیل کرد.

وی پس از تصدّی منصب شیخ الحنابله دمشق با تدوین آثاری، اعتراض‌هایی را در میان علما و مردم برانگیخت. درگیری‌ها و مناظرات او با فرقه‌های مختلف ادامه داشت و فتاوایش زمینه‌ساز جنبش‌های بنیادگرا و نیروهای جهادگرای سلفی نوظهور در جامعه اسلامی است و به دلیل آرای مخالف با مسلمانان چندین بار محاکمه و به زندان افتاد که در نهایت در زندان از دنیا رفت.

او در برابر مخالفان خود پرخاش می‌کرد. در بحث‌ گاهی‌ بسیار تند می‌شد، حتی به‌ مخاطب‌ اهانت‌ می‌کرد.

او در ناسزاگويى و بددهنى شهرت دارد و در مواردى موجب تنقيص [امام‏] على بن ابى‏‌طالب (علیهما‌السلام) مى‏‌شود.

ابن تیمیه معتقد به عقاید انحرافی و مخالف عقاید عموم مسلمانان؛ مانند تجسیم، حرمت زیارت قبور اؤلیاء الله، حرمت استغاثه به ارواح اؤلیای خدا، حرمت شفاعت و توسل بود.

او ‌به تبعیت از اهل حدیث، صفات خبری؛ مانند قرار داشتن خدا بر عرش یا دست و صورت داشتن خداوند سبحان را بر معانی لغوی و ظاهری آن حمل کرده و هرگونه تأویل، تعطیل، تبدیل، تشبیه و تمثیل را جایز نمی‌داند.

فلاسفه، جهمیه، باطنیه، اسماعیلیه، شیعه اثناعشری و قدریه از گروه‌هایی هستند که ابن تیمیه آن‌ها را تکفیر کرده‌است.

او با اعتبار دادن زیاد به احادیث محدثان، عقل‌گرایان را مورد انتقاد شدید قرار می‌داد.

وی پایه‌گذار شیعه را عبدالله سبأ یهودی و دیگر زنادقه خوانده در حالی که مبدأ تشیع، پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهل‌ بیت (علیهم السلام) هستند او شیعه را دروغ‌گوترین طائفه می‌داند. وی شیعیان را منشأ همه فتنه‌ها در جهان اسلام معرفی می‌کرد و جنگ با آن‌ها را از جنگ با خوارج و مغولان مهم‌تر می‌دانست.

او به‌دلیل صدور فتاوای شاذ و نادر مورد انتقاد بسیاری از علمای مذاهب اربعه و علمای شیعه قرار گرفت که شرح منهاج الكرامة في معرفة الإمامة تألیف آيت الله سيد على ميلانى‏، در تأیید منهاج الكرامة علامه حلی و رد منهاج السنه وی به نگارش درآمده‌است.

 

زندگی‌نامه ابن تیمیه

احمد بن عبدالحلیم مشهور به ابن تیمیه و ملقب به شیخ‌الاسلام در سال ۶۶۱ قمری در منطقه حران (جایی میان موصل و شام) در خانواده‌ای از مشایخ حنابله متولد شد.[1] وی در شش سالگی همراه خانواده خود برای گریز از حمله مغولان به دمشق مهاجرت کرد.[2]

 

نسب و خاندان ابن تیمیه

از خاندان ابن تیمیه غیر از پدرش اطلاع چندانی در دست نیست، همین‌قدر گفته شده خاندان وی بیش از یک قرن[3] از دانشمندان دینی به‌شمار می‌آمدند.[4]

تقی‌الدین‌ ابن تیمیه‌، پسر مجدالدین‌، شهاب‌الدین عبدالحلیم‌، است‌ که‌ او روحانی حنبلی‌ مذهب و از علما و فقهای دینی‌ بزرگ‌ و معروف شهر حران‌ و «شیخ‌ البلد» و خطیب‌ و حاکم‌ آن‌ بوده‌ است‌.[5]

پدر وی‌ در شهر دمشق‌ رئیس‌ دارالحدیث‌ السکریه‌ (واقع‌ در کوی‌ قصاعین‌ = کاسه‌گران‌) و در جامع‌ این‌ شهر صاحب‌ کرسی‌ بود و روزهای‌ جمعه‌ در آن‌جا سخنرانی‌ می‌کرد.[6]

 

ولادت ابن تیمیه

ابن تیمیه‌ در سال ۶۶۱ قمری در منطقه حران متولد شد.[7] شهر حران‌ در آن‌ زمان‌ از مراکز تعلیمات‌ مذهب‌ حنبلی‌ بود.[8]

 

اسامی، کنیه و القاب مشهور ابن تیمیه و فلسفه آن

وی احمد بن عبدالحلیم مشهور به ابن تیمیه و ملقب به شیخ‌الاسلام بود.[9] در وجه‌ تسمیه او به ابن تیمیه گفته‌اند که‌ پدر یا جد (مادری‌) وی‌ در سفر حج‌ در تَیْماء، دخترک‌ زیبایی‌ دید و هنگامی‌ که‌ از سفر به‌ وطن‌ بازگشت‌، دختر نوزاد خویش‌ را شبیه‌ آن‌ دختر تیمایی‌ یافت‌، پس‌ او را تیمیه‌ نامید؛ از این‌ رو فرزندان‌ آن‌ دختر به‌ ابن تیمیه‌ معروف‌ شدند.[10]

شهرت ابن تیمیه به دلیل قدرت بیان، خشونت در بحث با مخالفان،[11] مخالفت با علمای زمانه خود، بی‌پروایی در مقابل حاکمان، حضور در کارهای سیاسی، اجتماعی و جنگ‌ها و سخت‌گیری در مسأله امر به معروف و نهی از منکر بوده است.[12]

وی را با القابی چون مفسّر، رجالی، حافظ، مفتی، ادیب و لغت‌شناس یاد کرده‌اند[13] و برخی از علما و نویسندگان اهل سنت او را بر امامان مذاهب چهارگانه اهل سنت برتری داده، القابی مانند شیخ الاسلام، یگانه دوران، علامه، فقیه، مفسر[14]، آگاه‌ترین شخص زمان خویش به علوم دین[15] و بزرگ‌ترین علماء[16] به وی داده‌اند.

خانواده ابن تیمیه

ابن تیمیه بر خلاف سنت پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله)، هرگز ازدواج نكرد.[17]

نظر به این‌که وی در سراسر عمر خود جز به‌ بحث‌ و مطالعه‌ و تصنیف‌ و مبارزه‌ به‌ کاری‌ دیگر نپرداخت‌؛ لذا زن‌ نگرفت؛[18] بر این اساس تشکیل خانواده نداده و همسر و فرزندانی نداشت.

 

تحصیلات ابن تیمیه

ابن تیمیه پس از مهاجرت به دمشق به همراه خانواده‌اش، در آن‌جا تحصیلاتش را زیر نظر ابن عساکر و دیگران تکمیل کرد و در ۱۷ سالگی از علمای حنبلی گواهی اجتهاد دریافت کرد.[19]

 

اساتید ابن تیمیه

تقی‌الدین‌ ابن تیمیه‌ پرورش‌ علمی‌ و دینی‌ خود را ابتدا در محیط علمای‌ حنبلی‌ دمشق‌ تکمیل‌ کرد. وی هنگام حضور در دمشق نزد ابن عبدالدائم‌، علی‌ بن احمد بن عبدالدائم‌ بن نعمة المقدسی‌ الحنبلی، مجد بن عساکر، یحیی‌ بن الصیرفی، قاسم‌ اربلی، ابن ابی‌ الیسر، شمس‌الدین‌ ابوالفرج‌ عبدالرحمان‌ المقدسی‌ الحنبلی، مسلم‌ بن علان‌ شمس‌ الدین‌ ابوالغنائم‌ دمشقی، ابراهیم‌ بن الدرجی، زین‌الدین‌ ابن المنجا ابوالبرکات‌ تنوخی‌ حنبلی و دیگران‌ به تحصیل مشغول شد[20] و از استادش شرف‌الدین گواهی اجتهاد دریافت کرد.[21]

 

فرازهای زندگی ابن تیمیه

ابن تیمیه در زندگیش فراز و نشیب‌هایی زیادی داشت. وی که در زمان کودکی برای فرار از مغول‌ها به‌همراه خانواده ناچار به مهاجرت به دمشق شد. وی با استعدادی که داشت و با بهره‌گیری از اساتید دمشق جایگاه ویژه‌ای میان مسلمانان حنابله پیدا نمود.

او به دلیل آرای مخالف با مسلمانان، چندین بار محاکمه و به زندان افتاد که در نهایت در زندان از دنیا رفت.

