کپی شد
آیت الله سید علی سیستانی
فهرست
چکیده مقاله آیهالله سید علی سیستانی
آیهالله سید علی حسینی سیستانی، در سیزدهم مرداد ۱۳۰۹ شمسی برابر با نهم ربیعالاول ۱۳۴۹ قمری در شهر مقدس مشهد بهدنیا آمد.
خاندان آیهالله سیستانی از سادات علوی حسینی هستند، که در سده یازدهم قمری در اصفهان میزیستند. پدر او مرحوم «سید محمّدباقر» عالمی بزرگوار و مادر ایشان علویهای والا مقام، فرزند «علاّمه سیّد رضا مهربانی سرابی» بود.
وی دو فرزند پسر و شش دختر دارد.
آیهالله سیستانی در زادگاه خود؛ مشهد مقدس دروس ابتدایی و مقدمات را فراگرفت و در اواخر سال ۱۳۶۸ قمری (1328 ش) راهی حوزه علمیه شهر مقدس قم شد و در بحثهای خارج فقه و اصول مرجع بزرگوار آیةالله بروجردی شرکت نمود. وی در اوایل سال ۱۳۷۱ قمری شهر مقدّس قم را به قصد نجف اشرف، ترک کرد.
ایشان در محضر اساتید بزرگی؛ از جمله: مرحومان آیةالله موسوی خوئی، آیت الله شیخ حسین حلّی، آیهالله طباطبایی حکیم و آیهالله حسینی شاهرودی شاگردی نمود.
وی در حلقه درس استادان خویش، با طرح اشکالات قوی، تحقیق و تتبّع بسیار و تلاش پیگیر علمی و آگاهی از دیدگاههای گوناگون در زمینههای مختلف علوم حوزوی، درخششی چشمگیر یافت و موفق به اخذ اجازهنامههایی از بزرگان حوزه نجف شد.
ایشان دارای ویژگیهای بسیار برجستهای نظیر؛ عدالت ورزی و احترام به نظر دیگران، ادب در گفتوگو، اخلاق آموزشی، پارسایی و …، میباشد.
وی دارای آثار و اقدامات فراوانی؛ مانند شیوههای جدید در بحث و تدریس، تألیف، تحقیق، پژوهش، اقدامات فرهنگی و تأسیس برخی از مؤسسات و مراکز علمی و فرهنگی و نیز اقدامات آگاهانه و هوشمندانه سیاسی و فعالیتهای عمرانی. میباشد. او همچنین دارای شاگردان برجستهای که هر کدام استادی از اساتید سطوح بالای حوزههای علمیه بوده و به تدریس اشتغال داشته و دارند، میباشد.
آیةالله سیستانی در عین حال که هیچگونه دخالتی در امور سیاسی کشور عراق نمیکند، اما بهعنوان مرجع دینی، در مراحل حساس نقش رهبری بیدار و آیندهنگر را ایفا کرده است.
او از جمله شخصیتهایی است که در دیدگاه اندیشمندان شیعه و سنی و حتی به اذعان مخالفان اسلام و مرجعیت شیعه، بسیار چهرهای دانشمند، کاردان، محبوب تأثیرگذار و فهیم است.
ایشان هماکنون زعامت دینی کشور عراق را دارد و یکی از برجستهترین مراجع جهان تشیع است که در شهر مقدس نجف اشرف سکونت دارد.
زندگی نامه آیهالله سید علی سیستانی
آیهالله سید علی حسینی سیستانی در خانوادهای متدین و مشهور به علم و دانش در شهر مشهد مقدس رضوی چشم به جهان گشود. او در پنج سالگی به فراگیری قرآن پرداخت و پس از آن برای یادگیری، خواندن و نوشتن دروس ابتدایی، به مدرسه دار التعلیم دینی رفت و همزمان با تحصیل در آن مدرسه، هنر خوشنویسی را نزد استاد خود «میرزا علی آقای ناظم» آموخت.
او با راهنمایی پدر بزرگوارش به فراگیری مقدمات علوم حوزوی پرداخت و شماری از کتابهای ادبی، فقهی، اصولی و فلسفی را نزد اساتید برجسته آنزمان فراگرفت.
وی در حوزه علمیه شهر مقدس قم در بحثهای خارج فقه و اصول مرجع بزرگوار سید حسین طباطبائی بروجردی شرکت نمود و بسیاری از مهارتهای فقهی و دیدگاههای رجالی و حدیثی را از ایشان فرا گرفت و افزون بر این، از حوزه درس فقیه بزرگوار سید محمد حجت کوهکمرهای نیز بهره فراوان برد.
او سپس شهر مقدّس قم را به قصد اقامت در نجف اشرف که کانون علم و فضیلت حوزههای علمیه بود، ترک کرد و در مدرسه علمیه بخارائی اقامت گزید. وی در نجف اشرف، حوزه درس فقه و اصول دو تن از بزرگان را درک کرد و زمانی طولانی را در محضر ایشان گذراند و در همان ایام، از مباحث برخی دیگر از سرشناسان حوزه نیز بهره برد. ایشان هماکنون یکی از برجستهترین مراجع جهان تشیع است که در شهر مقدس نجف اشرف سکونت دارد.[1]
نسب و خاندان آیهالله سید علی سیستانی
خاندان آیهالله سیستانی که از سادات علوی حسینی هستند، سده یازدهم هجری (قرن دهم شمسی) در اصفهان میزیستند. از سرشناسان آن خاندان در روزگار یادشده میتوان به فیلسوف پرآوازه؛ «محمد باقر داماد» صاحب کتاب «قبسات» اشاره نمود. یکی از نوادگان وی به نام «سید محمد» در عهد پادشاهی سلطان حسین صفوی به مقام شیخ الاسلامیِ سرزمین سیستان رسیده و به آن دیار انتقال مییابد و از آن پس، او و خانوادهاش در همان جا سکنا میگزینند. نخستین فرد از این خاندان که به مشهد رضوی رهسپار شد. مرحوم «سید علی» جد بزرگوار آیهالله سیستانی عالم جلیلالقدری بود که برههای را در مدرسه مرحوم ملا محمد باقر سبزواری ماند و برای ادامه تحصیل، ابتدا به نجف اشرف و سپس رهسپار سامرّا شد. زندگینامه ايشان را مرحوم شيخ آقا بزرگ طهرانی در کتاب «طبقات أعلام الشيعه» ذکر نموده است. گفته شده ايشان در نجف از شاگردان مولی علی نهاوندی و در سامرا از شاگردان مجدِّد شيرازی (میرزای شیرازی بزرگ، صاحب فتوای معروف تنباکو) و سپس از شاگردان خاص مرحوم سيد اسماعيل صدر گرديد. او در سال ۱۳۱۸ قمری (1279 ش) به مشهد امام رضا (علیه السلام) بازگشت و در آن جا رحل اقامت افکند و با بهره وافری که از دانش و پارسایی و صلاح برده بود، به جایگاه بلندی دست یافت. از مهمترين شاگردان سید علی، فقيه بزرگوار شيخ محمد رضا آل ياسين میباشد.[2]
پدر و مادر آیهالله سید علی سیستانی
پدر آیهالله سیستانی مرحوم «سید محمّد باقر» عالمی بزرگوار و مادر ایشان علویهای والا مقام، فرزند «علاّمه سیّد رضا مهربانی سرابی» بود.[3]
ولادت آیهالله سید علی سیستانی
آیهالله سید علی حسینی سیستانی، در سیزدهم مرداد ۱۳۰۹ شمسی برابر با نهم ربیعالاول ۱۳۴۹ قمری در شهر مقدس مشهد بهدنیا آمد.[4]
اسامی و القاب مشهور آیهالله سید علی سیستانی
نام ایشان سید علی و نام کامل او سید علی حسینی سیستانی است که به آیتالله سیستانی شهرت دارد.
خانواده آیهالله سید علی سیستانی
آیات قرآن و روایات اهل بیت (علیهم السلام)، تمام خوبیها را در ایمان و دینداری میبیند. از طرفی هسته مرکزی ایمان و دینداری در ولایت مداری نسبت به معصومان (علیهم السلام) خلاصه میشود. علی القاعده بهترین هدف برای یک خانواده مسلمان دیندار، باید تربیت انسانهای ولایتمدار باشد.
اهميت داشتن یک خانواده خوب را از اين آيه قرآن به خوبی میتوان درک كرد: «پروردگارا، ما را زنان و فرزندانی مرحمت فرما كه مايه چشمروشنی ما باشند و ما را پيشوای اهل تقوا قرار ده».[5]
خانواده میتواند مهمترین کانون ایجاد آرامش و بستر تربیت انسانهای فرهیخته و معرفی آنها به جامعه باشد. این خانواده شایسته است که انسانهای شایسته را تربیت میکند. خانواده آیهالله سید علی سیستانی از جمله خانوادههایی است که دارای شایستگیهای تربیتی است.
همسر آیهالله سید علی سیستانی
بعد از فحص و جستوجو در منابع موجود و همچنین افراد مطلع، معلوم گردید که ایشان یک همسر دارند، ولی اطلاعی در باره نام وی بهدست نیامد.
فرزندان آیهالله سید علی سیستانی
آیتالله سیستانی هشت فرزند دارد که دو نفر ایشان پسر و شش نفر دیگر، دختر میباشند. نام دو فرزند پسر ایشان؛ سید محمدرضا و سید محمدباقر سیستانی است که هردو در کسوت روحانی هستند. این دو نفر اکنون از شخصیتهای علمی بارز حوزه نجف اشرف بوده و درس خارج آنان رونق ویژه ای دارد. یادآور میشود سید محمدرضا سیستانی مسوولیت دفتر آیتالله سیستانی را نیز بر عهده دارد.[6]
تحصیل آیهالله سید علی سیستانی
آیهالله سیستانی در زادگاه خود؛ مشهد مقدس دروس ابتدایی و مقدمات را فراگرفت. وی در پنج سالگی به فراگیری قرآن پرداخت و پس از آن برای یادگیری، خواندن و نوشتن دروس ابتدایی، به مدرسه دار التعلیم دینی رفت و همزمان با تحصیل در آن مدرسه، هنر خوشنویسی را نزد استاد خود «میرزا علی آقای ناظم» آموخت.
او در نخستین ماههای سال ۱۳۶۰ قمری (1320 ش) با راهنمایی پدر بزرگوارش به فراگیری مقدمات علوم حوزوی پرداخت و شماری از کتابهای ادبی؛ مانند «شرح الفیه سیوطی»، «مغنیاللبیب ابنهشام»، «مطوّل تفتازانی»، «مقامات حریری» و «شرح نظام» را نزد مرحوم ادیب نیشابوری و دیگر استادان فن فرا گرفت و «شرح لمعه» و «قوانینالاصول» را از مرحوم سید احمد مدرّس یزدی معروف به «نهنگ» خواند. تعدادی از کتب سطوح عالیه همچون «مکاسب»، «رسائل» و «کفایه» را از آیت الله میرزا هاشم قزوینی آموخت. چند کتاب فلسفی؛ مانند «شرح منظومه سبزواری»، «شرح حکمهالاشراق» و «اسفار» را در محضر مرحوم سیفالله ایسی میانجی تلمّذ نمود. «شوارقالالهام» را از شیخ مجتبی قزوینی فرا گرفت و برای تحصیل معارف وحیانی در حوزه درس میرزا مهدی اصفهانی حاضر شد. وی همچنین در حوزه درس خارج میرزا مهدی آشتیانی صاحب تعلیقه بر «شرح منظومه» و میرزا هاشم قزوینی حضور یافت.
ایشان در اواخر سال ۱۳۶۸ قمری (1328 ش) راهی حوزه علمیه شهر مقدس قم شد و در بحثهای خارج فقه و اصول مرجع بزرگوار؛ سید حسین طباطبائی بروجردی شرکت نمود. وی بسیاری از مهارتهای فقهی و دیدگاههای رجالی و حدیثی را از ایشان فرا گرفت و افزون بر این، از حوزه درس فقیه بزرگوار سید محمد حجت کوهکمرهای نیز بهره فراوان برد.
