کپی شد
آیهالله سید علی سیستانی و اثرات او در حوزه علمیه
در خصوص اثرات آیهالله سیستانی در حوزه علمیه میتوان به دو مطلب اشاره کرد:
الف. روش فقهی وی که سبک ویژهای را دنبال کرده و درس و بحث فقه ایشان را از دیگران متمایز میسازد و دارای ویژگیهای خاص خود میباشد. به این روش در زیر موضوع پیشین، اشاره شده است.
ب. روش سیاسی اجتماعی او که موجب حفظ حوزه علمیه نجف شده است.
حوزه کهن نجف عمری حدودا 1000 ساله دارد و این شهر کهنسال قدمهای استوار هزاران هزار فقیه، مجتهد و تلاشهای علمی میلیونها طلبه فاضل را در طول حیات خود درک نموده و چون مادری مهربان، دانشگاه بزرگ علم و اندیشه شیعه را در آغوش خود پرورانده است.
بیشک حقیقت بالندگی و نورانیت این محفل از خورشید تابان حرم امیر المومنین علی (علیهالسلام) بوده است. اما تاریخ نجف سرشار از اتفاقات تلخ و شیرینی است که سینه به سینه حوادث روزگاران را در کنار دروس متداول حوزه از عصری به عصر دیگر، توسط دانش آموختگان این مدرسه کهن منتقل نموده است. یرخی از آثاری که روش سیاسی اجتماعی آیةالله سیستانی برای حفظ حوزه علمیه نجف برجا گذاشته عبارتند از:
- انتفاضه شعبانیه (شعبان 1411 ق / مارس 1991 م / اسفند 1369 ش) و قیام مردم عراق علیه رژیم بعث که سرتاسر کشور از شمال تا جنوب را در برگرفت. این قیام در پایان جنگ خلیج فارس و قطعنامه ۶۷۰ شورای امنیت که کلیه تحرکات هوایی ارتش عراق حتی بالگردها را ممنوع کرد، صورت گرفت. پس از آن کنترل بخش اعظم کشور به دست نیروهای مردمی افتاد و از هجده استان عراق، چهارده استان سقوط کرد و تنها استانهای مرکزی شامل استانهای غربی و صلاحالدین و بغداد در دست رژیم بعث باقی ماند.
با این همه قیام مردمی توسط نیروی صدام و وفادارانش در گارد ریاست جمهوری عراق طی یک فرایند دَدمنشانه و البته با توافق نانوشته با برخی از قدرتهای منطقهای و جهانی به شدت سرکوب شد. در جریان این درگیریها هزاران نفر کشته و نزدیک به دو میلیون نفر از عراق آواره شدند. مرجع تقلید شیعیان جهان، مرحوم آیتالله خوئی با یاران و شورای انتفاضه (که با هدف جلوگیری از هرج و مرج تشکیل شده بود)، دستگیر و روانه بغداد شد.
این مرجع بزرگ را برای ملاقات اجباری به قصر صدام بردند که شرح آن دل را پریشان و دیدگان را اشکبار مینماید. در آن روزها حوزه نجف در خطری عظیم گرفتار شده بود، علما اعدام و یا زندانی میشدند و دستهای مجبور به ترک نجف شدند و به ایران هجرت کردند. بیش از پانصد هزار نفر در گورهای دسته جمعی مدفون شدند.
در این فضای پر التهاب آیتالله سیستانی و سیدامین خوئی در قالب گروهی 19 نفره توسط ارتش عراق دستگیر و به زندان منتقل میشوند. سید سیستانی برای اولین بار در زمان حیات استادش توانست جان گروهی از علما و زندانیان همراه را نجات دهد و بدینوسیله هسته اولیه حوزه بعد از آیةالله خوئی را حفظ نماید و این شروعی بر یک رهبری مدبرانه بود، تدبیری که دشمنان را در هدفشان که خاموش کردن حوزه نجف و تشیع بود، ناکام گذاشت.
- دوران پس از انتفاضه سختترین دوران حیات شیعیان بود و این سختیها آنگاه به اوج خویش رسید که رهبر مقتدر و مظلوم خود؛ یعنی مرحوم آیتالله خوئی را از دست داد. مرد فرزانهای که پس از 94 سال زندگی پربارْ با برجا نهادن خدمات بزرگ دینی و دهها اثر جاویدان، با تحمل فشارها و دردها، در هشتم صفر 1413 قمزی، به دیدار معبود شتافت. او هم که مانند جدّ بزرگوارش موسیبنجعفر (علیهماالسلام) به طاغوت زمان گرفتار شده بود، پس از وفاتْ همانند مادر مظلومهاش فاطمه زهرا (علیهاالسلام)، غریبانه به خاک سپرده شد.
رژیم بعث عراق، حتی در نجف اشرف هم اجازه تشییع جنازه ایشان را نداد و آن مرجع بزرگ، در نیمههای شب و با حضور مأموران امنیتی رژیم بعث و تعداد بسیار اندکی از شاگردان و خانوادهاش، پس از اقامه نماز توسط آیةاللّه سیستانی، غریبانه و مظلومانه، در صحن شریف مولیالموحدین (علیه السلام) در مسجد خضراء که جایگاه درسش بود، به خاک سپرده شد.
سید سیستانی مظلومانه در عراق ماند و صحنه را ترک نکرد در حالی که در سختترین شرایط متفرض قرار داشت. او مدبرانه امور شیعیان و مقلدینش را از خانهای محصور اداره نمود و دشمنان نتوانستند هدف خویش که انفعال حوزه نجف و تشیع بود را محقق نمایند.
- طاغوت عراق دیگر دوران مصرفش به پایان رسیده و هر جنایتکاری در پایان عمرش بر جنایاتش میافزاید. صدام کینه حوزه نجف را در دل داشت و میدانست در هدم موجودیت حوزه موفق نبوده است و البته این عدم توفیق را متوجه سلسله جنبان دربند او، آیةالله سیستانی میدانست. در کشاکش حمله آمریکا به عراق دلهای آگاه، نگران حوزه نجف و مرجع دربند او بود. گروهی به فکر انتقال مرجع تقلیدشان به محلی امن در کشوری دیگر افتادند، اما سید سیستانی «مرد مقاومت و تکلیف» است. او همچون گذشته ایستاد و تمام مشکلات را به جان خرید و حفظ کیان شیعه و حوزه کهن آن را نصبالعین قرار داد و در اوج آرامش و کیاست، امور را مدیریت نمود. به همین جهت بود که همگان و حتی نیروهای متخاصم بارها به مدیریت روشمند ایشان اعتراف نمودند. او توانست تهاجمات مختلف را مدیریت نماید، شعلۀ طمع سرکشان داخلی و خارجی را به بهترین شیوه ممکن خاموش نماید. دست اندازی کشورهای مختلف به منافع عراق مظلوم و حوزه علمی نجف را کوتاه نماید.
آخرین نکته مهم این که مرد کهنه کار و مرجع بیدار حوزه نجف در باره این حوادث و زحمات خود میگوید: «من در این موفقیتها هیچ هستم، هرچه هست عنایات خداوند متعال و امام عصر (علیه السلام) است و مردم هستند که عمل نمودند، من کاری نکردهام».[1]
[1]. يادداشتي از دقیقی شاهرودی، مهدی ، محقق تاریخ حوزه علمیه نجف اشرف، سایت تحلیلی خبری عصر ایران.