 

ابن تیمیه و هجرت به دمشق

به‌دلیل حمله مغول، بسیاری از مردم از شهرها و کشورهای مختلف مجبور به‌مهاجرت شدند؛ مردم‌ حران‌ نیز از ترس‌ حمله‌ مغول‌ شهر را ترک‌ کردند.[22] از آن جمله شهاب‌الدین‌ عبدالحلیم‌ پدر ابن تیمیه‌ که‌ از علمای‌ دینی‌ بزرگ‌ شهرحران بود، به‌ همراه‌ خانواده خود‌ روانه دمشق‌ شد.[23]

 

زمینه‌های شکل‌گیری افکار ابن تیمیه

برخی از محققان معتقدند که خاستگاه ابن تیمیه در شکل‌گیری اندیشه‌های انحرافی او مؤثر بوده است؛ چنان‌که حوادث گوناگون و مشکلات اجتماعی و سیاسی، از جمله ضعیف شدن مسلمانان در جنگ‌های صلیبی، حمله مغول و برچیده شدن خلافت عباسیان؛ به‌عنوان نمونه آرمانی حکومت برای اهل‌سنت و شکل‌گیری جریان‌های منحرف، زمینه را برای مقابله و بروز اندیشه‌های ابن تیمیه فراهم کرد.[24]

 

ابن تیمیه و تأثیر بر گروه‌های سلفی

برخی ابن تیمیه را پیشوا[25] و بنیان‌گذار سلفیه می‌دانند[26] و فتاوایش را زمینه‌ساز جنبش‌های بنیادگرا و نیروهای جهادگرای سلفی[27] نوظهور در جامعه اسلامی دانسته‌اند؛[28] به‌گونه‌ای که وی، پدر معنوی افراط‌گرایی اسلامی سنی معرفی شده[29] و در میان سلفیان به شیخ المجاهدین شناخته می‎‌شود.[30]

وهابیت، اخوان‌المسلمین و سلفیه جهادی از جمله گروه‌هایی هستند که از فقه سلفیه در برابر دیگر مذاهب چهارگانه اهل‌سنت، پیروی می‌کنند.[31] هم‌چنین بازتولید اندیشه‌های بنیادگرایی ابن تیمیه، در قالب گروه‌هایی چون طالبان، القاعده و داعش ظاهر گشته[32] و با تکفیر بخش گسترده‌ای از مسلمانان، به سلفی‌های تکفیری معروف شده‌اند.[33]

افراط‌گرایی و سلفی‌گری به لحاظ فکری از آموزه‌های ابن تیمیه و شاگردان مکتب او؛ مانند محمد بن عبدالوهاب، ابوالعلی مودودی و سید قطب بهره برده‌[34] و در زمان به‌دست گرفتن قدرت با تکیه بر آموزه‌های ابن تیمیه دست به کشتار مسلمانان[35] و تخریب بارگاه اهل‌بیت (علیهم السلام) و صحابه پیامبر (صلی الله علیه و آله) زدند.[36]

بنیادگرایی دینی در مواجهه با بحران‌های دنیای جدید، با تکیه بر فتاوای ابن تیمیه و با برداشت‌هایی خاص از متون دینی، مسلمانان را به‌سوی افراطی‌گری فرا می‌خوانند.[37]

وفات ابن تیمیه

ابن تیمیه پس از تصدی منصب شیخ الحنابله دمشق، با تدوین آثاری از جمله کتاب العقیدة الحمویة الکبری، اعتراض‌هایی را در میان علما و مردم برانگیخت.[38] درگیری‌ها و مناظرات او با فرقه‌های مختلف ادامه داشت تا آن‌که در سال ۷۰۵ قمری به مصر فراخوانده‌شد و به دلیل آن‌چه انحرافات عقیدتی خوانده می‌شد به زندان افتاد. وی بعد از آزادی در مصر ماند و دیدگاه‌هایش را منتشر کرد و به همین دلیل چندین بار به زندان افتاد.[39]

ابن تیمیه در سال ۷۱۳ قمری همراه با ملک ناصر که برای مقابله با حمله مغولان رهسپار شام بود به دمشق بازگشت و دوباره به تبلیغ و تدریس مشغول شد. در سال‌های حضور در دمشق به دلیل اختلاف که با فقهای دیگر مذاهب، چندین بار دیگر به زندان افتاد تا در سال ۷۲۸ قمری در زندان قلعه دمشق وفات یافت.[40]

جنازه او را با تشییع‌ بی‌نظیر مردم‌ در مقبره صوفیه‌ در کنار قبر برادرش‌ شرف‌الدین‌ عبیدالله‌ دفن‌ کردند.

عده کسانی‌ را که‌ در تشییع‌ جنازه‌ او شرکت‌ کردند از ۶۰ تا ۲۰۰ هزار تن‌ نوشته‌اند و این‌ غیر از تعداد زنان‌ است‌ که‌ آن‌ها را تا ۱۵ هزار تن‌ تخمین زده‌اند.[41]

 

ویژگی‌های شخصیتی ابن تیمیه

او را با اوصافی مانند زاهد و شجاع[42] ستوده‌اند. در کنار این اوصاف، وی تندخو بوده و در برابر مخالفان خود پرخاش می‌کرد.[43] وی از قریحه شعر[44] و حافظه قوی برخوردار بود.[45]

 

اخلاق و صفات ابن تیمیه

ابن تیمیه آدم تندخویی‌ بود که در بحث‌ گاهی‌ بسیار تند می‌شد، حتی به‌ مخاطب‌ خود اهانت‌ می‌کرد،[46] در برابر کسی‌ خم‌ نمی‌شد و به‌ سلام‌ و مصافحه‌ بسنده‌ می‌کرد. او با اُمرا و شخصیت‌های‌ بلند پایه مقام‌ سیاسی،‌ استوار و بی‌پروا روبه‌رو می‌شد.[47]

وی خود را مجتهد می‌دانست‌ و از کسی‌ تقلید نمی‌کرد؛ در داوری‌ نسبت‌ به‌ بزرگان‌ دین‌ بی‌پروا بود و گاه‌ بر علما و فقهای‌ مشهور و مسلَّم‌، خرده‌ می‌گرفت‌.[48]

«ابن حجر عسقلانى» شارح صحيح بخارى، كه به امير حديث معروف است، به دادخواهى از احاديث و شخصيت امام على (علیه السلام) برخاسته و درباره ابن تيميه، كه به ردّ احاديثِ صحيح، معروف است و در ناسزاگويى و بددهنى شهرت دارد، اين‌گونه مى‏نويسد: «وى بسيارى از احاديث معتبر را ردّ و در توهين و ناسزاگويى به افراد (مانند علّامه حلّى، كه معاصر وى بوده و كنيه‌‏اش ابن مطهّر است، ابن تيميه او را ابن متنجس مى‏خواند! و) آن‌قدر افراط مى‏كند كه در مواردى موجب تنقيص [امام‏] على بن ابى‏طالب مى‏شود».[49]

 

جایگاه علمی ابن تیمیه

ابن تیمیه در علوم متداول زمانه خود؛ مانند فقه، اصول، حدیث، کلام، تفسیر، فلسفه و ریاضیات تحصیل کرد و اطلاعاتی درباره دیگر ادیان به‌ویژه یهودیت داشت.[50]

وی ۱۷ ساله بود که در فقه‌ حنبلی‌ به‌درجه اجتهاد رسید و قاضی المقدسی به وی اجازه فتوا در فقه حنبلی داد.[51] وی پس‌ از فوت‌ پدرش‌ (۶۸۲ قمری) از آغاز سال‌ ۶۸۳ ق (دوشنبه‌ دوم‌ محرم‌) در دارالحدیث‌ سکریه‌ به‌ تدریس‌ پرداخت‌.[52]

او پس‌ از مطالعه‌ و تبحر در مذاهب‌ دیگر فقهی‌، فتواهایی‌ داد که‌ با فتاوی‌ مذاهب‌ اربعه‌ اختلاف‌ داشت‌ و بدین‌‌سان‌، استقلال‌ رأی‌ و نظر آزاد خود را در فقه‌ به‌ ثبوت‌ رسانید.

 

آثار و اقدامات ابن تیمیه

مهم‌ترین آثار ابن تیمیه تألیفاتی است که نشان از اندیشه وی دارد و امروزه به‌عنوان منابع گروه‌های تکفیری؛ مانند وهابیت و داعش به‌شمار می‌رود و در راستای افکار تند و خشن خود، اقداماتی نیز در زمان حیات خود انجام داده است.

 

اندیشه و مکتب ابن تیمیه

اندیشه ابن تیمیه گرچه همواره مخالفانی داشت، اما نزد گروهی به‌عنوان مکتب پذیرفته شد. ابن تیمیه معتقد به عقاید انحرافی و مخالف عقاید عموم مسلمانان؛ مانند تجسیم، حرمت زیارت قبور اؤلیا، حرمت استغاثه به ارواح اؤلیای خدا، حرمت شفاعت و حرمت توسل بود و برای این‌که مردم عوام آن‌ها را بپذیرند، آن عقاید را به سلف نسبت می‌داد، ولی شهرستانی – از علمای اهل سنت – ادعای ابن تیمیه درباره مذهب سلف را تکذیب کرده‌است.[53]

پس از آن‌که افکار و عقاید ابن تیمیه به‌علمای عصرش رسید، جنجالی در میان علما برپا شد و با او به مخالفت برخاستند و علمای آن عصر متفق شدند، اگر وی دست از عقائد باطلش برندارد او را زندانی کنند. در جلسه‌ای که تشکیل شد، وی عقاید خود را ابراز نمود. به حکم قاضی او را چند روز در برجی حبس کرده و سپس او را به حبس معروفی به نام «جب» منتقل ساختند.[54]

ابن تیمیه در سال ۷۲۰ قمری در شام، کرسی تدریس و افتاء را بر عهده گرفت و در آن جا نیز فتاوا و عقاید نادر خود را مطرح نمود. این خبر به گوش علما و قضات و دستگاه حاکم رسید؛ در نتیجه او را از فتوا دادن منع کردند و او را به مدت پنج ماه زندانی کردند.[55]

در سال ۷۲۶ قمری باز به‌سبب فتوای شاذ و اصرار بر افکار خود و نشر آن، در همان قلعه سابق محبوس و تحت نظر قرار گرفت. در آن مدت مشغول تصنیف شد، ولی پس از مدتی از نوشتن و مطالعه ممنوع شد و هر نوع کتاب، قلم و دواتی از او گرفته شد.[56]

 

اعتقادات ابن تیمیه

گرچه ابن تیمیه علم کلام را آموخته بود، اما متکلمان را (به زعم خود) به دلیل وارد کردن برخی از مسائل مخالف قرآن به اصول دین و قرار دادن مردم در مسیر غیرصحیح، نقد کرده است.[57]

او ‌به تبعیت از اهل حدیث، صفات خبری؛ مانند قرار داشتن خدا بر عرش یا دست و صورت داشتن وی را بر معانی لغوی و ظاهری آن حمل کرده و هرگونه تأویل، تعطیل، تبدیل، تشبیه و تمثیل را جایز نمی‌داند و از مؤوِّله، (کسانی که قائل به تأویل در صفات خداوند هستند)، انتقاد کرده است.[58] وی توسل را جایز نمی‌داند و معتقد است در سیره صحابه چنین چیزی وجود نداشته است.[59]

وی افراد، گروه‌ها و مذاهب بسیاری را تکفیر کرده و از دین خارج می‌داند. فلاسفه، جهمیه، باطنیه، اسماعیلیه، شیعه اثناعشری و قدریه از گروه‌هایی هستند که ابن تیمیه آن‌ها را تکفیر کرده است.[60]

ابن تیمیه زیارت قبور، مشاهد و اماکن مقدس و بنای عمارت بر آن‌ها را به استناد احادیثی[61] بدعت می‌شمارد.