او در سالهای اقامت در قم، با علاّمه سید علی بهبهانی عالم معروف شهر اهواز که از پیروان مکتب فقهی محقق تهرانی بود، پیرامون برخی از مسائل قبله شناسی، نامهنگاریهایی انجام داد و در نامه های خود، به رغم دفاع سید بهبهانی از دیدگاههای محقق تهرانی، برخی از دیدگاههای وی را به نقد کشید. این مکاتبات تا آن جا ادامه یافت که مرحوم سید بهبهانی طی نامهای در هفتم رجب ۱۳۷۰ قمری(1330 ش)، خطاب به آیهالله سیستانی که در آن تاریخ، جوانی بیست و یک ساله بود، ضمن اینکه در آن مهارت علمی وی را با تعبیر «عمده العلماء المحققین و نخبه الفقهاء المدققین» ستود، ادامه بحث در خصوص موضوع قبله را به دیدار حضوری با ایشان در هنگام تشرّف به زیارت امام رضا (علیه السلام) موکول کرد.
ایشان در اوایل سال ۱۳۷۱ قمری (1331 ش) شهر مقدّس قم را به قصد اقامت در نجف اشرف؛ کانون علم و فضیلت حوزههای علمیه، ترک کرد. او سالگرد اربعین امام حسین (علیه السلام) را در کربلا ماند، آنگاه راهی نجف شد و در مدرسه علمیه بخارائی اقامت گزید. وی در نجف اشرف، حوزه درس فقه و اصول دو تن از بزرگان؛ یعنی آیت الله سید ابو القاسم موسوی خوئی و آیت الله شیخ حسین حلّی را درک کرد و زمانی طولانی را در محضر ایشان گذراند و در همان ایام، از مباحث برخی دیگر از سرشناسان حوزه؛ از جمله آیهالله حکیم و آیهالله شاهرودی نیز بهره برد.
ایشان هماکنون زعامت دینی کشور عراق را دارد و یکی از برجستهترین مراجع جهان تشیع است که در شهر مقدس نجف اشرف سکونت دارد.[7]
اسایتد آیهالله سید علی سیستانی
استادانی که آیهالله سیستانی در دانشهای مختلف از محضر ایشان استفاده نموده است، عبارتند از:
- هنر خوشنویسی: مرحوم استاد «میرزا علی آقای ناظم».
- ادبیات عرب و علم معانی و بیان: مرحوم ادیب نیشابوری.
- فقه و اصول دوره متوسطه سطح: مرحوم سید احمد مدرّس یزدی معروف به «نهنگ».
- فقه و اصول دوره عالی سطح: مرحوم آیت الله میرزا هاشم قزوینی.
- حکمت و فلسفه: سیفالله ایسی میانجی.
- کلام: مرحوم شیخ مجتبی.
- علوم و معارف وحیانی: مرحوم میرزا مهدی اصفهانی.
ایشان همچنین در حوزه درس خارج در زمینههای مختلف علوم؛ اعم از؛ فقه و اصول، حکمت و فلسفه، کلام، رجال، حدیث و …، از محضر استادان بزرگی بهره برد، که عبارتند از:
- مرحوم میرزا مهدی آشتیانی صاحب تعلیقه بر «شرح منظومه».
- مرحوم میرزا هاشم قزوینی.
- مرحوم آیهالله سید حسین طباطبائی بروجردی.
- مرحوم آیه الله سید محمد حجت کوهکمرهای.
- مرحوم آیت الله سید ابو القاسم موسوی خوئی.
- مرحوم آیت الله شیخ حسین حلّی.
- مرحوم آیهالله سید محسن طباطبایی حکیم.
- مرحوم آیهالله سید محمود حسینی شاهرودی.[8]
اجازهنامههای علمی آیهالله سید علی سیستانی
آیت الله سیستانی در حلقه درس استادان خویش، با طرح اشکالات قوی، درک سریع مطلب، تحقیق و تتبّع بسیار و تلاش پیگیر علمی و آگاهی از دیدگاههای گوناگون در زمینههای مختلف علوم حوزوی، درخششی چشمگیر یافت. گواه این مطلب آن است که ایشان در سال 1380 قمری (1340 ش) در حالی که سی و یک ساله بود، موفق به دریافت گواهی اجتهاد مطلق از سوی دو استاد خود؛ یعنی آیت الله خوئی و آیت الله شیخ حسین حلّی شد. این در حالی بود که از یک سو، آیت الله خوئی، جز برای اندکی از شاگردان خود، هرگز چنین اجازهای صادر نفرموده و از سوی دیگر تنها کسی که موفق به دریافت اجازه اجتهاد مطلق از آیت الله شیخ حسین حلّی شده، ایشان است. علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی نیز که از استادان و محدثان روزگار خویش بوده در نوشته ای در تاریخ 1380 قمری (1340 ش)، مهارت و توانمندی ایشان در علم رجال و حدیث را گواهی کرده است. در ذیل تصویر اجازهنامههای آیهالله خوی، آیت الله شیخ حسین حلی و آقا بزرگ تهرانی درج شده است.[9]
در پایان این مقال، تصویر متن نامه علاّمه سید علی بهبهانی عالم معروف شهر اهواز که در سن بیست و یک سالگیِ آیةالله سیستانی برای ایشان مرقوم داشته و در آن مهارت علمی وی را با تعبیر «عمدة العلماء المحققین و نخبة الفقهاء المدققین» ستوده است درج میشود.
فرازهای زندگی آیهالله سید علی سیستانی
زندگی هر انسانی، با توجه به مکان و زمانی که در آن زندگی می کند، همواره با درسها، تجربهها، سختیها، راحتیها، غمها، شادیها، شکستها و پیروزیهای زیادی همراه است. در این مسیر، افرادی که از آگاهی لازم برخوردار هستند، از موانع احتمالی بیشترین ثمر را برای محک زدن جرأت، قدرت، ضعف و ایمان خود میبرند.
آیهالله سیستانی از آندسته انسانهایی است که در طول حیات پربرکت خود، تلاشهای فراوانی نموده و زحمتهای بسیاری کشیده است. او برای تقویت اسلام و حوزههای علمیه مجاهدتها و مهاجرتهای متعددی نمودهاست. در مباحث آینده به برخی از فرازهای زندگی ایشان اشاره خواهد شد.
مهاجرتهای آیهالله سید علی سیستانی
آیهالله سیستانی به منظور کسب علم و دانش و معارف بلند دینی دوبار هجرت نموده است. ایشان در اولین هجرت خود در اواخر سال 1368 قمری (حدود سال 1328 ش) از مشهد مقدس راهی حوزه علمیه شهر مقدس قم شد و در بحثهای خارج فقه و اصول مرجع بزرگوار آیت الله سید حسین طباطبائی بروجردی شرکت نمود.
دومین هجرت وی در اوایل سال 1371 هجری قمری (حدود سال 1331 ش) از شهر مقدّس قم به قصد اقامت در نجف اشرف که کانون علم و فضیلت حوزههای علمیه بود، صورت گرفت.[10]
ویژگی های شخصیتی آیةالله سید علی سیستانی
آیةالله سیستانی دارای ویژگیهای شخصیتی معنوی و آرمانی است که اهل بیت عصمت (علیهمالسلام) بدان سفارش کردهاند. برای تبیین این ویژگیها، در این مقال مختصر به چند مورد از آنها اشاره میشود:
- عدالتورزی و احترام به نظر دیگران.
- ادب گفتوگو نسبت به شاگردان خود و دیگران.
- اخلاق آموزشی در تشویق شاگردان به پرسشگری و انتقاد؛ آنگونه که گزارش شده، ایشان میگفت: «باید سؤالات خود را بپرسید، حتی اگر در باره شماره صفحه بحث خاصی، یا نام کتابی باشد تا به گفتوگو با استاد و ارتباط علمی با وی خو بگیرید».
- پارسایی بدانگونه که اگر فضایی آکنده از افزونخواهی و تعصّبهای نژادی و فردی نسبت به یک مرجع خاص یا یک گرایش مشخص پدید آید، یا آتش جنگ تبلیغاتیِ دو سویهای با منشأ کینه و حسادت شعله ور شود، آیةالله سیستانی همواره خود را پایبند به سکوت و آرامش و پرهیز از این غوغا سالاریها میداند.
ضمن اینکه زهد و پارسایی ایشان در پوشاک ساده و خانه کوچک استیجاری و اثاثیه ناچیز برای زندگی، امری مثال زدنی است.
- دستاورد فکری: آیةالله سیستانی تنها یک فقیه نیست، بلکه بزرگمردی فرهیخته و آگاه به اندیشههای معاصر و آشنا با دیدگاههای تمدنی گوناگون است که به زمینههای اقتصادی و سیاسی در معادلات جهانی نگاهی ژرف دارد و همسو با پیشرفتهای نمایان بشری و اوضاع کنونی، نظریههای برجسته مدیریتی و اندیشههای اجتماعی تازهای را ارائه داده است، به گونهای که در نظر ایشان، «فتوا» کارکرد شایستهای در نیل جامعه مسلمان به خیر و صلاح دارد.[11]
کسوت و پیشه آیهالله سید علی سیستانی
اسلام، دین کار، تلاش، کوشش و تولید است که همه را به فعالیت برای تهیه معاش زندگی دعوت کرده است. همانگونه که در مبحث زندگی نامه وی آمده است، او؛ فقیهی اصولی، مجتهدی عظیم الشأن، دانشمند و عالمی برجسته و مرجعی والا مقام از مراجع تقلید شیعه است. با توجه به شخصیت علمی او معلوم میشود که کار و پیشه او تنها تحصیل، تدریس، تحقیق، پژوهش و نوشتن است. البته ایشان غیر از جایگاه استادی علوم معقول و منقول و تدریس آنها و همچنین مرجعیت شیعیان جهان، چندین سال است زعامت حوزه علمیه نجف را نیز بهعهده دارد.
اخلاق و صفات آیهالله سید علی سیستانی
همه کسانی که از نزدیک با حضرت آیةاللّه سیستانی معاشرت و رفت و آمد، کنند، خیلی زود به شخصیت ممتاز و روحیه عالی او پی میبرند. این روحیه وی را به یک الگوی برجسته و عالم ربانی مبدل کرده است. اینک در این مقال کوتاه، به برخی از فضایل و مکارم اخلاقی آن بزرگوار، اشاره میشود:
- انصاف و احترام به رأی دیگران: ایشان به علم و علم آموزی عشق ورزیده و ارادت خاصی نسبت به معرفت و رسیدن به حقایق دارد. او در این راستا، همواره به رأی دیگران احترام گذاشته، هرگز خواندن، تتبع، بحث و آگاه شدن از آرای دیگر علما را فراموش نمیکنند؛ لذا گاهی اوقات، بحثهای برخی از اهل علم را که خیلی هم معروف نیستند، مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد. همین امر نشان از توجه خاص و احترام فوق العاده وی نسبت به رأی دیگران دارد.
- ادب و نزاکت در بحث و گفتوگوی علمی: بهطور معمول جلسات بحث و محاوره که بین طلبهها یا میان یک طلبه و استادش، صورت میگیرد، بسیار محکم و جدی میباشد، البته در بعضی مواقع ممکن است همراه با کمی تندی صورت گیرد که روش صحیحی برای بحث و گفتوگو نیست و انسان را به هدف علمی مطلوب نمی رساند.