او اعتبار زیادی برای احادیث قائل بود و فقط محدثان را اهل نظر می‌دانست و در مقابل، عقل‌گرایان را مورد انتقاد قرار می‌داد.[62]

بر طبق نظر او پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) تمام قرآن را برای صحابه تفسیر کرده و با نقل صحابه، تابعین آن تفاسیر را جمع‌آوری کرده‌اند. بر اساس روش ابن تیمیه ابتدا قرآن به قرآن تفسیر می‌شود و در مرحله بعد باید به سنت نبوی و در نبود سنت نبوی به اقوال صحابه و در نهایت به تفاسیر تابعین رجوع شود.[63]

او فلاسفه را به چند دلیل تکفیر کرده است: از جمله اعتقاد به تعطیل نبوت و انکار معاد جسمانی.[64]

وی، شیعیان را منشأ همه فتنه‌ها در جهان اسلام معرفی می‌کرد و جنگ با آن‌ها را از جنگ با خوارج و مغولان مهم‌تر می‌دانست.[65]

برخی از عقاید ابن تیمیه:

  1. صفات خبریه و گرایش به تجسیم؛ ابن تیمیه از یک سو، مدلول و مفاد ظاهری آیات و احادیث صفات خبریه را پذیرفته و تصریح می‌کند که خداوند در آسمان و بر عرش اسقرار دارد و از سوی دیگر، برای رهایی از اشکال تجسیم و تشبیه، یادآور می‌شود که کیفیت و چگونگی این صفات در خداوند برای ما معلوم نیست و نباید آن‌ها را با صفات خود مقایسه کرد.
  2. تحریم سفر برای زیارت قبور صالحان.
  3. تحريم نماز و دعا در كنار قبور اولياء.
  4. تحریم توسل به پیامبران و صالحان و تبرک به قبور آن‌ها.[66]

داوری‌های ابن تیمیه درباره امامان و شیعیان

ابن تيميّه حرّانى شامى در عناد و دشمنى با اهل بيت پیامبر (علیهم‌السلام)، بالأخصّ امير المؤمنين (عليه السّلام) بى‏تاب و بى‏قرار بوده است. او در كتاب خود به‌نام «منهاج السّنّة» كه در ردّ براهين و ادلّه افتخار عالم تشيّع و اسلام؛ علّامه حلّى نوشته است، ضروريّات و مسلّمات و يقينيّات را انکار مى‏كند. وی هر حديثى كه در فضائل امير المؤمنين و اهل بيت (علیهم السلام) وارد شده‌است را، ردّ مى‏كند و آن‌را دروغ و باطل مى‏شمارد، يا آنرا مرسل، ضعيف و يا مجعول مى‏داند؛ گرچه در نهايت إتقان و صحّت و یا ‌مستفيض و متواتر باشد،  یا بزرگان از حُفّاظ، مشايخ و راويان اهل سنّت با طرق عديده‏اى آن را آورده باشند و در كتب خود تصريح به صحّت متن و صحّت إسناد و رجال آن كرده باشند. او به‌مجرّد اين‌كه در آن حديث ذكرى از مولى الموحّدين علی (علیه السلام) آمده باشد، آن‌را رمى به مجعول بودن نموده و به شيعه افترا مى‏زند، و راوى آن حديث را گرچه از مشايخ «صحاح ستّه» عامّه باشد، فقط و فقط به‌جرم نقل اين روايت ضعيف مى‏شمارد. به‌طور كلّى ملاک صحّت و عدم صحّت‏ در نزد او، پيروى و تشيّع و نقل فضائل علىّ بن ابيطالب (علیهما السلام) است. وی صريحا از خلفاى بنى اميّه، حتّى معاويه و يزيد و خلفاى عبّاسى جانب‌دارى مى‏كند.[67]

ابن‌ تیمیه با استناد به روایت شعبی[68]، پایه‌گذار شیعه را عبدالله سبأ یهودی و دیگر زنادقه خوانده[69] و پس از غوغاگری بسیار در این زمینه، به جعلی بودن این روایت اقرار کرده است.[70] اما دانشمندان منصف مبدأ تشیع را پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهل‌ بیت (علیهم السلام) خوانده[71] این انتساب دروغین به ابن سبأ را دسیسه‌ای برای خدشه‌دار‌کردن تشیع دانسته‌اند.[72]

ابن‌ تیمیه در موارد فراوان عقاید غُلات را به امامیه نسبت داده، گرچه گاه نیز به‌نام غُلات تصریح کرده‌است،[73] اما امامیه، خود، غُلات را کافر خوانده،[74] از شخصیت‌های مورد استناد وی تبرّی می‌جویند.[75] وی شیعه را به ایمان به سحر و فلسفه به عنوان جبت و طاغوت، ادای مناسک حج‌گونه هنگام زیارت قبور و همکاری با مشرکان در جنگ با مسلمانان، متهم کرده است.[76] در جای دیگر، در تعریف ناصبی از زبان شیعه، وی را کسی می‌داند که به حقانیت خلفای سه‌گانه معتقد باشد؛[77] چنان‌که صحابه را بدترین امت پیامبر از منظر شیعه معرفی می‌کند؛[78] در حالی‌که به عقیده شیعه، ناصبی به‌معنای کینه‌ورز به اهل‌ بیت (علیهم السلام)[79] است. شیعیان صحابه‌ای را که با اهل‌ بیت، دشمنی نکرده باشند، شایسته صلوات،[80] بهترین انسان‌ها و برترین خاستگاه برای رشد امّت اسلامی می‌دانند[81] و باور دارند که صحابه در یک درجه نبودند و حتی برخی؛ هم‌چون عبدالله بن سعد بن ابی‌سرح مرتد گشتند؛[82] از این رو، ابن خلدون بدگویی از خلفای نخستین را به غُلات شیعه نسبت داده که نزد شیعه و اهل‌ سنت مطرودند.[83] ابن تیمیه شیعه را به‌قتل عثمان متهم کرده است.[84]

ابن‌ تیمیه در سال ۷۰۴ ق در قتل ‌عام شیعیان کسروان، در امتداد اقدام‌های سرکوب‌گرانه ایوبیان و ممالیک برای قتل ‌عام شیعیان و راندن آنان از مصر، شام و سپس مدینه[85] و لبنان، نقشی مهم داشت. به‌گفته ابن کثیر او برای توجیه کشتارهایش شیعیان را کافر و گمراه نامید.[86] دامنه این کشتار تا قتل عام علویان شمال لبنان، قنیطره، عاقوره، بترون و عکا نیز امتداد یافت. در پی این تاراج، کسانی که جان به‌در بردند، به مناطق دیگر کوچ کردند.[87]

ابن تیمیه می‌گوید: شیعه دروغ‌گوترین طائفه است و من با دستم در برخی از تألیفاتشان این‌را  لمس کردم.[88]

 

آثار علمی ابن تیمیه

ابن تیمیه در سراسر عمر خود جز به‌ بحث‌ و مطالعه‌ و تصنیف‌ و مبارزه‌ به‌ کاری‌ دیگر نپرداخت.[89] او‌ هیچ‌گاه‌ از نوشتن‌ و تصنیف‌ فارغ‌ نبود، حتی‌ در زندان‌ همواره‌ به‌ نوشتن‌ اشتغال‌ داشت‌ و نیز بسیار سریع‌ می‌نوشت‌.

ابن شاکر شمار مصنفات‌ او را تا ۳۰۰ جلد نوشته‌ و فهرست‌ آثار او را در فوات‌ الوفیات آورده‌ و افزوده‌ است‌ که‌ فتاوای‌ وی‌ را که‌ در مدت‌ ۷ سال‌ اقامتش‌ در مصر صادر کرده‌ بود، در بیش‌ از ۳۰ مجلد گرد آورده‌اند.[90]

وی هم‌چنین مقالات و نامه‌های بسیاری را با استفاده از زغال در زندان به رشته تحریر درآورد.[91]

 

تألیفات ابن تیمیه

کتاب منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة و القدریه در سال ۷۰۵ قمری در نقد کتاب منهاج الکرامة علامه حلی نوشته شده[92] و آثار بسیاری در نقد و رد آن یا در موافقت با آن چاپ و منتشر شده است. عالمانی از اهل سنت و حتی سلفی‌ها، شیعیان امامی و زیدی در مخالفت با منهاج السنة کتاب نوشته‌اند.[93] ابن تیمیه با اتکا به آن‌چه در این کتاب بیان کرده، متهم به ناصبی بودن شده است.[94]

ابن حجر عسقلاني در جلد دوم از لسان الميزان ص 317 چاپ حيدرآباد، می‌نویسد: حسين بن يوسف بن مطهّر حلّى عالم شيعه و امام و صاحب تألیفات و با ذکاوت ویژه که مختصر ابن الحاجب را شرح بسیار خوبی نوشت …، کسی است که شيخ تقى الدين ابن تيمية در كتاب معروفش در ردّ بر رافضی نوشت، ابن مطهر دارای حافظه عجیب و اخلاق نیکویی بود، وقتی برخی از نوشته‌های ابن تيميه به او رسید گفت: اگر حرف مرا می‌فهمید، پاسخش را می‌گفتم.[95]

ابن تیمیه آثار متعددی در حوزه‌های مختلف علوم دینی نوشته است. ابن شاکر در کتاب فوات الوفیات، کتاب‌ها و رساله‌های او را به تفکیک موضوع در تفسیر، کلام، فقه، اصول و فتاوی شمارش کرده است.[96] هم‌چنین مجموعه کتاب‌های او در کتاب «أسماء مؤلفات شیخ الإسلام ابن تیمیة» اثر ابن قیم جوزیه به تفکیک موضوع گردآوری کرده است.[97] برخی از آثار مهم او به‌شرح ذیل است:

  1. العقیدة الحمویة الکبری؛ این کتاب در پاسخ به سؤالات کلامی درباره خدا و صفات او نوشته شد و اعتراضات زیادی در میان علمای مذاهب برانگیخت.[98] وی هم‌چنین در این کتاب بسیاری از عقاید اشاعره را نقد کرده و آن‌را ضعیف و سست دانسته است.[99]
  2. الحسبه فی الاسلام؛ حاوی برخی افکار اقتصادی ابن تیمیه.
  3. السیاسة الشرعیة لاصلاح الراعی و الرعیة؛ نوشته شده در مصر درباره ولایت، امامت و حکومت.
  4. العقیده الواسطیة؛ حاوی مسائل اصول اعتقادات. این کتاب هم جدال‌های نظری فراوانی در میان علما و مردم برانگیخت و باعث زندانی شدن ابن تیمیه گردید.
  5. النصوص علی الفصوص، در رد افکار ابن عربی در کتاب فصوص الحکم.[100]

هم‌چنین «مجمع الرسائل»، «اقتداء السیره المستقیم»، «التوسل والوسیله»، «عده الدلاله فی عموم الرساله»، «تفسیر سورة الاخلاص» و «تفسیر المعوذتین» از مهم‌ترین آثار وی به‌شمار می‌روند.[101]

 

کتب نقد ابن تیمیه

ابن تیمیه به دلیل صدور فتاوا و آرای شاذ و نادر مورد انتقاد بسیاری از علمای مذاهب اربعه و علمای شیعه گردید و کتاب‌هایی در نقد او تدوین شد. برخی از مهم‌ترین کتاب‌های نقد افکار او عبارتند از:

  1. الدرة المضیئة فی الرد علی ابن تیمیه، نوشته: تقی‌الدین علی بن عبدالکافی سبکی متوفای ۷۵۶ قمری.
  2. شفاء السقام فی زیارة خیر الانام، نوشته: تقی‌الدین علی بن عبدالکافی سبکی متوفای ۷۵۶ قمری.
  3. نقد الاجتماع و الافتراق فی مسائل الایمان والطلاق، نوشته: تقی‌الدین علی بن عبدالکافی سبکی متوفای ۷۵۶ قمری.
  4. النظر المحقّق فی الحلف بالطلاق المعلّق، نوشته: تقی‌الدین علی بن عبدالکافی سبکی متوفای ۷۵۶ قمری.
  5. الاعتبار ببقاء الجنّه والنار، نوشته: تقی‌الدین علی بن عبدالکافی سبکی متوفای ۷۵۶ قمری.
  6. منهاج الشریعه فی الرد علی ابن تیمیه، نوشته: محمد مهدی کاظمی قزوینی.
  7. اعتراضات علی ابن تیمیه فی علم الکلام، نوشته: قاضی القضاه مصر احمد بن ابراهیم حنفی.
  8. رساله فی الرد علی ابن تیمیه فی مسأله الطلاق، نوشته: محمد بن علی مازنی دمشقی متوفای ۷۲۱ قمری.
  9. رساله فی الرد علی ابن تیمیه فی مسأله الزیاره، نوشته: محمد بن علی مازنی.
  10. نصیحه الذهبی الی ابن تیمیه، نوشته: محمد بن ذهبی.
  11. التحفه المختاره فی الرد علی منکر الزیاره، نوشته: عمر بن الیمن مالکی متوفای ۷۳۴ قمری.
  12. الابحاث الجلیله فی الرد علی ابن تیمیه، نوشته: احمد بن عثمان ترکمانی حنفی متوفای ۷۴۴ قمری.
  13. الرد علی ابن تیمیه فی الاعتقادات، نوشته: محمد بن احمد فرغانی دمشقی حنفی متوفای ۸۶۷ قمری.
  14. الجوهر المنظم فی زیاره القبر المعظّم، نوشته: ابن حجر هیثمی متوفی ۹۷۴ قمری.
  15. نظرة فی کتاب منهاج السنة النبویة این کتاب سه جلد از کتاب الغدیر علامه امینی است که به شبهات ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه پرداخته و به صورت مستقل با این عنوان چاپ شده است.[102]
  16. شرح منهاج الكرامة في معرفة الإمامة (علامه حلى)، نوشته: آيت الله سيد على ميلانى‏، این کتاب در حقیقت رد محققانه و علمی بر ابن تيميه‏ است.

 

شاگردان ابن تیمیه

ابن تیمیه با توجه به کلاس درسی که داشت،[103] طبعا شاگردان بسیاری تربیت کرد که از برجسته‌ترین شاگردانش ابن کثیر، نویسنده کتاب البدایة و النهایة،[104] ابوالحجاج مزی، نویسنده کتاب تهذیب الکمال[105] و ابن قیم جوزیه[106] بودند.

 

موافقان و مخالفان ابن تیمیه

ابن تیمیه‌ به‌‌سبب اظهار عقاید خاص‌ خود نسبت‌ به‌ مسائل‌ مختلف‌ (کلامی‌، فقهی‌، عرفانی‌ و …) و موضع‌گیری‌ در برابر شخصیت‌های‌ برجسته اسلامی‌، مخالفان‌ و نیز مریدان‌ بسیاری‌ در همان‌ روزگار خویش‌ و پس از آن یافت‌.

بسیاری از علما و نویسندگان اهل سنت دربارهٔ ابن تیمیه سخن گفته و نظرات متفاوتی درباره او دارند. برخی او را بر امامان مذاهب چهارگانه اهل سنت برتری داده، القابی مانند شیخ الاسلام، یگانه دوران، علامه، فقیه، مفسر،[107] آگاه‌ترین شخص زمان خویش به علوم دین[108] و بزرگ‌ترین علماء[109] به او داده‌اند.[110] برخی نیز به‌سبب بعضی از فتواهای نادر و شاذ او را تکفیر کردند.

 

موافقان ابن تیمیه

بی‌شک بزرگ‌ترین‌ شاگرد و مدافع‌ ابن تیمیه،‌شمس‌الدین‌ محمد ابن ابی‌ بکر بن ایوب‌، معروف‌ به‌ ابن قیم‌ الجوزیه‌ است‌ که‌ در همه اقوال‌ و عقاید تابع‌ و حامی‌ بی‌چون‌ و چرای‌ او بود و نشر و بسط عقاید ابن تیمیه‌ را در زمان‌ حیات‌ و پس‌ از مرگ‌ او بر عهده‌ داشت‌ و به‌‌همین‌ سبب‌ او را تازیانه‌ زدند و سوار بر شتر در شهر گرداندند و با ابن تیمیه‌ در قلعه دمشق‌ زندانی‌ کردند.

او از ۷۱۲ ق ‌/ ۱۳۱۲ م‌ تا سال‌ مرگ‌ ابن تیمیه‌ ملازم‌ او بود و با مخالفان‌ او از جمله‌ تقی‌الدین‌ سبکی‌ درافتاد. از این‌ رو نام‌ او همیشه‌ با نام‌ استادش‌ قرین‌ است‌.[111]

از جمله شاگردان‌ و مدافعان‌ سرسخت‌ ابن تیمیه‌ می‌توان‌ ابن کثیر، مؤلف‌ البدایة و النهایة (774 ق) را نام‌ برد که‌ در سراسر کتاب‌ خود به‌‌هر مناسبتی‌ از ابن تیمیه‌ دفاع‌ کرده‌ و او را ستوده‌است‌. او در روز وفات‌ ابن تیمیه‌ به‌ قلعه دمشق‌ رفت‌ و بر سر جسد او نشست‌ و صورتش‌ را باز کرد و بوسید.[112]

از علمای‌ بزرگ‌ قرن‌ که‌ معاصر ابن تیمیه‌ بوده‌ و از او دفاع‌ کرده‌ و به‌سبب‌ او در رنج‌ و زحمت‌ افتاده‌اند، حافظ و محدث‌ بسیار مشهور، ابوالحجاج‌ مزی‌ صاحب‌ تهذیب‌ الکمال‌ (از معتبرترین‌ کتب‌ رجال‌ اهل‌ سنت‌) است‌ که‌ در ۷۴۲ قمری‌ درگذشته‌ است‌.[113]

به‌گفته ابن حجر،[114] احمد بن محمد مزی‌ نخست‌ مخالف‌ ابن تیمیه‌ بود، ولی‌ پس‌ از ملاقات‌ با او از دوستان‌ و شاگردان‌ او گردید و مصنفات‌ او را نوشت‌ و در طرف‌داری‌ از او پافشاری‌ کرد و در رد بر صوفیه‌ و مسئله زیارت،‌ سخت‌ از او دفاع‌ کرد تا آن‌که‌ عامه‌ و صوفیان‌ بر او شوریدند و قصد کشتن‌ او کردند.