اما باید گفت: همیشه اساس کار آیةاللّه سیستانی در درسها و بحثهایی که با شاگردان خود دارد، ادب و احترام دوجانبه میان شاگرد و استاد بوده و هست؛ گرچه گاهی اوقات برخی از موضوعات یا بحثهایی که در محضر ایشان مطرح میشود، ضعیف است. ضمن اینکه روش ایشان در این سؤال و جوابها این است که سعی دارد جوابی را که به شاگرد خویش می دهد، تکرار کند تا طرف مقابل مسئله مطرح شده را درک کند، اما اگر سؤال کننده روی نظر خود، اصرار بیجا کند، سکوت را ترجیح می دهد.
- ورع و تقوا: در این مورد تنها اشاره به این مطلب کافی است که آیةاللّه سیستانی هیچگاه دنبال رسیدن به منصب مرجعیت و کرسی زعامت حوزه نبوده است. به عنوان مثال؛ او در عیادتی که از استادشان مرحوم آیت الله سید ابوالقاسم خوئی در 29 ربیع الثانی 1409 قمری (18 آذر 1367 ش) داشتهاست، استادشان از ایشان خواستند که به جای وی در مسجد خضراء، امامت نماز جماعت را به عهده بگیرد. ایشان در بدو امر این موضوع را قبول ننمود، لکن آن مرحوم اصرار زیادی نموده و فرمودند: اگر میتوانستم هماننند مرحوم حاج آقا حسین قمی حکم میکردم، شما را مجبور به قبول مینمودم. اما آیةاللّه سیستانی چند روز مهلت خواسته و پس از آن، در 5 جمادی الاول 1409 قمری (23/09/1367)، امامت نماز را تقبل نموده و این کار تا آخرین جمعه ماه ذی الحجه سال 1414 قمری که مسجد خضراء بسته شد، ادامه داشت.
- عدالتورزی و احترام به نظر دیگران: کسانی که با ایشان برخورد و ملاقاتی داشته باشند، او را انسانی خواهند یافت که در پرتو شیفتگی به علم و معرفت و نیل به حقیقت و مقدس شمردن آزادی سازنده بیان و اندیشه، مطالعه فراوانی دارد و کتابها، جستارها و دیدگاههای مختلف، حتی نظریات کسانی غیر از اساتید خود، یا اندیشه های برخی از شخصیتهای ناشناخته دریای پهناور حوزه علمیه را پی میگیرد. این امر چیزی است که سیمای نمایانی از انصاف و احترام به اندیشه دیگران را در وجود او باز میتاباند.
- اخلاق آموزشی و تربیت: تدریس در حوزههای علمیه، مسئولیتی رسمی و برنامهریزی شده نیست که استاد به ازای دریافت دستمزد به آن بپردازد؛ زیرا این نگرش، مدرّس را از تحکیم بنیادهای علمی در شاگرد و توجه به پرورش او برای ارتقای سطح دانش وی تا مرزهای شکوفایی بازمیدارد. وانگهی، در فرایند تربیت طلاب، تدریس تنها به آموزشهای علمی خلاصه نمیشود، بلکه ساحت تدریس مسئولیت سنگینی است که پرداختن به آن، نیازمند روحیه عشق و مهربانی به دانشجو و تشویق وی به علم آموزی و رعایت آداب علم نیز هست. همانگونه که آیةالله حکیم و آیةالله خوئی نمونههای درخشانی از رعایت خلق و خوی تربیتی در ارتباط با شاگردان و طلاب خود بودند، همین اخلاق در شاگرد ایشان؛ یعنی آیة الله سیستانی نیز تبلور یافتهاست. وی همواره در پایان وقت درس، شاگردان را به پرسشگری و انتقاد تشویق میکند و میگوید: «باید سؤالات خود را بپرسید، حتی اگر در باره شماره صفحه بحث خاصی، یا نام کتابی باشد تا به گفتوگو با استاد و ارتباط علمی با وی خو بگیرید». ایشان همچنین شاگردان خود را به مقایسه بحثهای خویش با پژوهشهای چاپ شده و اطّلاع از نقاط ضعف و قوت آن وامیدارد و پیوسته در مورد گرامیداشت علما و پایبندی به رعایت ادب در نقد سخنان ایشان تأکید میکند و از اساتید خود با احترام و اهتمامی ویژه نام میبرد.
- پارسایی: در میان بسیاری از علما و بزرگان به شکلی نمایان مرسوم است که میکوشند تا خود را از مواضع جنجالی و فتنه انگیز دور نگه دارند. شاید کسانی باشند که این رویکرد پرهیزکارانه را نوعی موضعگیری منفی قلمداد کرده و آن را گریز از رو به رو شدن با واقعیتها و فرار از اظهارنظر آشکاری بشمارند که شرع مقدس بدان حکم فرموده است، ولی با اندکی درنگ و توجه نمایان میشود که برای پاسداشت منافع عمومی، گاه همین سکوت و دم فرو بستن، موضعی مثبت و بایسته است و ورود به صحنه واقعیت و موضعگیری شرعی به شرایط مساعد و زمینههایی سازگار با آن اوضاع نیاز دارد؛ مثلاً اگر در صحنه جوامع اسلامی یا حوزههای علمیه جوسازیها و شبهه افکنیهایی پدید آید که به مفاهیم بنیادین آیین اسلام آسیب وارد آورد، پیش از هر کسی، علما هستند که باید برای تبیین واقعیتها و برطرفسازی شبههها وارد عمل شوند؛ زیرا به تعبیر حدیث شریف، «هر گاه بدعتی رخ نماید، این عالِم است که باید دانش خود را نمایان سازد و اگر از این کار پرهیز کند، از رحمت خدا دور باد».[12] اما اگر فرایند فتنه روندی کاملاً شخصی داشته باشد و فضایی آکنده از افزونخواهی و تعصّبهای نژادی و فردی نسبت به یک مرجع خاص یا یک گرایش مشخص پدید آید یا آتش جنگ تبلیغاتیِ دو سویهای با منشأ کینه و حسادت شعله ور شود، آیةالله سیستانی همواره خود را پایبند به سکوت و آرامش و پرهیز از این غوغا سالاریها میداند.
ضمن اینکه زهد و پارسایی ایشان در پوشاک ساده و خانه کوچک استیجاری و اثاثیه ناچیز برای زندگی، امری مثال زدنی است.[13]
درایت آیهالله سید علی سیستانی
آنچه دراین مقال کوتاه به آن پرداخته میشود، اشاره کوتاهی به درایت و روش کرامتگونه آیةالله سیستانی به دلیل ایفای نقش مهم ایشان در تحولات سیاسی عراق پس از صدام است. وی از جهت فقه سیاسی به ولایت عام فقها در امور حسبیه معتقداست. او برای فقها و مراجع صاحب صلاحیت در امور سیاسی، قائل به شأن هدایتی و نظارتی است. از همین رو ایشان پس از سقوط حکومت صدام به تشکیل حکومت ولایت فقیه در عراق اقدام ننموده، اما در شکلگیری عراق پس از صدام و تثبیت اسلام به عنوان منبع اصلی قانون در قانون اساسی عراق و حفظ یکپارچگی عراق نقش اساسی داشت.
پُل بِرمر حاکم نظامی آمریکائیها در عراق، درصدد تشکیل حکومتی متشکل از شخصیتهای عراقی منتخب آمریکا بود؛ لذا پیشنهاد کرده بود آمریکا قانون اساسی جدید عراق را بنویسد، اما آیت الله سیستانی با صدور فتوایی در نجف اشرف با نقشه برمر مخالفت کرده، آن را به طور بنیادی و ریشهای غیرقابل قبول دانست. او تأکید کرد که خودِ ملت عراق باید ترکیب دولت خویش را انتخاب کرده و قانون اساسی جدید را نیز تدوین کند. پل برمر انتظار داشت با موضع آیت الله سیستانی مخالفت شود، لیکن با فرا رسیدن پایان سال ۲۰۰۳ و تظاهرات دهها هزار نفری ملت عراق در حمایت از تصمیم آیةالله سیستانی صریحا مشخص شد که حتی پل برمر حاکم نظامی آمریکا و افراد انتخابی او در شورای حکومتی عراق، باید تسلیم درخواست های ایشان در مورد اجرای انتخابات شوند. بدین ترتیب حاکم نطامی آمریکا مجبور به عقبنشینی شد و ملت عراق گام به گام براساس رهنمودهای ایشان، خود زمام امور کشور خویش را به دست گرفتند.
نام آیةالله سیستانی به دلیل ایفای نقش مهمی که در تحولات سیاسی عراق پس از صدام داشت، در صدر اخبار رسانهای جهان قرار دارد. مرحوم آیةالله رفسنجانی در دیدار با آیةالله سیستانی در سال ۱۳۸۷ شمسی اظهار داشت: «شما در قضایای عراق خیلی خوب عمل کردید». امروز آیةالله سیستانی رمز وحدت عراق است و همه قومیتها و مذاهب؛ اعم از کُرد، ترکمن، عرب، سنی و شیعه برای ایشان احترام و اهمیت وافری قائل و عملا نظر ایشان در امور اختلافی سیاسی بین گروههای حاکم در عراق فصل الخطاب است. او معتقداست بدین روش، هم شأن مرجعیت حفظ میشود و هم مرجعیت به وظیفه خود در جهت امر به معروف و نهی از منکر در مسائل اجتماعی و سیاسی عمل کرده، ملجاء و پناهگاه مردم باقی می ماند، بدون آن که آلوده به منازعات قدرت سیاسی گردد. آیةالله رفسنجانی در دیدار یا آیةالله سیستانی اظهار داشت: «شما قانوناً اختیاری ندارید، اما نفوذتان زیاد است و میتوانید کارهای فوق قانون انجام بدهید و مردم عراق و مسئولان هم از شما اطاعت می کنند».
نفوذ سیاسی آیةالله سیستانی بدون در اختیار داشتن مسند حکومتی، بیش از نفوذ میرداماد، شیخ بهایی و علامه مجلسی آنهم با وجود دارا بودن مسند در دولت صفویه است. ایشان در صحنه سیاسی عراق منش و تدبیر جدیدی از رهبری خردمندانه مرجعیت شیعه را ارائه کرده که میتواند یکی از مدلهای راهنمای جامعه اسلامی در رهبری «حوادث واقعه» باشد. این مدل رهبری سالها اسباب مباهات و افتخار شیعیان جهان خواهد بود. یک مرجع ایرانیالاصل در یک کشور دارای مذاهب، طوایف، اقوام و افکار مختلف، تحت اشغال بزگترین قدرت استکباری جهان، موفق شد با کیش و مات کردن آمریکا، شیعیان را به حکومت رسانده و حافظ تمامیت ارضی کشور عراق باشد، بدون آن که ارتشی تحت فرمان داشته باشد. بدون شک خرد، تقوا، تواضع، سجایای اخلاقی، بیتوجهی ایشان به عناوین و هیمنه و حشمت دنیوی، محبوبیت و مقبولیت مردمی و مشروعیت والای برجسته علمی و معنوی و در یک کلمه کرامات و بزرگواریهای او، نقش مهمی در موفقیتهای چشمگیر وی در رهبری جامعه پیچیده، لغزنده، ناپایدار و موزائیکی عراق داشته است.
امروز بسیاری از مقامات سیاسی و حوزوی ایران، با ایشان در ارتباط و برای وی احترام ویژهای قائل هستند. امروزه نفوذ معنوی آیةالله سیستانی در ایران گسترش یافته، به نحوی که مجله نیوزویک در یک مقاله تحلیلی در سال ۱۳۸۸ از سید جواد شهرستانی؛ داماد و نماینده او در ایران و مدیر مؤسسه آلالبیت (علیهم السلام)، به عنوان یکی از ۲۰ چهره با نفوذ در ایران نام میبَرَد. آیةالله سیستانی مخالف دخالت حکومت ها در امور حوزوی است و معتقداست، حوزههای علمیه باید استقلال خود از حکومتها را حفظ کنند. ایشان مراکز تحقیقاتی، فرهنگی و کتابخانههای تخصصی متعددی در ایران تأسیس کردهاست. وی از مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی ایران و جهان کاملا آگاه و دژ استوار دفاع از منافع جهان تشیع به شمار میرود.