سرانجام‌ تقی‌الدین‌ آخنائی‌ قاضی‌ مالکی‌ او را احضار کرد و چندان‌ چوبش‌ زد تا خونین‌ شد، سپس‌ او را وارونه‌ سوار قاطر کرده و در شهر گرداندند.

«بن باز» درباره ابن تیمیه می‌گوید: به‌جهت آن‌چه گفته شد، بزرگان آن زمان بالاتفاق او را شیخ الاسلام نامیدند و با القابی؛ مانند «بحرالعلوم» و «ترجمان القرآن» و «یگانه مجتهدین» او را ستودند.[115]

 

مخالفان ابن تیمیه

ابن تیمیه با توجه به فتواهای شاذ و مخالف با مشهور مورد مخالفت بسیاری از عامه و خاصه قرار گرفت. برخی از مخالفان وی عبارتند از: نصر به‌ سلمان‌ بن عمر منبجی‌ از فقها و زهاد زمان‌ خود،[116] نورالدین‌ علی‌ بن یعقوب‌ بن جبریل‌ بکری‌ شافعی‌ از علمای‌ متعصب‌ و قشری‌،[117] تاج‌الدین‌ ابوالفضل‌ احمد بن محمد بن عبدالکریم‌ اسکندرانی‌ شاذلی‌ از بزرگان‌ صوفیه‌،[118] عبدالکریم‌ کریم‌الدین‌ ابوالقاسم‌ بن عبدالله‌ آملی‌ طبری‌،[119] جمال‌الدین‌ ابوالمحاسن‌ یوسف‌ بن ابراهیم‌ شافعی‌ حورانی‌ معروف‌ به‌ ابن جمله‌، قاضی‌ شافعیان‌ در دمشق،[120] کمال‌الدین ابوالمعالی‌ محمد بن علی‌ بن عبدالواحد انصاری‌، معروف‌ به‌ ابن زملکانی‌ که‌ نخست‌ از هواداران‌ ابن تیمیه‌ بود،[121] ابوحیان‌ محمد بن یوسف‌ بن علی‌ بن یوسف‌ اندلسی‌ نحوی‌ از ائمه بزرگ‌ نحو و تفسیر و حدیث‌ روزگار خویش،[122] تقی‌الدین‌ علی‌ بن عبدالله‌ کافی‌ سبکی‌، پدر تاج‌الدین‌ سبکی‌ (مؤلف‌ طبقات‌ الشافعیة)‌ و شمس‌الدین‌ محمد ذهبی‌ حافظ و محدث‌ و مورخ‌ بزرگ.[123]

از مخالفان‌ دیگر او شهاب‌الدین‌ احمد بن یحیی‌ کلابی‌ معروف‌ به‌ ابن جهیل‌ است.[124]

ابوبکر حصینی درباره ابن تیمیه می‌گوید: «پس بدان که من نظر کردم در سخن این خبیث که در قلب او مرض گمراهی است، کسی که از مشتبهات قرآن و سنت با هدف ایجاد فتنه تبعیت می‌کند و کسی که گروهی از عوام و غیره که خداوند اراده هلاکتشان کرده، او را متابعت کرده‌اند. من در او چیزهایی دیدم که قدرت گفتن آن را ندارم …؛ چرا که در آن‌ها تکذیب پروردگار عالمیان است …» .[125]

شوکانی می‌گوید: محمد بن محمد بخاری در بدعت‌گذاری و تکفیر ابن تیمیه سخن گفته تا آن‌جا که در مجلس خود تصریح کرده که اگر کسی به ابن تیمیه، «شیخ‌الاسلام» اطلاق کند، او به‌خاطر همین اطلاق، کافر است.[126]

عالم جليل آية الله محسن أمين جبل عاملى می‌گويد: ابن تيميّة و ابن عبد الوهّاب و پيروانشان، ورود در قرق‌گاه توحيد را مباح كردند و پرده‏هاى آن را پاره نموده، حجاب آن را دريدند و به خداوند تعالى چيزهائى را نسبت دادند كه لايق به مقام قدس او نيست، «سبحانه و تعالى الله عن مّا يقول الظّالمون علوّا كبيرا».[127]

ابن حجر می‌گوید: «حاصل مطلب آن است كه براى گفتار ابن تيميّه قيمت و ارزشى نيست؛ زيرا علماء به گفتار او به نظر عدم ارزش و قابليّت مطالعه و به نظر سخن دور افتاده‏اى مى‏نگرند و درباره او اعتقاد دارند كه مرد ضالّ و مضلّ (گمراه و گمراه كننده) و مرد بدعت‏گذار و متجاوزى بوده است. خداوند او را به دست انتقام عدالتش بگيرد و ما را از پيمودن راهى همانند راه او بر حذر دارد و از عقيده و كردار او در پناه خود حفظ فرمايد، آمين».[128]

 

میراث ابن تیمیه

بزرگ‌ترین میراث ابن تیمیه فتاوای انحرافی و افراطی وی است، که زمینه‌ساز جنبش‌های بنیادگرا و نیروهای جهادگرای سلفی[129] نوظهور در جامعه اسلامی می‌باشد؛[130] به‌گونه‌ای که وی، پدر معنوی افراط‌گرایی اسلامی سنی معرفی شده[131] و در میان سلفیان به شیخ المجاهدین شناخته می‎‌شود.[132]

وهابیت، اخوان‌المسلمین و سلفیه جهادی از جمله گروه‌هایی هستند که از فقه سلفیه در برابر دیگر مذاهب چهارگانه اهل‌سنت، پیروی می‌کنند.[133] هم‌چنین بازتولید اندیشه‌های بنیادگرایی ابن تیمیه، در قالب گروه‌هایی چون طالبان، القاعده و داعش ظاهر گشته[134] و با تکفیر بخش گسترده‌ای از مسلمانان، به سلفی‌های تکفیری معروف شده‌اند.[135]

افراط‌گرایی و سلفی‌گری به لحاظ فکری از آموزه‌های ابن تیمیه و شاگردان مکتب او؛ هم‌چون محمد بن عبدالوهاب، ابوالعلی مودودی و سید قطب بهره برده‌[136] و در زمان به‌دست‌گرفتن قدرت با تکیه بر آموزه‌های ابن تیمیه دست به کشتار مسلمانان[137] و تخریب بارگاه اهل‌بیت (علیهم السلام) و صحابه پیامبر (صلی الله علیه و آله) زدند.[138]

بنیادگرایی دینی در مواجهه با بحران‌های دنیای جدید، با تکیه بر فتاوای ابن تیمیه و با برداشت‌هایی خاص از متون دینی، مسلمانان را به‌سوی افراطی‌گری فرا می‌خوانند.[139]

 

کتاب‌نامه مقاله ابن تیمیه

  1. قرآن
  2. صحیفه سجادیه.
  3. ابن تغری بری؛ یوسف، المنهل الصافی و المستوفی بعد الوافی؛ تحقیق: امین، محمد محمد و عبدالعزیز، نبیل محمد؛ مقدمه: عاشور، سعید عبدالفتاح؛ الهیئه المصریه العامه للکتاب، قاهره، مصر، 1985 م.
  4. ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم؛ مجموعة الفتاوی لشیخ الإسلام ابن تیمیة؛ دار الوفاء، بیروت، ۱۴۱۸ ق.
  5. ابن‌ تیمیه، احمد بن عبدالحلیم؛ منهاج السنة النبویه فی نقض کلام الشیعة و القدریة؛ تحقیق: محمد رشاد سالم؛ جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیه، ریاض، ۱۴۰۶ ق.
  6. ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم؛ مجموعة الرسائل‌ الکبری؛ بی‌نا، بیروت‌، ۱۳۹۲ ق ‌/ ۱۹۷۲ م‌.
  7. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد؛ ديوان المبتدأ و الخبر فى تاريخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوى الشأن الأكبر؛ تحقيق: شحادة، خليل؛ دارالفكر، چاپ دوم، بيروت، 1408 ق / 1988 م.
  8. ابن خلکان، شمس الدین؛ وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان؛ به کوشش: عباس، احسان؛، ‌دار صادر بیروت، بی‌تا.
  9. ابن رجب‌، شهاب‌ الدین‌ عبدالرحمان؛ کتاب‌ ذیل‌ علی‌ طبقات‌ الحنابلة؛ بی‌نا، قاهره‌، ۱۳۷۲ ق ‌/ ۱۹۵۳ م‌.
  10. ابن شاکر، محمد بن شاکر؛ فوات الوفیات؛ دار صادر، بیروت، بی‌تا.
  11. ابن عبد البر، یوسف بن عبدالله ابو عمر؛ الاستیعاب؛ دار الجیل، بیروت، لبنان، 1412 ق.
  12. ابن عماد؛ شذرات‌ الذهب‌؛ بی‌نا، قاهره‌، ۱۳۵۱ ق.
  13. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر؛ البدایة و النهایة؛ دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۷ ق.
  14. ابو زید، بکر بن عبدالله؛ ابن قیم الجوزیة حیاته و آثاره؛ دار العاصمه، ریاض، ۱۴۲۳ ق.
  15. آل كاشف الغطاء، محمد حسين؛ أصل الشيعة و أصولها؛ مؤسسة الأعلمي‏، چاپ چهارم، بيروت‏، 1413 ق‏.
  16. امین، سیدمحسن؛ کشف الارتیاب فی أتباع محمد بن عبدالوهاب؛ دارالکتب الاسلامی، قم، بی‌تا.
  17. دانشگاه سلفی بنارس، کنگره‌ی بزرگداشت ابن تیمیه، هندوستان، ۱۴۰۸ق.
  18. بخاری، محمد بن اسماعیل؛ صحیح البخاری؛ الجنائز – ما یکره من إتخاذ المساجد علی القبور، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا.
  19. بخشی، مهدی‌؛ «جهاد از ابن تیمیه تا بن‌لادن»؛ فصلنامه علمی-پژوهشی علوم سیاسی، دوره 9، شماره سی و چهارم، تابستان 1385.
  20. بغدادی، ابن رجب؛ الذیل علی طبقات الحنابلة؛ دار الکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۷ق.
  21. بهرامی، علی‌رضا؛ بنیان تکفیر، پژوهشی در زمینه‌های عقیدتی، فکری و فرهنگی پیدایش جریان‌های تکفیری؛ برگ فردوس، قم، ۱۳۹۶ ش.
  22. پورحسن، ناصر و سیفی، عبدالمجید؛ «تقابل نئوسلفی‌ها با شیعیان و پیامدهای آن بر اتحاد جهان اسلام»؛ مجله شیعه‌شناسی، شماره ۵۲، زمستان ۱۳۹۴ ش.
  23. جمعي از نويسندگان؛ مجموعه مقالات هم‌اندیشی زیارت؛ تهيه كننده: پژوهشكده حج و زيارت؛ مشعر، قم، ۱۳۷۸ ش.
  24. جوزی، ابن قیم؛ أسماء مؤلفات شیخ الإسلام ابن تیمیة؛ بی‌نا، بی‌جا، ۱۴۰۳ ق.
  25. حجوی، محمد بن حسن؛ الفکر السامی فی تاریخ الفقه الاسلامی؛ بی‌نا، بی‌جا، ۱۴۱۶ ق.
  26. حسينى تهرانى، سيد محمد حسين؛ امام شناسى؛ نشر علامه طباطبايى‏، چاپ سوم، مشهد، 1426 ش‏.
  27. خلیل برکة؛ ابن تیمیه و جهوده فی التفسیر؛ بی‌جا، ۱۴۰۵ ق.
  28. دانشگاه سلفی بنارس هندوستان کنگره‌ای در بزرگداشت ابن تیمیه؛ بحوث الندوه العالمیه عن شیخ الاسلام ابن تیمیه و أعماله الخالده، بی‌نا، بی‌جا، ۱۴۰۸ ق.
  29. دهخدا، علی‌اکبر؛ لغت‌نامه دهخدا؛ دانشگاه تهران، تهران، ۱۳۷۷ ش.
  30. دوخی، یحیی‌ عبدالحسن؛ منهج ابن‌تیمیه فی التوحید؛ مشعر، تهران، ۱۳۹۰ ش.
  31. ذهبى، محمد بن احمد؛ تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الأعلام؛ تحقيق: تدمرى، عمر عبد السلام؛ دار الكتاب العربى، چاپ دوم، بيروت، 1413 ق / 1993 م.
  32. ذهبی‌، محمد بن احمد؛ تذکرة الحفاظ؛ بی‌نا، یدرآباد دکن‌، ۱۹۵۶م‌.
  33. رضاپور، عبدالرحیم؛ رساله دکتری (شرک از نگاه امامیه و اهل حدیث تا ظهور ابن تیمیه)؛ دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، 1397 ش.
  34. رضوانی، علی اصغر؛ ابن تیمیه مؤسس افکار وهابیت؛ مسجد مقدس جمکران، چاپ اول، ۱۳۸۵ ش.
  35. رضوانی، علی‌اصغر؛ شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات؛ مشعر، تهران، ۱۳۸۴ ش.
  36. رمشقی صالحی، محمد بن احمد بن عبد الهادی؛ العقود الدریه من مناقب شیخ الاسلام احمد بن تیمیة؛ بی‌نا، بی‌حا، بی‌تا.
  37. زرکلی، خیر الدین؛ الاعلام؛ ‌دار العلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۰ م.
  38. زریاب، عباس؛ ابن تیمیه در دائرة المعارف بزرگ اسلامی؛ بی‌نا، بی‌جا، ۱۳۶۹ ش.
  39. الزهيري، حسن أبو الأشبال؛ شرح أصول اعتقاد أهل السنة للالکائی؛ بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا.
  40. سایت ویکی حج.
  41. سایت ویکی شیعه.
  42. سایت ویکی فقه.
  43. سبحانی، جعفر؛ بحوث فی الملل و النحل؛ مؤسسه امام صادق (ع)، قم، ۱۴۲۷ ق.
  44. سبحانی، جعفر؛ فرهنگ عقائد و مذاهب اسلامی؛ توحید، چاپ اول، قم، ۱۳۷۳ ش.
  45. سبکی‌، عبدالوهاب‌ بن علی‌؛ طبقات‌ الشافعیة الکبری؛ بی‌نا، مصر، ۱۳۸۳ ق ‌/ ۱۹۶۴ م‌.
  46. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم؛ الملل و النحل؛ دارالمعرفه، بیروت، ۱۴۰۴ ق.
  47. شوشتری، قاضى نور الله؛ إحقاق الحق و إزهاق الباطل؛ مقدمه و تعليقات: آيت الله العظمى مرعشى نجفى‏، سید شهاب الدین؛ مكتبة آية الله المرعشي النجفي‏، چاپ اول، قم‏، 1409 ق‏.
  48. شوکانی، محمد بن علی؛ البدر الطالع بمحاسن من بعد القرن السابع؛ دار المعرفة، بیروت، بی‌تا.
  49. صائب، عبدالحمید؛ ابن تیمیه حیاته و عقایده؛ مؤسسه دائرة المعارف القه الاسلامی، قم، ۱۴۲۶ ق.
  50. صدوق، محمد بن علی؛ الاعتقادات؛ المؤتمر العالمي للشيخ المفيد، چاپ دوم، قم‏، 1414 ق‏.‏
  51. طبری، محمد؛ پاسخ جوان شيعى به پرسش‌هاى وهابيان؛ نشر مشعر، چاپ دوم، تهران‏، 1386 ش‏.
  52. طبسی، نجم‌الدین و مروجی، محمدمحسن؛ گونه‌شناسی مواضع آثار مکتوب اسلامی راجع به مواضع ابن تیمیه درباره اهل بیت پیامبر اعظم؛ مجله شیعه‌پژوهی، ش ۴، پاییز ۱۳۹۴ ش.
  53. طوسى، محمد بن الحسن؛ الإستبصار فيما اختلف من الأخبار؛ محقق / مصحح: خرسان الموسوى، حسن؛ دار الكتب الإسلامية، چاپ اول، تهران‏، 1390 ق‏.‏
  54. عبد الکافی، علی؛ الدرة المضیة فی الرد علی ابن تیمیة، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا.
  55. عسقلانی‌، ابن حجر؛ الدرر الکامنة؛ به‌ کوشش:‌ عبدالمعید خان، محمد؛ بی‌نا، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۹۳ق‌/۱۹۷۳م‌.
  56. عسقلانی، ابن حجر؛ لسان الميزان، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا.
  57. عشیمین، محمد بن صالح؛ تعلیقات على عقیدة واسطیّه؛ دار الفتح، چاپ اول، شارجه، ۱۴۱۵ ق.
  58. العكري الحنبلي الدمشقي، عبد الحي بن احمد؛ شذرات الذهب في اخبار من ذهب؛ تحقيق: الأرناؤوط، محمود؛ دار ابن كثير، چاپ اول، دمشق، بيروت، 1406 ق /1986 ش.
  59. علی‌پور، جواد و قیطاسی، سجاد و دارابی، مهدی؛ «تأثیر اندیشه‌های ابن تیمیه بر خطوط فکری و خط مشی گروه‌های سلفی-تکفیری»؛ فصلنامه اندیشه سیاسی در اسلام، شماره ۱۲، تابستان ۱۳۹۶ ش.
  60. علی‌زاده موسوی، سید مهدی؛ «شخصیت پژوهی ابن تیمیه»؛ پایگاه تخصصی وهابیت‌پژوهی و جریان‌های سلفی، ۱۶ آذر ۱۳۹۸ش.
  61. عینی، بدرالدین محمود بن احمد؛ عقدالجمان فی تاریخ اهل الزمان؛ دارالکتب، قاهره، ۲۰۱۵ م.
  62. غفاری، هادی و ابوالحسنی، اصغر؛ تاریخ اندیشه‌های اقتصادی متفکران مسلمان؛ پیام نور، چاپ اول، تهران، ۱۳۸۹ ش.
  63. كثيرى، سيد محمد؛ السلفية بين أهل السنة و الإمامية؛ الغدير، چاپ اول، بيروت‏، 1418 ق‏.‏
  64. کرمی‌، مرعی‌ بن یوسف‌؛ الکواکب‌ الدرّیة فی‌ مناقب‌ المجتهد ابن تیمیة؛ بی‌نا، بیروت‌، ۱۴۰۶ ق ‌/ ۱۹۸۶ م‌.
  65. کشی، محمد بن عمر؛‏ رجال؛ دانشگاه مشهد، مشهد، 1348 ش.
  66. لطفی، علی‌اکبر؛ «بررسی تأثیرات اندیشۀ ابن‌تیمیه بر عملکرد سلفیۀ جهادی»؛ مجله سراج منیر، شماره ۳۱، پاییز 1397.
  67. طه حسین؛ مجموعه آثار – «علی و بنوه»، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا .
  68. محیطی، مجتبی و فرمانیان، مهدی؛ «فقه ابن تیمیه» مذهبی جدید در فقه اهل سنت»؛ مجله صراط، شماره 17، بهار 1398 ش.
  69. مركز مصطفى؛ آيات الغدير؛ بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا.
  70. مزی‌، یوسف؛ تهذیب‌ الکمال؛ بی‌نا، بیروت‌، ۱۴۰۳ ق ‌/ ۱۹۸۳ م‌.
  71. مشعبی، عبدالمجید بن سالم؛ منهج ابن تیمیة فی مسألة التکفیر؛ مکتب أضواء السلف، ریاض، ۱۴۱۸ ق.