این مرجع آگاه در هفته اول جنگ سیوسه روزه ۲۰۰۶ میلادیِ اسرائیل علیه لبنان، علاوه بر محکومیت کتبی تجاوزات اسرائیل به لبنان، از جهانیان درخواست کرد به تجاوزات وقیحانه اسرائیل علیه لبنان خاتمه دهند و در کنار ملت لبنان قرار گیرند. او پس از بمباران روستای قانا توسط اسرائیل، به درخواست نبیه بری رئیس مجلس لبنان، طی اخطاری شفاهی به «جورج بوش» اظهار داشت: «مردم اسلامی منطقه، آمریکا را در این خصوص نخواهند بخشید». عادل عبدالمهدی معاون اول رئیس جمهور وقت عراق، پیام شفاهی آیتالله سیستانی را به جورج بوش؛ رئیسجمهور وقت آمریکا، دیک چنی؛ معاون اول رئیسجمهور و کاندولیزا رایس؛ وزیر امور خارجه آمریکا ابلاغ کرد. بوش در پاسخ به پیام آیتالله سیستانی طی نامهای از تلاش خود در شورای امنیت برای یافتن یک راه حل نهاییِ شامل پایان جنگ، خبر داد. اخطار آیتالله سیستانی به جورج بوش از عوامل مهم پایان یافتن حملات اسرائیل علیه حزب الله لبنان بود. ایشان در قضایای بحرین نیز از نفوذ خود برای دفاع از حقوق شیعیان استفاده کرد. حمایت وی از آیتالله شیخ عیسی قاسم؛ رهبر شیعیان بحرین، نقش مهمی در تثبیت موقعیت او و شیعیان در مقابل دولت بحرین و حکومت سعودی داشت.
مرجعیت این فقیه جامع الشرایط و عالم جامع الاطراف بیدار و روشن، بدون کمک هیچ حکومتی در عالم تشیع بلامنازع است. از کرامات این مرد بزرگ همین بس که، او از یک اتاق ساده و محقر برقلب میلیونها مسلمان حکومت نموده و نقشههای دشمنان اسلام و تشیع را با اتکاء به خداوند و تدابیر الهی خود، بدون توسل به قوه قهریه، نقش بر آب میکند. حوزههای علمیه و دانشگاهها در زمینه تدریس مدیریت و علوم سیاسی، باید پیرامون روشها، منش ها و تدابیر ایشان تحقیق کنند. شاید بتوان به مدد روش رهبری ایشان، به صلحی عادلانه بدون توسل به جنگ با گفتوگو، دیپلماسی و تکیه بر نیروی میلیونی ملتها دست یافت.[14]
آثار و اقدامات آیهالله سید علی سیستانی
انسان های شایسته و تأثیرگذار با شناخت جامع خود از زمانه و درک موقعیت و زمان حساس خویش، اقدامات تاریخی مهمی را صورت داده و خدمات بسیاری به جامعه مینمایند. آیهالله سیستانی از زمره شخصیتهای مؤثر است که در طول حیات پربرکت خود تا به امروز، دست به اقدامات بسیار پرباری زده و صاحب آثار زیادی نیز میباشد که هرکدام باید در جای خود مورد بحث قرار گیرد.
اندیشه و مکتب آیهالله سید علی سیستانی
آنچه در بخش اول این گفتار مختصر، پیرامون اندیشه و مکتب آیهالله سیستانی مطرح میشود، متن گفتوگویی است که با سید منیر الخباز از اهالی قطیف عربستان، از شاگردان خاص آیهالله سیستانی و از خطبا و اساتید حوزه علمیه نجف، صورت گرفته است.
وی میگوید: زمانی (۱۹۸۷ میلادی برابر با سال 1366 شمسی) که در درس خارج شرکت میکردم، حوزه نجف اشرف ضعیف بود و اساتید و طلاب کمی در آن باقی مانده بودند. حتی شمار اساتید و طلاب مشغول در آن، در تمام مراحل مقدمات، سطح و بحث خارج، تنها سیصد نفر بود. درسهای خارج شامل درس فقه سید خوئی، فقه سید عبدالاعلی سبزواری، میرزا علی غروی، شیخ مرتضی بروجردی و شیخ اسحاق فیاض بود و درس خارج اصول برجسته آن دوره، درس سید سیستانی بود. از این رو فضلای برجسته و سرشناس در آن شرکت میکردند و با این حال تعداد آنها 25 یا 27 نفر بود.
اولین ویژگی درس ایشان، روش ایشان در درس خارج اصول بود. روشی جامع میان مکاتب مختلف اصولی و متأثر از اندیشههای اصولی میرزا مهدی اصفهانی بود که در مشهد معروف بود. علاوه بر این، در درس خود اهتمام زیادی نیز به اندیشههای اصولی محقق شیخ هادی تهرانی و مکاتب معروف اصولی؛ مانند مکتب نائینی، عراقی و اصفهانی داشت. پس اولین ویژگی درس ایشان احاطهای بود که به مکاتب متنوع اصولی داشت.
دومین ویژگی درس ایشان این بود که با مکاتب علمی جدید در حقوق نیز آشنا بود و اطلاع زیادی هم در زمینههای روانشناسی (علمالنفس)، جامعهشناسی، فلسفه جدید و فلسفه غرب داشت. ایشان با علم زبانشناسی جدید نیز آشنا بود و به نظر من از لحاظ جامعیت و فراوانی معلومات و گستره اطلاعات به ویژه در مورد علوم جدید، چهره دیگری از شهید سید محمدباقر صدر بود. ایشان هر کتابی را که به زبان عربی یا فارسی منتشر میشد پیگیری میکرد و در هر زمینهای مطالعه داشت. تأثیر این اطلاعات و دانستههای گسترده در درس اصول و فقه ایشان و هر مسئله دیگرِ مرتبط با فلسفه جدید یا روانشناسی و علوم دیگر آشکار بود.
سومین ویژگی این بود که بعد از طرح درس میکوشید مطلب جدیدی ارائه کند و در این راه یا آن بحث را از شکل شناخته شده و مرسوم خود خارج میساخت و یا اینکه ایده جدیدی را در آن مطرح مینمود. بدین ترتیب تلاش برای نوآوری، یکی از روشهای ایشان محسوب میشد که در بحثهای اصولی خود به آن پایبند بود.
چهارمین ویژگی درس ایشان این بود که در فهم افکار و نظریات نائینی دقیق بود؛ زیرا ایشان یک دوره کامل اصول را نزد شاگرد نائینی؛ یعنی آیت الله شیخ حسین حلی سپری کرده بود و شیخ حلی در آن دوره به نام «زبان محقق نائینی» و نزدیکترین شاگرد وی معروف بود. از این رو سید سیستانی در درس خود بسیار در آراء سید خوئی و فهم او از نظریات نائینی مناقشه میکرد و در بسیاری از موارد قائل به سوءبرداشت سید خوئی از نظریات محقق نائینی بود؛ زیرا سید سیستانی در این زمینه تکیه بر استادی داشت که به محقق نائینی نزدیکتر از سید خوئی بود.
با توجه به این مطلب، ایشان مکتب ویژه خود را دارد؛ به این معنا که مکتب سید سیستانی از لحاظ فقه و اصول کاملاً با مکتب سید خوئی متفاوت است.
اولین ویژگی ممتازکننده مکتب سید سیستانی این بود که بیشتر با مکتب سید بروجردی همسو بود تا مکتب سید خوئی؛ زیرا ایشان پنج سال شاگرد سید بروجردی بود و از مکتب ایشان تأثیر پذیرفته بود. در فهم فقه اهل سنت، سید سیستانی اول بود؛ بدین معنا که فقه اهل سنت را بهتر از خودشان میشناخت و این به دلیل مطالعه و تحقیق فراوان فقه اهل سنت توسط ایشان بود. همانگونه که در مکتب سید بروجردی معروف است، سید سیستانی بر این باور بود که شناخت روایات اهل بیت ممکن نیست، مگر از راه شناخت فقهِ مقابل آن در عصر ائمه (علیهمالسلام)؛ زیرا ایشان نیز همانند سید بروجردی معتقد بود روایات اهل بیت (علیهمالسلام) ناظر به فقه اهل سنتِ معاصر ائمه بوده، با این بیان که این روایات، تعلیق، اضافه، نقد و یا تأسیس در مقابل نظریات فقهی اهل سنت بودهاند. از این رو شما میبینید سید سیستانی در فهم روایات، اختلافات زیادی با سید خوئی دارد؛ زیرا سید سیستانی روایت را از طریق فقه مقابل متعلق به اهل سنت در عصر صدور روایت میخواند و میفهمد.
دومین ویژگی مکتب فقه سید سیستانی این بود که ایشان بر کتابهای گذشتگان تمرکز داشت و همیشه مسائل را از این کتابها میخواند و آن را همانند قدما بیان و تحریر میکرد. در مورد نظریات و اقوال مشهور قدما اهل تحقیق بود و در هر مسئلهای از این نظریات استفاده میکرد و بر همین اساس نیز آن مسئله و ادله آن را بیان و سیر تاریخیاش را تا زمان ما عنوان میکرد.
سومین ویژگی مکتب سید سیستانی این بود که ایشان اِشراف گستردهای بر متون و نسخههای خطی داشت و ابداً این گونه نبود که به نسخههای چاپ شده کتب اربعه مراجعه کند. بلکه به نسخههای خطی آن مراجعه میکرد و متون را با اختلاف نسخههایی که داشتند با هم مقایسه میکرد. به هر حال در این زمینه صاحب اطلاع بود که چه نسخهای ارجحیت دارد و چگونه باید این نسخهها را ارزشگذاری کرد.
ویژگی دیگر مکتب ایشان این بود که عنایت زیادی نسبت به اینکه یک روایت را از میان مجموعه روایات بفهمد، داشت و در فقه خود از این روش به عنوان فهم استنباطی نصوص تعبیر میکرد و میگفت: روایت فقط با دقت عقلی و عرفی فهمیده نمیشود، بلکه ملاک فهم آن فهم استنباطی است. منظور ایشان از فهم استنباطی این بود که فقیه نمیتواند روایت را بفهمد، مگر اینکه آن را در میان مجموعه روایتها بنگرد؛ از این رو کافی نیست که فقیه فقط به روایتهای باب نماز و روزه آگاه باشد، بلکه باید دیدگاهی کلی از تمام روایتها داشته باشد تا با زبان و مذاق روایات اهل بیت (علیهم السلام) آشنا شود. در روایت نیز آمده است که شما فقیه نمیشوید، مگر اینکه زبان و مذاق سخنان ما را بدانید. ایشان ارتباط و علقه زیادی با آقابزرگ تهرانی داشت و اجازه حدیث مفصلی نیز از وی داشت که در آن تأکید کرده بود سید سیستانی از علمای برجسته در تحقیق و فهم حدیث و وسعت آگاهی در مورد کتابها و نسخههای خطی حدیثی و چاپی است. این ویژگیهای درس ایشان بود که در مقایسه با درس سید خوئی میتوان به آن اشاره کرد.[15]
اما بخش دوم این گفتار در خصوص اثرات آیهالله سیستانی در حوزه علمیه است که در این زمینه میتوان به دو مطلب اشاره کرد:
الف. روش فقهی وی که سبک ویژهای را دنبال کرده و درس و بحث فقه ایشان
- مقایسه تطبیقی میان فقه شیعه و فقه دیگر مذاهب اسلامی: این روش، آگاهی از تفکرات فقهی اهل سنت در زمان صدور فتوا، همانند اطلاع از کتاب الموطّأ مالک و فتاوای ابو یوسف و آرای دیگر فقهای اهل سنت، اهداف ائمه (علیهم السلام) و دیدگاههای پیشوایان شیعه از صدور احکام را نمایان میسازد.
- بهره گیری از علم حقوق در برخی از موارد فقهی: مانند مراجعه به قانون اساسی عراق، مصر و فرانسه به هنگام طرح مباحث مربوط در کتابهای بیع و خیارات. روشن است که آگاهی گسترده از دیدگاههای حقوقی معاصر، انسان را از مهارتی حقوقی برخوردار کرده که در پرتو آن میتواند قواعد فقهی را تحلیل و مدارک و مستندات و موارد اجرایی آن را توسعه بخشد.
- نظریه پردازیهای نوگرایانه: بیشتر علمای سرشناس ما به پارهای از قواعد فقهی با همان ساختاری که پیشینیان مطرح کردهاند، مینگرند و جز پیرامون صحت و سقم اسناد آن و بود و نبود مدارک و مستندات دیگر درباره آن، چیزی بر آن نمی افزایند. اما آیةالله سیستانی همواره میکوشد تا ساختار برخی از قواعد فقهی را ترقی بخشد. به عنوان نمونه: در خصوص «قاعده الزام» که برخی از فقها از جهت مصلحت به آن نظر میکنند؛ بدین معنا که مسلمان مؤمن میتواند در تحقق شماری از خواستههای شخصی خویش، به بعضی از قوانین دیگر مذاهب استناد کند، هر چند مورد تأیید مذهب خودش نباشد، آیةالله سیستانی آن را بر پایه احترام مطرح نموده و به همین اعتبار؛ یعنی حرمت دادن به دیدگاهها و قوانین دیگران و از رهگذر آزادی اندیشه، آن را «قاعده احترام» مینامد. بر این اساس، قاعدههای «هر قومی آیین ازدواج خود را دارند»، و «ازدواج مشرکان با یکدیگر جایز است»، در همین راستا میگنجد.
- نگرش اجتماعی به متون: فقهایی هستند که تنها به حروف و الفاظ بسنده میکنند؛ بدین معنا که بدون هیچ تلاشی برای گسترده کردن دلالتهای متن، خود را در مرزهای الفاظ نص نگه میدارند. اما در برابر این دسته، فقیهانی نیز با در نظر گرفتن فضا و شرایط پیرامونیِ متن، به شناخت دیگر اوضاع تأثیرگذار در دلالت نصوص میپردازند. به عنوان مثال، در رویارویی با این روایت که رسولخدا (صلیالله علیه و آله) در روز خیبر، خوردن گوشت الاغ را تحریم کرد، اگر به فهم تحت اللفظی بسنده کنیم، باید قائل به حرمت یا کراهت خوردن گوشت الاغ شویم. اما اگر از نگرشی اجتماعی پیروی کنیم، خواهیم دید که متن یادشده به شرایط دشوار نبرد با یهود خیبر نظر دارد؛ زیرا هر جنگی نیازمند ابزاری برای حمل اسلحه و جنگ افزار است و در آن دوران هم برای این کار وسیله ای جز چهار پایان و از جمله الاغ نبوده است. بنابراین، حکم یادشده یک نهی حکومتی و مدیریتی و تنها برای رعایت مصلحت در یک موضوع خاص بوده است که شرایط آن زمان اقتضای آن را داشته و نمیتوان تشریع حرمت یا کراهت را از آن استفاده کرد. حضرت استاد در برخورد با متون، شیوه دوم را برگزیده است.[16]
شیوههای بحث و تدریس آیهالله سید علی سیستانی
درس و بحث آیةالله سیستانی با سبک تدریس بسیاری از استادان حوزه و صاحبان کرسی درس خارج متفاوت است. در زمینه بحثهای اصولی میتوان به این ویژگیهای حوزه ایشان، اشاره کرد:
- مطرح نمودن پیشینه تاریخی مباحث و آشنایی با ریشههای آن.
- پیوند میان دیدگاههای حوزوی و اندیشههای معاصر: بهعنوان نمونه؛ ایشان در بحث خود پیرامون «معنای حرفی» و در بیان فرق میان «معنای حرفی» و «معنای اسمی» و این که آیا این تفاوت ذاتی است یا اعتباری؟ رویکرد صاحب کفایه مبنی بر اعتباری و لحاظی بودن تفاوت را برگزیدهاست، اما بنیاد این گزاره را بریک انگاره نوین فلسفی که عبارت از تکثر ادراکی در فعالیت و خلاقیت ذهن آدمی است، گذاشته که میگوید: اندیشه انسان در آنِ واحد میتواند یک مطلب را به دو شکل تصور کند؛ یک بار به صورت «استقلالی» و «به وضوح» که از آن تعبیر به «اسم» میشود و یک بار به شکل «آلی» و «در خفا» که آن را «حرف» مینامند.
- اهتمام به بحثهای اصولی کاربردی در فقه: طلاب حوزه علمیه با علمای بسیاری روبه رو هستند و گاه چنان در بحثهای اصولی فرو میروند که تنها مایه فرسایش اندیشه و فکر است و فقیه را در روند فقاهت وی هیچ بهرهای نمیافزاید. از این شمار مباحث باید به مبحث «وضع» و اعتباری یا تکوینی بودن آن و اینکه آیا «حقیقت وضع» بر مبنای «تعهد» است یا «تخصیص»، و بحثهای مربوط به موضوع علم و تعریف فلاسفه از عوارض ذاتی علم و مباحثی از این قبیل یاد کرد.
در برابر این رویکرد فراگیر، کسانی که درسهای ایشان را دیدهاند، فهمیدهاند که ایشان به مباحث اصولی کاربردی در استنباط ، نظیر مباحث «اصول عملیه»، «تعادل و تراجیح» و «عام و خاص»، تمام تلاش خود را چنان به کار میبندد که پایههای علمی استواری برای آن بنا کند. اما در بحثهای دیگر، تنها به همان اندازه که در دیگر مباحث علمی سودمند افتد یا ثمرهای در فقه داشته باشد، بسنده میکند.
- نوآوری و ابتکار: شاید بسیاری از استادان توانمند حوزه از روحیه نوآوری بیبهره باشند و تمام تلاش خود را به حاشیهنویسی بر آثار دیگران معطوف داشته، به جای پرداختن به جوهر و درونمایه مباحث، تنها به زیباسازی ظاهر آن بکوشند، بدین گونه که نخست آرا و دیدگاههای موجود را بیان نموده، سپس بر پارهای از آنها حاشیه بزنند و سرانجام نظری را که به باور خودشان درستتر است، انتخاب کنند. اما آیةالله سیستانی میکوشد تا متناسب با نیاز بحث، مطلب را در قالب جدیدی ارائه دهد؛ مثلاً در بحث از «استعمال لفظ در چند معنا»، که اصولیها آن را به عنوان یک گزاره بیثمر عقلی فلسفی، از نگاه «امکان و استحاله» به بحث میکشند، وی آن را از نگاه «وقوع و عدم وقوع» که قویترین دلیل امکان است، یا از جهت «ظهور یا عدم ظهور لفظ در چند معنا» مطرح نموده است.
5ـ بررسی تطبیقی مکاتب: در میان اساتید معروف است که بحثهای علمی خود را تنها در مرزهای یک مکتب یا یک گرایش خاص به پیش میبرند، اما سید استاد مباحث خود را همواره با اندیشههای مکتب مشهد و افکار مکتب قم و دیدگاههای مکتب نجف اشرف تطبیق داده، از یک سو آرای عالِم مشهد مرحوم میرزا مهدی اصفهانی را مطرح کرده، از سوی دیگر نظریات آیةالله بروجردی را به مثابه زبان گویای مکتب قم، متعرّض شده و سرانجام دیدگاههای آیةالله خوئی و شیخ حسین حلّی را به عنوان نظریهپردازان مکتب نجف اشرف، به میان کشیده است. این گرایش چند وجهی گوشههایی تازه از بحث را در برابر ما می گشاید و دیدگاه روشن و نمایانی از واقعیتهای علمی را پیش روی ما مینهد.[17]
آثار علمی آیهالله سید علی سیستانی
آثار تحقیقى ـ پژوهشى که آیهالله سیستانی در زمینه هاى مختلف فقهى، اصولى، کلامى و … به رشته تحریر درآوردهاست، به شرح ذیل است:
- شرح کتاب العروة الوثقی.
- بحثهای اصولی (دوره کامل اصول در چندین جلد).
- کتاب القضاء.
- کتاب بیع و خیارات.
- رساله در «الصلاة فی اللباس المشکوک».
- رساله در مبحث ربا.
- رساله در «خُمس الفوائدِ و الأرباح».
- رساله در نماز مسافر.
- رساله در مبحث قبله.
- رساله در قاعده ید.
- رساله در قاعده تجاوز و فراغ.
- رساله در قاعده لاضرر و لاضرار.
- رساله در مبحث تقیه.
- رساله در قاعده الزام.
- رساله در قاعده قرعه.
- رساله در اجتهاد و تقلید.
- رساله در عدم تحریف قرآن (صیانة الکتاب العزیز من التحریف).
- رساله در (حجیة مراسیل إبن أبی عمیر).
- رساله در تاریخ حدیث نگاری اسلامی (تاریخ تدوین الحدیث فی الإسلام).
- شرح مشیخه تهذیبین.
- نقد رساله تصحیح اسانید محقق اردبیلی.
- رسالهای در «مسالک القدماء فی حجیة الأخبار».
- الفوائد الغرویة.
- الفوائد الفقهیة.
- شرح مشیخه فقیه.
- رساله در صحت انتسابِ کتابِ الملل به فضل بن شاذان.
- رساله در اختلاف افق (اختلاف الآفاق فی رؤیة الهلال).
- رساله در حکم اختلاف دو مجتهد متساوی در فتوی (تقریرات فقه و اصول).
- تعارض ادله (تقریرات سید هاشم هاشمی).
- استصحاب (تقریرات سید مرتضی مهری).
- کتاب الصلاة (تقریرات سید مرتضی مهری).
- مباحث الفاظ (تقریرات سید حسن مرعشی).
- کتاب الصوم (تقریرات سید حسن مرعشی).
- اجتهاد و تقلید (تقریرات سید محمد علی ربانی).
- قاعده الزام (تقریرات سید محمد علی ربانی).
- الرافد فی علم الأصول (تقریرات سید منیر خباز).
- قاعده لاضرر و لاضرار.[18]
کتب فتوایی ایشان به زبان عربی به شرح ذیل است:
- التعلیقةُ عَلَی العروة الوثقی (الجزء الأول و الثانی و الثالث).
- منهاج الصالحین (الجزء الأول و الثانی و الثالث).
- مناسک الحج.
- مناسک الحج و مُلحقاتِها.
- المسائل المنتخبة.
- الفقه للمغتربین.
- الفتاوی المیسرة.
- الوجیز فی أحکام العبادات.
- المیسر فی الحج و العمرة.
- أسئلة حول رؤیة الهلال و أجوِبَتها.[19]
کتب فتوایی ایشان به زبان فارسی به شرح ذیل است:
- رساله توضیح المسائل جامع در ۲جلد.
- رساله توضیح المسائل.
- مناسک حج.
- ملحقات مناسک حج.