 

 

[1]. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ۱۳، ص ۲۴۱.

[2]. صائب، عبدالحمید، ابن تیمیه حیاته و عقایده، ص ۵۶؛ برگرفته از ویکی شیعه.

[3]. صائب، عبدالحمید، ابن تیمیة حیاته عقائده، ص ۱۷.

[4]. نک: ذهبى، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج ۴۵، ص ۱۳۴؛ ج ۴۸، ص ۱۶۱؛ ج ۵۰، ص ۲۵۷؛ ج ۵۱، ص ۱۰۴؛ رمشقی صالحی، محمد بن احمد بن عبد الهادی؛ العقود الدریه من مناقب شیخ الاسلام احمد بن تیمیة، ص ۵۷.

[5]. تاریخ الاسلام، ج ۵۱، ص ۱۰۴.

[6]. ویکی فقه

[7]. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ۱۳، ص ۲۴۱.

[8]. عشیمین، محمد بن صالح، تعلیقات على عقیدة واسطیّه، ص ۳.

[9]. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ۱۳، ص ۲۴۱.

[10]. ابن خلکان، شمس الدین، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ج ۴، ص  ۳۸۸؛ ذهبی، محمد بن احمد، تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الأعلام، تحقيق: تدمرى، عمر عبد السلام، ج 45، ص 134.

[11] دوخی، یحیی‌ عبدالحسن، منهج ابن‌تیمیه فی التوحید، ص ۲۹.

[12] . زریاب، «ابن تیمیه»، ص ۱۷۳و ۱۷۷؛ سایت ویکی شیعه.

[13]. رمشقی صالحی، محمد بن احمد، العقود الدریه من مناقب شیخ الاسلام احمد بن تیمیة، ص ۵۷؛ البدایة و النهایه، ج ۱۴، ص ۱۳۷؛ عكري حنبلي دمشقي، ابن العماد شهاب الدين عبد الحي، شذرات الذهب في اخبار من ذهب، تحقيق: الأرناؤوط، ج ۸، ص ۱۴۵؛ سایت ویکی حج.

[14]. ابن شاکر، محمد بن شاکر، فوات الوفیات، ج ۱، ص ۷۴.

[15]. حجوی، محمد بن حسن، الفکر السامی فی تاریخ الفقه الاسلامی، ج ۲، ص ۳۶۲.

[16]. البدایة و النهایة، ج ۱۴۷، ص ۱۵۶.

[17]. طبری، محمد، پاسخ جوان شيعى به پرسشهاى وهابيان، ص 23.

[18]. عسقلانی‌، ابن حجر، الدرر الکامنة، به‌ کوشش‌: عبدالمعید خان، محمد‌، ج ۱، ص ۱۶۲؛ سایت ویکی فقه.

[19]. صائب، عبدالحمید، ابن تیمیه حیاته و عقایده، ص ۵۶؛ برگرفته از سایت ویکی شیعه.

[20]. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ۱۴، ص ۱۳۷ و ۱۳۸؛ ابن شاکر، محمد بن شاکر، فوات الوفیات، ج ۱، ص ۷۴؛ ابوالفلاح عبدالحى حنبلى، ابن عماد، شذرات الذهب في أخبار من ذهب‌، ج ۵، ص ۳۳۱‌، ۳۳۸‌، ۳۶۱‌، ۳۶۷، ۳۶۹، ۳۷۳، ۳۷۶، ۴۳۲ و ۴۵۱‌؛ سایت ویکی فقه.

[21]. عینی، بدرالدین، عقد الجمان، ج ۱، ص ۲۸۸؛ سایت ویکی شیعه.

[22]. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج ۱۳، ص ۲۵۵.

[23]. کرمی‌، مرعی‌ بن یوسف‌، الکواکب‌ الدرّیة فی‌ مناقب‌ المجتهد ابن تیمیة، ج ۱، ص ۵۲ و ۵۳.

[24]. علیزاده موسوی، سید مهدی، شخصیت پژوهی ابن تیمیه؛ سایت ویکی شیعه.

[25]. لطفی، علی‌اکبر، بررسی تأثیرات اندیشۀ ابن‌تیمیه بر عملکرد سلفیۀ جهادی.

[26]. ر ک: محیطی، مجتبی و فرمانیان، مهدی، «محیطی، فقه سلفیه «فقه ابن تیمیه» مذهبی جدید در فقه اهل سنت».

[27]. علی‌پور، جواد، «تأثیر اندیشه‌های ابن تیمیه بر خطوط فکری و خط مشی گروه‌های سلفی-تکفیری».

[28]. «بررسی تأثیرات اندیشۀ ابن‌تیمیه بر عملکرد سلفیۀ جهادی».

[29]. «تأثیر اندیشه‌های ابن تیمیه بر خطوط فکری و خط مشی گروه‌های سلفی-تکفیری»، ص ۴۳.

[30]. «بررسی تأثیرات اندیشۀ ابن‌تیمیه بر عملکرد سلفیۀ جهادی».

[31]. ر ک: «فقه سلفیه «فقه ابن تیمیه» مذهبی جدید در فقه اهل‌سنت».

[32]. «تأثیر اندیشه‌های ابن تیمیه بر خطوط فکری و خط مشی گروه‌های سلفی-تکفیری»، ص ۴۳.

[33]. پورحسن، ناصر و سیفی، عبدالمجید، «تقابل نئوسلفی‌ها با شیعیان و پیامدهای آن بر اتحاد جهان اسلام»، ص ۱۷ و ۱۸.

[34]. بخشی، مهدی‌، «جهاد از ابن تیمیه تا بن‌لادن»، ص ۱۷۲ – ۱۷۴.

[35]. سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ص ۵۸۷.

[36]. امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص ۵۲.

[37]. «تأثیر اندیشه‌های ابن تیمیه بر خطوط فکری و خط مشی گروه‌های سلفی-تکفیری»، ص ۴۳؛ سایت ویکی شیعه با اصلاحات.

[38]. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ۱۳، ص ۳۴۳؛ ج ۱۴، ص ۴.

[39]. همان، ج ۱۳، ص ۳۴۳؛ ج ۱۴، ص ۳۸.

[40]. همان، ج ۱۳، ص ۳۴۳؛ ج ۱۴، ص ۱۳۵.؛ سایت ویکی شیعه.

[41]. همان، ج ۱۴، ص ۱۳۵ و ۱۳۶‌؛ سایت ویکی فقه.

[42]. رمشقی صالحی، محمد بن احمد بن عبد الهادی، العقود الدریه من مناقب شیخ الاسلام احمد بن تیمیة، ص۷۰؛ 10؛ ابن شاکر، محمد بن شاکر، فوات الوفیات، ج ۱، ص ۷۴.

[43]. عسقلانی‌، ابن حجر، الدرر الکامنة، به‌ کوشش‌ محمد عبدالمعید خان، ج ۱، ص ۱۷۰.

[44]. نک: العقود الدریه من مناقب شیخ الاسلام احمد بن تیمیة، ص ۶۴ – ۶۹.

[45]. همان، ص ۵۹.

[46]. عسقلانی‌، ابن حجر، الدرر الکامنة، به‌ کوشش: عبدالمعید خان، محمد‌، ج ۱، ص  ۱۶۳‌.

[47]. ابن رجب‌، عبدالرحمان‌، کتاب‌ ذیل‌ علی‌ طبقات‌ الحنابلة، ج ۲، ص  ۳۹۵‌.

[48]. الدرر الکامنة، ج ۱، ص ۱۶۳و ۱۶۵‌.

[49]. طبری، محمد، پاسخ جوان شيعى به پرسشهاى وهابيان، ص 25‏، به نقل از: عسقلانی، ابن حجر، لسان الميزان، ج 6، ص  319.

[50]. زریاب، عباس، «ابن تیمیه» در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ص ۱۷۲؛ سایت ویکی شیعه.

[51]. اصلاحی، عبدالعظیم، مفاهیم اقتصادی در اندیشه ابن‌تیمیه، ص ۲۱۵.

[52]. صائب، عبدالحمید، ابن تیمیه حیاته و عقایده، ص ۶۵؛ ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ۱۳، ص ۳۰۳‌‌؛ سایت ویکی فقه.

[53]. ر ک: شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل والنحل، ج ۱، ص ۱۰۰.

[54]. همان، ج ۱۴، ص ۳۸؛ رضوانی، علی اصغر، ابن تیمیه مؤسس افکار وهابیت، ص ۱۶.

[55]. صائب، عبدالحمید، ابن تیمیه حیاته و عقایده، ص ۶۲.

[56]. ابن تغری بری، یوسف، المنهل الصافی و المستوفی بعد الوافی، ج ۱، ص ۶۸؛ سایت ویکی فقه.

[57]. ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، مجموعة الفتاوی، ج ۱، ص ۱۶۰.

[58]. همان، ص ۴۵؛ 36؛                زهيري أبوالأشبال، حسن، شرح أصول اعتقاد أهل السنة للالکائی، ص ۱؛ سبحانی، جعفر، فرهنگ عقائد و مذاهب اسلامی، ج ۱، ص ۲۱ و ۲۲.

[59]. مجموعة الفتاوی، ج ۱، ص ۱۴۸ و ۱۴۹.

[60]. مشعبی، عبدالمجید بن سالم، منهج ابن تیمیة فی مسألة التکفیر، ص ۳۵۱ – ۴۶۳.

[61]. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، الجنائز – ما یکره من إتخاذ المساجد علی القبور، ح ۱۲۴۴.

[62]. زریاب، عباس، «ابن تیمیه» در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ص ۱۷۸.

[63]. برکة، ابراهیم خلیل، ابن تیمیه و جهوده فی التفسیر، ص ۱۲۷ – ۱۴۰.

[64]. منهج ابن تیمیة فی مسألة التکفیر، ص ۳۵۳ – ۳۶۳.