- فقه برای غرب نشینان.[20]
شاگردان آیهالله سید علی سیستانی
در طول سالهای گذشته، بسیاری از فضلای برجسته در بحثهای پربار و ارزنده آیهالله سیستانی شرکت نمودهاند که برخی از آنان در شمار استادان بحث خارج شمرده میشوند. اسامی برخی از ایشان عبارت است از: حضرات آیات شیخ مهدی مروارید، سید مرتضی مهری، مرحوم سید حبیب حسینیان، سید احمد مددی، شیخ مصطفی هرندی، سید هاشم هاشمی و تنی چند از دیگر اساتیدی که در حوزههای علمیه به تدریس اشتغال داشته و دارند.[21]
اقدامات فرهنگی آیهالله سید علی سیستانی
ایشان در راستای پیشبرد اهداف متعالی اسلام در نقاط مختلف دست به تأسیس برخی از مؤسسات و مراکز علمی و فرهنگی، زده است. از جمله آنها میتوان به مواردی در شهرهای؛ قم، لندن، بیروت، استانبول و ایلام اشاره نمود. برخی از این مراکز عبارتند از:
- مؤسسه امام علی (علیهالسلام) در قم: این مؤسسه در سال ۱۳۷۳ شمسی و با هدف ترجمه و نشر کتابهای اسلامی و معارف ائمه هدی (علیهمالسلام) تأسیس و کتابهایی به ۲۵ زبان زنده دنیا چاپ کرده است. این مؤسسه، نمایندگیهایی در لندن و بیروت دارد که به ترتیب در سال ۱۴۱۶ و ۱۴۱۷ قمری (1374 و 1375 ش) تأسیس شدهاند.
- مرکز پژوهشهای اعتقادی قم: این مرکز با بخشهایی از جمله کتابخانه، هیئت ردّ شبهات، توجه به هدایتشدگان، اسناد و مدارک، همایشهای اعتقادی و اینترنت، در حال فعالیت است.
- مرکز تحقیقات اسلامی المصطفی در قم: این مرکز با هدف ایجاد بانک اطلاعات اعتقادی از مصادر شیعه و سنی تأسیس شده و اقدام به جمعآوری و تحقیق در سه هزار جلد کتاب برای تألیف دائرة المعارف عقایدی کرده است.
- مرکز احیای میراث اسلامی در قم: این مرکز با هدف جمعآوری مصادر و منابع خطی فعالیت میکند.
- مرکز پژوهشهای فلکی – نجومی در قم: این مرکز در سال ۱۴۱۸ قمری (1376 ش) تأسیس شده و آموزشهایی در زمینه نجوم، منظومه شمسی، علم فلک اسلامی و فیزیک نجومی ارائه میکند. تأسیس دانشکده فلکی نجومی و کتابخانه تخصصی نجومی، ترجمه مقالات نجومی، ساخت رصدخانه، چاپ آثار دانشمندان اسلامی درباره نجوم و چاپ تقویم نجومی، از فعالیتهای این مرکز است.
- همچنین کتابخانههای تخصصی در قم، یکی دیگر از مراکز مورد حمایت آیت الله سیستانی است که در موضوعات مختلفی فعالیت میکنند. کتابخانههای مانند:
الف) کتابخانه تخصصی تفسیر و علوم قرآنی قم: این کتابخانه در سال ۱۴۱۸ قمری (1376 ش) با بیش از ۱۵ هزار جلد کتاب به زبان فارسی و عربی آغاز به کار کرد.
ب) کتابخانه تخصصی علوم حدیث قم: این کتابخانه در سال ۱۴۱۸ قمری (1376 ش) تأسیس شد و حاوی کتابهایی در موضوعات حدیث شیعه، رجال و درایه، فرهنگنامهها و لغتنامهها، مصادر حدیث به زبانهای انگلیسی، فرانسه و آلمانی و همچنین مجلههای حدیثی است.
ج) کتابخانه تخصصی فقه و اصول قم: این کتابخانه در سال ۱۴۲۰ قمری (1378 ش) با ۱۵ هزار جلد کتاب و ۱۵۸۰ مجله تخصصی راهاندازی شده و حاوی کتابهایی در موضوعات فقه، اصول، رجال و حقوق است.
د) کتابخانه تخصصی فلسفه و کلام قم: این کتابخانه حاوی کتابهایی در موضوعاتی از قبیل فلسفه، کلام، منطق، تاریخ، حکمت، عرفان و مذاهب فلسفی و ادیان مختلف است.
هـ) کتابخانه تخصصی ادبیات قم: این کتابخانه در سال ۱۴۱۸ قمری (1376 ش) تأسیس شد و بیش از ۴۵ هزار جلد کتاب فارسی و عربی دارد.
و) کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران در قم: این کتابخانه با چهار هزار کتاب در سال ۱۳۷۴ شمسی تأسیس شد و کتابهای آن در سال ۱۳۹۰ شمسی، ۱۱۵ هزار جلد بوده است. تاکنون ۱۶ عنوان کتاب از سوی این کتابخانه منتشر شده است.[22]
- مجتمع فرهنگی امام صادق (علیه السلام) در بیروت: این مجتمع فرهنگی در سال ۱۳۸۵ شمسی راهاندازی شد. دفتر پاسخ به سؤالات شرعی، کتابخانه و سالن همایش، در این مجتمع فعال است. علاوه بر این، یکی از اهداف این مرکز، ارائه خدمات خیریه اجتماعی و فرهنگی است.
- مرکز جهانی اطلاعرسانی آل البیت (علیهمالسلام) قم: این مرکز در بهار ۱۳۷۷ شمسی تأسیس شد و راهاندازی پایگاه اطلاعرسانی با عنوان «الشیعه» در نشانی http://www.al-shia.org، با هدف نشر ارزشهای شیعه و معارف اهل بیت (علیهمالسلام)، یکی از اقدامات آن بود. این پایگاه اینترنتی به ۲۹ زبان فعال است. مراکزی به همین نام در نجف، کربلا، کاظمین، اصفهان، تهران و ایلام هم با هدف بهرهبرداری از خدمات اینترنتی در راستای تبلیغ اسلام و تشیع راهاندازی شده است.
- مؤسسه فرهنگی آل البیت (علیهمالسلام) در استانبول: این مؤسسه در سال ۱۳۸۰ شمسی و با هدف احیای فرهنگ اهل بیت (علیهمالسلام) و آشنا کردن مردم با این مکتب و حفظ ارزشهای اسلامی و مذهبی در ترکیه تأسیس شد. برگزاری کلاسهای قرآنی و عقیدتی، برگزاری مراسم مذهبی، تأسیس اولین کتابخانه تخصصی اهل بیت (علیهمالسلام) در ترکیه، برگزاری سمینارهای دینی و مذهبی، ترجمه و نشر کتب و مجلات دینی، از اقدامات این مؤسسه است. نمایندگی این مؤسسه در کشور آلمان، از سال ۱۳۸۴ش آغاز به کار کرد.
آیهالله سید علی سیستانی و اثرات او در حوزه علمیه
در خصوص اثرات آیهالله سیستانی در حوزه علمیه میتوان به دو مطلب اشاره کرد:
الف. روش فقهی وی که سبک ویژهای را دنبال کرده و درس و بحث فقه ایشان را از دیگران متمایز میسازد و دارای ویژگیهای خاص خود میباشد. به این روش در زیر موضوع پیشین، اشاره شده است.
ب. روش سیاسی اجتماعی او که موجب حفظ حوزه علمیه نجف شده است.
حوزه کهن نجف عمری حدودا 1000 ساله دارد و این شهر کهنسال قدمهای استوار هزاران هزار فقیه، مجتهد و تلاشهای علمی میلیونها طلبه فاضل را در طول حیات خود درک نموده و چون مادری مهربان، دانشگاه بزرگ علم و اندیشه شیعه را در آغوش خود پرورانده است.
بیشک حقیقت بالندگی و نورانیت این محفل از خورشید تابان حرم امیر المومنین علی (علیهالسلام) بوده است. اما تاریخ نجف سرشار از اتفاقات تلخ و شیرینی است که سینه به سینه حوادث روزگاران را در کنار دروس متداول حوزه از عصری به عصر دیگر، توسط دانش آموختگان این مدرسه کهن منتقل نموده است. یرخی از آثاری که روش سیاسی اجتماعی آیةالله سیستانی برای حفظ حوزه علمیه نجف برجا گذاشته عبارتند از:
- انتفاضه شعبانیه (شعبان 1411 ق / مارس 1991 م / اسفند 1369 ش) و قیام مردم عراق علیه رژیم بعث که سرتاسر کشور از شمال تا جنوب را در برگرفت. این قیام در پایان جنگ خلیج فارس و قطعنامه ۶۷۰ شورای امنیت که کلیه تحرکات هوایی ارتش عراق حتی بالگردها را ممنوع کرد، صورت گرفت. پس از آن کنترل بخش اعظم کشور به دست نیروهای مردمی افتاد و از هجده استان عراق، چهارده استان سقوط کرد و تنها استانهای مرکزی شامل استانهای غربی و صلاحالدین و بغداد در دست رژیم بعث باقی ماند.
با این همه قیام مردمی توسط نیروی صدام و وفادارانش در گارد ریاست جمهوری عراق طی یک فرایند دَدمنشانه و البته با توافق نانوشته با برخی از قدرتهای منطقهای و جهانی به شدت سرکوب شد. در جریان این درگیریها هزاران نفر کشته و نزدیک به دو میلیون نفر از عراق آواره شدند. مرجع تقلید شیعیان جهان، مرحوم آیتالله خوئی با یاران و شورای انتفاضه (که با هدف جلوگیری از هرج و مرج تشکیل شده بود)، دستگیر و روانه بغداد شد.
این مرجع بزرگ را برای ملاقات اجباری به قصر صدام بردند که شرح آن دل را پریشان و دیدگان را اشکبار مینماید. در آن روزها حوزه نجف در خطری عظیم گرفتار شده بود، علما اعدام و یا زندانی میشدند و دستهای مجبور به ترک نجف شدند و به ایران هجرت کردند. بیش از پانصد هزار نفر در گورهای دسته جمعی مدفون شدند.
در این فضای پر التهاب آیتالله سیستانی و سیدامین خوئی در قالب گروهی 19 نفره توسط ارتش عراق دستگیر و به زندان منتقل میشوند. سید سیستانی برای اولین بار در زمان حیات استادش توانست جان گروهی از علما و زندانیان همراه را نجات دهد و بدینوسیله هسته اولیه حوزه بعد از آیةالله خوئی را حفظ نماید و این شروعی بر یک رهبری مدبرانه بود، تدبیری که دشمنان را در هدفشان که خاموش کردن حوزه نجف و تشیع بود، ناکام گذاشت.
- دوران پس از انتفاضه سختترین دوران حیات شیعیان بود و این سختیها آنگاه به اوج خویش رسید که رهبر مقتدر و مظلوم خود؛ یعنی مرحوم آیتالله خوئی را از دست داد. مرد فرزانهای که پس از 94 سال زندگی پربارْ با برجا نهادن خدمات بزرگ دینی و دهها اثر جاویدان، با تحمل فشارها و دردها، در هشتم صفر 1413 قمزی، به دیدار معبود شتافت. او هم که مانند جدّ بزرگوارش موسیبنجعفر (علیهماالسلام) به طاغوت زمان گرفتار شده بود، پس از وفاتْ همانند مادر مظلومهاش فاطمه زهرا (علیهاالسلام)، غریبانه به خاک سپرده شد.
رژیم بعث عراق، حتی در نجف اشرف هم اجازه تشییع جنازه ایشان را نداد و آن مرجع بزرگ، در نیمههای شب و با حضور مأموران امنیتی رژیم بعث و تعداد بسیار اندکی از شاگردان و خانوادهاش، پس از اقامه نماز توسط آیةاللّه سیستانی، غریبانه و مظلومانه، در صحن شریف مولیالموحدین (علیه السلام) در مسجد خضراء که جایگاه درسش بود، به خاک سپرده شد.
سید سیستانی مظلومانه در عراق ماند و صحنه را ترک نکرد در حالی که در سختترین شرایط متفرض قرار داشت. او مدبرانه امور شیعیان و مقلدینش را از خانهای محصور اداره نمود و دشمنان نتوانستند هدف خویش که انفعال حوزه نجف و تشیع بود را محقق نمایند.
- طاغوت عراق دیگر دوران مصرفش به پایان رسیده و هر جنایتکاری در پایان عمرش بر جنایاتش میافزاید. صدام کینه حوزه نجف را در دل داشت و میدانست در هدم موجودیت حوزه موفق نبوده است و البته این عدم توفیق را متوجه سلسله جنبان دربند او، آیةالله سیستانی میدانست. در کشاکش حمله آمریکا به عراق دلهای آگاه، نگران حوزه نجف و مرجع دربند او بود. گروهی به فکر انتقال مرجع تقلیدشان به محلی امن در کشوری دیگر افتادند، اما سید سیستانی «مرد مقاومت و تکلیف» است. او همچون گذشته ایستاد و تمام مشکلات را به جان خرید و حفظ کیان شیعه و حوزه کهن آن را نصبالعین قرار داد و در اوج آرامش و کیاست، امور را مدیریت نمود. به همین جهت بود که همگان و حتی نیروهای متخاصم بارها به مدیریت روشمند ایشان اعتراف نمودند. او توانست تهاجمات مختلف را مدیریت نماید، شعلۀ طمع سرکشان داخلی و خارجی را به بهترین شیوه ممکن خاموش نماید. دست اندازی کشورهای مختلف به منافع عراق مظلوم و حوزه علمی نجف را کوتاه نماید.
آخرین نکته مهم این که مرد کهنه کار و مرجع بیدار حوزه نجف در باره این حوادث و زحمات خود میگوید: «من در این موفقیتها هیچ هستم، هرچه هست عنایات خداوند متعال و امام عصر (علیه السلام) است و مردم هستند که عمل نمودند، من کاری نکردهام».[23]
اقدامات و روش سیاسی آیهالله سید علی سیستانی
نگاه و سبک سیاست ورزی مراجع شیعه در حوزه سیاست و ظرفیتهای متفاوت آن در هر زمان و مکان میتواند نشان دهد که چگونه مراجع بزرگ شیعی با الهام از ائمه معصومین (علیهمالسلام) بنا به شرایط زمان و مکان و ظرفیتهای اجتماعی و سیاسی طرحی نو پیریزی کرده و فراتر از قالبهای شناختهشده حرکت کنند. یکی از این مراجع بزرگوار که دیدگاه و رفتارش نسبت به سیاست و امور سیاسی موردبررسی قرار گرفتهاست، آیةالله سیستانی است. دیدگاه او برای هر سیاستمداری که از غرب و شرق و بلاد اسلامی به عراق وارد میشود مهم است. اما او نه قدرت نظامی در اختیار دارد، نه حزب سیاسی و نه سرمایههای اقتصادی. وی بهعنوان مرجع دینی، در مراحل حساس نقش رهبری بیدار و آیندهنگر را ایفا کرده است. جایگاه آیةالله سیستانی در جامعه عراق ناشی از سه عامل مشخص است که عبارتاند از: جایگاه حوزه علمیه نجف در عراق؛ به رسمیت شناخته شدن اعلمیت فقهی آیةالله سیستانی و موضعگیریهای مردمسالارانه ایشان در روند تحولات این کشور.
مواضع اسلامی و مردمسالارانه آیةالله سیستانی که با پشتیبانی و رضایت نسبی تمام اقوام و پیروان مذاهب مختلف همراه شده، وی را به الگوی بیبدیلی برای طرفداران مردمسالاری تبدیل ساخته و اشغالگران را وادار کرد تا در انتقال قدرت و تدوین قانون اساسی، روند مردمسالارانه پیشنهادهای ایشان را بپذیرند.
پژوهشگران متعددی ضمن بررسی وضعیت جدید عراق، به جایگاه، آیةالله سیستانی در تحولات عراق اشارهکردهاند، ولی در بین تحقیقات منتشره چند اثر با دقت بیشتری اندیشهها و موضعگیری آیةالله سیستانی در عراق را بررسی کردهاند. در این مقال کوتاه به دلیل رعایت اختصار، تنها به نظریه کوتاه در این زمینه اشاره میکنیم.
- «ریدار ویسر» در مقاله خود با عنوان «سیستانی، ایالاتمتحده امریکا و سیاست در عراق: از سکوتگرایی تا ماکیاولیسم»، میگوید: که نـه پارادایم «آرامش گرایی» سنتی و نه تفاسیر جدیدتر «ماکیاولیسم» قادر به تفسیر و تبیین رفتارهای آیتالله سیستانی نیستند. به همین دلیل ویسر با رویکردی تاریخی تلاش میکند رفتارها و موضعگیریهای ایشان را بر اساس «نوسان بین موضعگیری منفـی انفعالی تا موضعگیری مثبت فعال»، تفسیر کند.
- بابک رحیمی در پژوهش خود با عنوان «آیتالله سیستانی و دموکراسـی سـازی عراق بعد از صدام» وی را فردی «آرامش گرا و سکوت گرا» دانسته که جهـان غـرب نتوانسته مفهوم صحیح چنین سیاستی را در چهارچوب تفکر سنتی شیعی درک کند. وی آیتالله سیستانی را تحت تأثیر اندیشههای میرزای نائینی میداند.[24] قبل از سقوط رژیم صدام، مرجعیت ایشان با حاکمیت حزب بعث همراه بود، ظلم و ستمهای وحشیانه فراوانی علیه مرجعیت، احزاب مذهبی و بهطورکلی شیعیان و کردها صورت گرفت. آنچنان جو خفقان و ظالمانهای حاکم بود که اندیشه شیعی و مرجعیت برای زمانی، گرفتار عزلت و انزوا گردید و فعالیتهای مراجع، صرفاً به عرصههای داخلی و امور حوزوی محدود گردید. این جوّ خفقان رژیم بعث سبب شد تا ایشان حدود ۲۶ سال راه و روش انزوا و عدم حضور در مجالس و محافل را در پیش گیرد و از منزل بیرون نرود. به عقیده ایشان، همین رفتار عزلتنشینی بود که سبب حفظ حوزههای علمیه نجف شد.
آیةالله سیستانی بهعنوان مرجع دینی، در مراحل حساس نقش رهبری بیدار و آیندهنگر را ایفا کرده است. مجبور کردن آمریکاییها به انجام انتخابات و حلّ بحران شهر نجف، ازجمله اقدامات اساسی و تعیینکننده ایشان بود. روزنامه الخلیج چاپ امارات اذعان نمود: دخالت آیةالله سیستانی و حل بحران نجف، درحالیکه اشغالگران آمریکایی و دولت «ایاد علّاوی» از حل آن درمانده بودند، نشان داد مرجعیت شیعه قدرتمندترین قطب تأثیرگذار در عراق و برگ برنده مرجعیت، قدرت به صحنه آوردن مردم است. دامنه تأثیرگذاری او، به ویژه برای آنانکه با معیارهای حاکم بر شخصیت و سلوک سیاستمداران مطرح به رفتار ایشان مینگرند، یک معما است. اینکه چگونه شخصیتی گوشه عزلت اختیار میکند و سالها از کنج بیت محقرش بیرون نمیآید، با رسانهها گفتوگو نمیکند، کمترین تصویر و فیلمی از او منتشر نمیشود، اما در این حال مؤثرترین شخصیت امروز عراق و مرجع عالی شیعیان است. وی نهتنها مؤثرترین شخصیت عراق، بلکه از تأثیرگذارترین مردان تاریخ معاصر بهحساب میآید. او در خانهای اجارهای که از ۳۵ سال پیش ساکن بوده، حضور دارد. او جز برای ضرورت، به سیاست ورود پیدا نمیکند. وی در پاسخ به سؤال شبکه بیبیسی که در دسامبر ۲۰۰۵ میلادی – نخستین انتخابات دولت عراق در پرتو قانون جدید انتخابات -، که پرسید: چه دلایلی مرجعیت را واداشت تا از حمایت از فهرستی خاص پرهیز کنند؟ فرمود: روش مرجعیت این است که جز به اقتضای ضرورت، در امور سیاسی دخالت نکنند و چون برخلاف انتخابات گذشته در این انتخابات به دلیل تغییر سامانه انتخاباتی، هیچ نیازی به دخالت نبود، مرجعیت بدون آنکه از فهرست خاصی حمایت کنند، به واداشتن هممیهنان و تشویق آنان به مشارکت بسنده فرمودند.
ایشان در پاسخ مجله تایم آمریکا که پرسیده بود شما برخلاف مراجع در ایران این راه را انتخاب کردهاید که دور از سیاست بمانید، آیا این مسئله برای عراق خوب است؟ فرمود: روشی که من به آن باور دارم، عدم دخالت در امور سیاسی است، مگر درجایی که ضرورت حکم کند. وی بر این باور است که این کار برای موقعیت مرجع دینی و جایگاه معنوی وی در میان مردم شایستهتر است.
مرجعیت از نگاه او بسان یک نهاد مدنی است که حدفاصل دولت و ملت است. ایشان حساسیت زیادی نسبت فساد دارد. دریک مورد که فردی از نام ایشان استفاده نموده بود و وارد دستگاه اداری شده بود، طی نامهای به نوری مالکی (نخس وزیر وقت)، دستور داد: تمامی کارمندانی که بدین طریق استخدام شدهاند، اخراج شده و به وزارتخانهها ابلاغ شود که هیچ سفارشی از طریق دفتر در کار نخواهد بود. وی از شکلگیری جریانی به نام طرفداران سیستانی پرهیز کرده و اجازه نداده کسی به طرفداری او مانع آزادی دیگران شود. او هیچ اقدام شخصی برای قدرتمند ساختن خود نکرده، حتی نصب تصاویر خویش بر اماکن و انظار عمومی را نیز منع کرده و در جواب استفتاء در این زمینه گفته است: «هرگز از این مسئله راضی نیستم». در اقدامی مسئولان استان دیوانیه عراق نام یکی از مدارس را بهنام امام سیستانی نامگذاری کردند که آیةالله سیستانی در نامهای به استاندار آن استان، خواستار تغییر نام مدرسه شد.
از اصول اساسی و دغدغههای وی، موضوع رابطه دین و سیاست یا دین و دولت میباشد. بر پایه آموزههای سیاسی تشیع، روحانیت شیعه و مرجعیت شیعه با هیچ دولت غیرمذهبی نمیتواند از در سازش درآمده یا رابطهای برمدار همکاری برقرار نماید. در دوران حکومت بعث، مرجعیت شیعه تحت تأثیر جو خفقان حاکم بهنوعی، سکوت را ترجیح دادند و در راه حفظ حوزه علمیه به تدریس و امور داخلی حوزه پرداختند، اما با فروپاشی رژیم بعث، آیةالله سیستانی به سکوت طولانیمدت خود خاتمه داد. او معتقد است که هیچ قانونی مغایر با اصول اسلامی نباید به تصویب برسد و اسلام بهعنوان دین رسمی باید به رسمیت شناخته شود. با اینکه ایشان هیچ منصب حکومتی ندارد و به دلیل اقتدار مذهبی و نفوذ کلامی که در میان شیعیان دارا است، فرامین وی تا حدودی نقش رأی وتو را بازی میکند.
روش سیاسی آیةالله سید علی سیستانی در حوزه نجف
حوزه علمیه نجف همواره یا خود از مراکز مهم تعیینکننده شرایط سیاسی بوده و یا دانشآموختگان آن در امور سیاسی صاحبرأی و تأثیرگذار بودهاند. البته برخی حوزه علمیه نجف را منزوی از سیاست دانسته و آیةالله سیستانی را نیز از جمله رهروان این قافله دانستهاند. این برداشت، ظلمی به حوزه بزرگ نجف و آیةالله سیستانی است؛ چون این حوزه با توجه به تاریخ آن، نقش مراجع و علما، هیچگاه قائل به این جدایی نبوده و در تاریخ حوزه نجف، خصوصاً بعد از جنگ جهانی اول و بعد از استقلال عراق، شاهد حضور علمای بسیاری در عرصه سیاسی هستیم.