[65]. مجموعة الفتاوی، ج ۲۸، ص ۴۶۸ و ۴۸۹.

[66]. رضاپور، عبدالرحیم، رساله دکتری، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم، 1397 ش.

[67]. حسينى تهرانى،‏ سيد محمد حسين، ‏امام شناسى، ج ‏5، ص 154.‏

[68]. ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنه، ج ۱، ص ۶.

[69]. همان، ص ۳.

[70]. همان، ص ۸.

[71]. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، ديوان المبتدأ و الخبر فى تاريخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوى الشأن الأكبر، تحقيق خليل شحادة، ج ۳، ص ۲۱۴ و ۲۱۵.

[72]. طه حسین، مجموعه آثار – «علی و بنوه»، ج ۴، ص ۵۱۸.

[73]. نک: صائب، عبدالحمید، ابن تیمیة حیاته و عقائده، ص ۲۴۶.

[74]. صدوق، محمد بن علی، الاعتقادات، ص ۹۷.

[75]. کشی، محمد بن عمر،‏ رجال‏، ص ۱۹۱.

[76]. منهاج السنه، ج ۳، ص ۴۵۱ و ۴۵۲.

[77]. همان، ج ۱، ص ۲۵۷.

[78]. همان، ص ۶.

[79]. طوسی، محمد بن حسن، الاستبصار، محقق / مصحح: خرسان الموسوى، حسن،ج ۴، ص ۸۷.

[80]. صحیفه سجادیه، ص ۴۲.

[81]. برای نمونه ر ک: آل كاشف الغطاء، محمد حسين، اصل الشیعة و اصولها، ص ۴۷ و ۴۸.

[82]. ابن عبد البر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج ۳، ص ۹۱۸.

[83]. ديوان المبتدأ و الخبر فى تاريخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوى الشأن الأكبر، ج ۱، ص ۲۴۷.

[84]. همان، ج ۳، ص ۲۴۳.

[85]. كثيرى، سيد محمد، السلفية بين أهل السنة و الإمامية، ص ۶۳۴.

[86]. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج ۱۴، ص ۱۲.

[87]. سبحانی، جعفر، الملل و النحل، ج ۸، ص ۴۱۳ و ۴۱۴؛ سایت ویکی حج.

[88]. مركز مصطفى، آيات الغدير، ص 196 و 197.

[89]. عسقلانی‌، ابن حجر، الدرر الکامنة، به‌ کوشش:‌ عبدالمعید خان، محمد، ج ۱، ص ۱۶۲‌‌.

[90]. ابن شاکر، محمد بن شاکر، فوات‌ الوفیات‌، ج ۱، ص ۷۷ – ۸۲‌؛ سایت ویکی فقه.

[91]. اصلاحی، عبدالعظیم، مفاهیم اقتصادی در اندیشه ابن‌ تیمیه، از کتاب عقاید اقتصادی اندیشمندان مسلمان، ترجمه: شیبانی، احمد، ص ۲۱۵.

[92]. بهرامی، علی‌رضا، بنیان تکفیر، ص ۴۱.

[93]. ر ک: طبسی، نجم‌الدین، و مروجی، محمدمحسن، «گونه‌شناسی مواضع آثار مکتوب اسلامی راجع به مواضع ابن تیمیه درباره اهل بیت پیامبر اعظم، ص ۹.

[94]. همان، ص ۷ و ۸.

[95]. شوشتری، قاضى نور الله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل‏، مقدمه و تعليقات از آيت الله العظمى مرعشى نجفى‏، مقدمه ج 1، ص 40‏.

[96]. ابن شاکر، محمد بن شاکر، فوات الوفیات، ج ۱، ص ۷۵ – ۸۰.

[97]. جوزی، ابن قیم، أسماء مؤلفات شیخ الإسلام ابن تیمیة.

[98]. فوات الوفیات، ج ۱، ص ۷۶.

[99]. جمعي از نويسندگان، مجموعه مقالات هم‌اندیشی زیارت، ص ۳۴۲.

[100]. ابن کثیر، اسماعيل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ۱۴، ص ۳۷؛ سایت ویکی شیعه.

[101]. غفاری، هادی و ابوالحسنی، اصغر، تاریخ اندیشه‌های اقتصادی متفکران مسلمان، ص ۹۱؛ سایت ویکی فقه.

[102]. سایت ویکی شیعه.

[103]. صائب، عبدالحمید، عقائده و موفقه، ص ۶۵؛ ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ۱۳، ص ۳۰۳‌‌.

[104]. البدایة و النهایة، ج ۱، ص ۲.

[105]. مزی، یوسف، تهذیب الکمال، ج ۱، ص ۱۸.

[106]. ابو زید بکر بن عبدالله، ابن قیم الجوزیة حیاته و آثاره، ص ۱۷۸.

[107]. ابن شاکر، محمد بن شاکر، فوات الوفیات، ج ۱، ص ۷۴.

[108]. حجوی، محمد بن حسن، الفکر السامی فی تاریخ الفقه الاسلامی، ج ۲، ص ۳۶۲.

[109]. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ۱۴۷، ص ۱۵۶.

[110]. بغدادی، ابن رجب، الذیل علی طبقات الحنابله، ج ۴، ص ۳۹۱.

[111]. دانشگاه سلفی بنارس هندوستان کنگره‌ای در بزرگداشت ابن تیمیه، بحوث الندوه العالمیه عن شیخ الاسلام ابن تیمیه و أعماله الخالده، ص ۵۱.

[112]. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ۱۴، ص ۱۳۸‌.

[113]. ذهبی‌‌، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ‌، ج ۴، ص ۱۴۹۸و ۱۴۹۹.

[114]. عسقلانی‌، ابن حجر، الدرر الکامنة، به‌ کوشش‌: عبدالمعید خان‌، محمد، ج ۱، ص ۳۲۳‌؛ سایت ویکی فقه.

[115]. دانشگاه سلفی بنارس، کنگره‌ی بزرگداشت ابن تیمیه بحوث الندوه العالمیه عن شیخ الاسلام ابن تیمیه و أعماله الخالده، ص ۵۱؛ سایت ویکی شیعه.

[116]. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ۱۴، ص ۳۷.

[117]. عسقلانی‌، ابن حجر، الدرر الکامنة، به‌ کوشش‌: عبدالمعید، محمد، خان‌، ج ۱، ص ۱۶۵؛ ابن رجب‌، شهاب‌ الدین‌ عبدالرحمان‌، کتاب‌ ذیل‌ علی‌ طبقات‌ الحنابلة، ج ۲، ص ۴۰۰.

[118]. الدرر الکامنة، ج ۱، ص ۲۹۱ و ۲۹۲‌.

[119]. همان، ج ۳، ص ۱۱.

[120]. همان، ج ۵، ص ۲۲۰‌؛ البدایة و النهایة، ج ۱۴، ص ۱۳۹‌.

[121]. الدرر الکامنة، ج ۴، ص ۱۹۳؛ البدایة و النهایة، ج ۱۴، ص ۳۶ و ۱۳۱ و ۱۳۲.

[122]. الدرر الکامنة، ج ۱، ص ۱۷۷و ۱۷۸‌.

[123]. همان، ج ۳، ص ۴۲۱.

[124]. سبکی‌، عبدالوهاب‌ بن علی‌، طبقات‌ الشافعیة الکبری‌، ج ۹، ص ۳۵ به‌ بعد‌.

[125]. حوث فی الملل و النحل، ج ۴، ص ۴۲ به‌نقل از عبد الکافی، علی، الدرة المضیة فی الرد علی ابن تیمیة، ص ۳.

[126]. شوکانی، محمد بن علی، البدر الطالع بمحاسن من بعد القرن السابع، ج ۲، ص ۲۶۲؛ سایت ویکی فقه.

[127]. خداوند منزّه و برتر است از آن‌چه مي گويند، برتري بزرگ، حسينى تهرانى، سيد محمد حسين، ‏امام شناسى، ج ‏5، ص 158 و 159‏.

[128]. همان، ص 165و 157‏.

[129]. علی‌پور، جواد و قیطاسی، سجاد،و دارابی، مهدی، «تأثیر اندیشه‌های ابن تیمیه بر خطوط فکری و خط مشی گروه‌های سلفی-تکفیری».

[130]. لطفی، علی‌اکبر، «بررسی تأثیرات اندیشۀ ابن‌تیمیه بر عملکرد سلفیۀ جهادی».

[131]. «تأثیر اندیشه‌های ابن تیمیه بر خطوط فکری و خط مشی گروه‌های سلفی-تکفیری»، ص ۴۳.

[132]. «بررسی تأثیرات اندیشۀ ابن‌تیمیه بر عملکرد سلفیۀ جهادی».

[133]. ر ک: محیطی، مجتبی، فرمانیان، مهدی، «فقه سلفیه «فقه ابن تیمیه» مذهبی جدید در فقه اهل‌سنت».

[134]. «تأثیر اندیشه‌های ابن تیمیه بر خطوط فکری و خط‌مشی گروه‌های سلفی-تکفیری»، ص ۴۳.

[135]. پورحسن، ناصر و سیفی، عبدالمجید، «تقابل نئوسلفی‌ها با شیعیان و پیامدهای آن بر اتحاد جهان اسلام»، ص ۱۷ و ۱۸.

[136]. ‌بخشی، مهدی، «جهاد از ابن تیمیه تا بن‌لادن»، ص ۱۷۲ – ۱۷۴.

[137]. سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ص ۵۸۷.

[138]. امین، سید محسن، کشف الارتیاب، ص ۵۲.

[139]. «تأثیر اندیشه‌های ابن تیمیه بر خطوط فکری و خط مشی گروه‌های سلفی-تکفیری»، ص ۴۳؛ سایت ویکی شیعه.