بعد از سقوط دولت صدام در مارس ۲۰۰۳ میلادی (اسفند 1381 و محرم 1324)، نقش مرجعیت شیعه بهعنوان یک نیروی سیاسی و کنشگری فعال در عراق، بیشازپیش موردبحث و بررسی قرار گرفت. هرچند مرجعیت شیعه در عراق، پیشازاین نیز در طول حیات سیاسی عراق در صحنههای مختلف سیاسی و اجتماعی حاضرشده بود. دیدگاهها و مواضع روشن آیةالله سیستانی، در فرایند دولتسازی و شکلگیری نظام سیاسی نوین عراق نشان داد ایشان رسالتی سیاسی برای اسلام قائل است و ظرفیت بالقوه اندیشه و رفتار سیاسی وی به حدی بارز و آشکار است که محققان غربی اذعان کردند که نمیتوان جایگاه ایشان را در صحنه سیاسی عراق نادیده گرفت.
از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ م (13820تا 1390 ش) میتوان برای فعالیتهای سیاسی ایشان سه مقطع را در نظر گرفت:
دوره اول: بسترسازی قانونی تحقق اسلام سیاسی مردمسالار و تصویب قانون اساسی عراق (ژوئن ۲۰۰۳ میلادی تا دسامبر ۲۰۰۵ و تیر 1382 تا دی 1384).
دوره دوم: تقویت مشارکت سیاسی و جامعه مدنی و برگزاری انتخابات پارلمانی عراق (دسامبر ۲۰۰۵ تا مارس ۲۰۱۰ و دی 1384 تا فروردین 1389). دوره سوم: تأکید بر پاسخگویی دولت در قبال مردم ( ۲۰۰۶ م 1385 ش تاکنون). شخصیت و رفتار ایشان در این دوره، مسئولیت گریز نبود و عافیتطلبی نیز پیشه نکرد و جاهطلبی هم نداشت. نگاه سنتی را با واقعیتهای اجتماعی پیوند داد و در عینحال خارج از رویه سنتی حوزه نجف هم حرکت نکرد.
در رفتار سیاسی مردمسالار او، نشانههای رفتار سیاسی فراوانی قابلتوجه و بررسی است. از جمله؛ توجه به امنیت و رفاه، مبارزه با فساد اداری، توجه به نقش زن در جامعه، رصد سرنوشت کلان جهان اسلام، نگاه ویژه به مسائل فلسطین. در پی حملات علیه ملت فلسطین در اردوگاه جنین، وی بیانیهای بدین شرح صادر نمود: «این روزها خواهران و برادران ما در سرزمینهای اشغالی با تهاجم پیاپی صهیونیستها روبهرو هستند؛ ستمگریهایی که در تاریخ معاصر بهندرت رخداده و کلمات از بیان توحش آن ناتوان است؛ چراکه تجاوزات همه را در برگرفته است؛ بنابراین به همه مسلمانان هشدار میدهیم که به یاری ملت مسلمان فلسطین بشتابند و فریادهای بلند یاریخواه آنان را پاسخ دهند و تمام تلاش و تواناییهای خود را در راه دفع متجاوزین به آن مردم و بازگرداندن حقوق غصب شده آنان و رهایی سرزمینهای اسلامی از دست جنگافروزان بهکارگیرند. ایشان برای شهادت شیخ احمد یاسین، نیز بیانیه داد و نسبت به حملات اسرائیل به غزه نیز بیانیهای صادر نمود.
قانون مداری، تقریب گرایی و … از نشانههای سیاسی هستند که در رفتار آیةالله سیستانی قابلمشاهده است. یکی از نشانههای مهم در رفتار سیاسی ایشان قانونگرایی است. زیرا قانون اساسی که بر اساس مصالح عالیه کشور تدوین نشده باشد، بلکه بر اساس چانهزنیهای قومی و مذهبی شکل گرفته باشد، به وحدت و انسجام جامعه لطمه زده، نمیتواند پیونددهنده جامعه باشد. آیةالله سیستانی علناً در مقابل قانونی که رگههای فرقهگرایی در آن مشاهده میشد، ایستاد و صریحاً اعلام نمود: «هیچ گروه و فرقهای نباید با دیگران متفاوت باشد و به همین دلیل بود که ما با حق اعتراض موجود در این قانون مخالفت کردیم؛ زیرا آن را تهدید آشکار برای حقوق اکثریت ملت عراق میدانیم».
تأکید آیةالله سیستانی بر تعیینکنندگی نظریه انتخاب، یکی از نظریههای مهم سیاسی شیعه را در رابطه با نظام سیاسی بازتاب میدهد. مهمترین وجه اندیشه سیاسی او تأکید بر «تعیین آرای عمومی در سیاست عراق» است. در حقیقت از آغاز فرایند ترسیم نظام سیاسی جدید عراق، ایشان با در نظر داشتن ترکیب قومی – مذهبی و گرایشهای سیاسی بعضاً متضاد، تمام پرسشها درباره آینده عراق را به نظر مردم این کشور ارجاع میداد. تأکید بر نقش نمایندگان مردم در تدوین قانون اساسی، تأکید بر شرکت مردم در همهپرسی قانون اساسی و تأکید بر مشارکت شهروندان در انتخابات، مهمترین محورهای مردمسالاری را در اندیشه و رفتار وی نشان میدهد. جامعه مدنی موردنظر آیةالله سیستانی که فراهمکننده مشارکت مؤثر و سازنده مردم در تحولات اجتماعی – سیاسی است، نهتنها از اعمالنفوذ دولت و نهادهای دولتی آزاد است، بلکه شخصیتهای مذهبی و روحانی نیز نباید خواهان دیکته کردن نظرات خود و پیروی بیچونوچرای مردم از آنان باشند.
ایشان در پاسخ به سؤال خبرگزاری آسوشیتدپرس مبنی بر نظام و سازوکاری که بعد از صدام خواستار آن هستید، فرمود: نوع نظام حکومتی عراق را ملت تعیین میکند و سازوکار آن برگزاری انتخابات عمومی است و مرجعیت هیچ نقش و سلطهای بر عهده نخواهد گرفت. هفتهنامه لهستانی نیز در پرسشی از وی که آیا مایل هستید که نظام اسلامی، قدرت را در کشور عراق به دست گیرد؟ فرمود: خواست ما همان خواسته اکثریت ملت عراق است؛ بنابراین باید به آنان فرصت داده شود تا خود انتخاب کنند. درباره دیدگاه مردمسالارانه آیةالله سیستانی، اخضر ابراهیمی، نمایندۀ ویژۀ سازمان ملل نسبت به ملاقات خود با آیةالله سیستانی، خاطرهای نقل میکند و میگوید: من پس از پذیرش این مسئولیت وارد عراق شدم و از ایشان تقاضای دیدار کردم تا دریابم نظر مرجعیت شیعه در خصوص تحولات عراق چیست؟ پس از کوشش بسیار در نجف موفق شدم با وی دیدار کنم. او را پیرمردی روحانی بدون ظواهر دنیوی در گوشهای از اتاق که منتظر من نشسته بود، دیدم. پس از معرفی خود، اعلام کردم که به عراق و دیدار با شما آمدهام تا نظر شما را نسبت به حوادث عراق بدانم. او گفت: آقای ابراهیمی ما چیزی غیر از آنچه خود شما نزدیک به یک دهه پیش به آقای ادوارد سعید و حسنین هیکل گفتید، نمیخواهیم. من شگفتزده بودم که آقای سیستانی دربارۀ چه چیزی سخن میگوید؛ زیرا من یک دهه پیش نظری دربارۀ عراق نداشتم و خواستار توضیح بیشتر شدم. ایشان در پاسخ بیان داشت: قریب یک دهه پیش شما همراه ادوارد سعید و حسنین هیکل در فلان رستوران در لندن نشسته بودید و دربارۀ مشکلات دنیای اسلام بحث میکردید و شما در میان صحبتهای خود گفتید: «زمانی مشکلات دنیای اسلام حل میشود که هر مسلمان حق رأی داشته باشد و دولتها این حق را برای ملت خود بپذیرند». اکنون منظور آیةالله را دریافتم، اما تعجب کرده بودم که چه کسی خبر این دیدار و گفتوگوی سهجانبه را به آیةالله داده و ایشان چگونه از جزئیات اطلاع دارند و چون در این خصوص پرسیدم، ایشان پاسخ داد: این نظر شما را هیکل در کتاب خاطرات خود که منتشرشده، ثبت کرده است. در واقع، ایشان با عمق مطالعه و غور در مباحث سیاسی اجتماعی جهان عرب و با استناد به نظر خودم، فوریترین نیاز جامعۀ مسلمان و دولت عراقِ بعد از صدام را به من ابلاغ کرد.
وی در پاسخ روزنامه واشنگتنپست مبنی بر این سؤال که آیا جایگزینی برای انتخابات عمومی وجود دارد و به عنوان مثال، آیا کمیتههای کوچک منتخب ملت عراق، میتوانند اعضای شورای تدوین قانون اساسی را نامزد کنند؟ جواب داد: انتخابات عمومی برای گزینش اعضای شورای تدوین قانون اساسی، هیچ جایگزینی ندارد.[25]
آیةالله سید علی سیستانی و وفاق ملی در جامعه
یکی از مهمترین اصول مورد تأکید آیةالله سیستانی در جامعه، وفاق ملی و تأکید بر وحدت و حفظ یکپارچگی است. ایشان در بیانیههای مختلف خود، این اصل را مورد تأکید فراوان قرارداده و هیچگاه بحث تشخصهای مذهبی و قومی را مطرح ننموده است. او در مجالهای مختلف بر نقش گروههای مختلف و اقلیت تأکید کردهاست. وی قائل به تساهل و تسامح است. البته درصدد تساهل و تسامح دینی نیست، بلکه به دنبال دینی سازی تساهل و تسامح است که تساهل و تسامح، معنایی دینی پیدا کند. از بارزترین مصادیق تساهل و تسامح دینی در رفتار او، نحوه تعامل ایشان با اهل سنت است. با سقوط صدام اقتدار گروه اقلیت اعراب سنی مذهب از بین رفت و زمینه اقدامات انتقامجویی و تلافیجویانه شیعیان فراهم شد. وی در این زمان حکومت عراق را به حفظ امنیت تمامی مردم عراق صرفنظر از وابستگیهای نژادی و مذهبی و فکری مکلف کرد و تعامل و همزیستی مسالمتآمیز شیعیان با اهل سنت و انجام گفتوگو و دیدارهای مستقیم و غیرمستقیم را تنها و بهترین راهحل برای مرتفع کردن هر نوع اختلاف احتمالی دانست. گروههای سکولار و ملیگرای عراقی بهرغم تلقی منفی از رابطه دین و سیاست و جایگاه مقامات مذهبی در این حوزه، رابطه احترامآمیزی با آیةالله سیستانی دارند که خود حاکی از توجه آنان به تساهل و تسامح در رفتار سیاسی مردمسالار و رویکرد کُلّ گرایانه ایشان است.
وی همیشه در بیانیههای خود اصل وحدت و یکپارچگی را مورد تأکید قرار داده، هیچگاه بحث شیعه و سنی را مطرح نکرده و تنها راه خروج نیروهای اشغالگر را نیز وحدت و یکپارچگی عراقیها میدانست. آیةالله سیستانی در پاسخ به سؤال خبرنگار آسوشیتدپرس جواب داد: «شکل عراق جدید را مردم عراق با جمیع قومیتها و مذاهبش تعیین خواهند کرد، وسیله آنهم انتخابات آزاد میباشد. وی گفتوگو را بهترین راهحل برای حل اختلافات بین اهل سنت و شیعه در عراق میداند. او در پاسخ به سؤالی درباره شیعه و سنی، جواب میدهد: ارتباط با برادران اهل سنت پابرجا است؛ چه از طریق دیدارهای مستقیم یا غیرمستقیم.
ازجمله اقدامات دیگر ایشان در حفظ وحدت، زمانی بود که با اوجگیری اختلافات به حرم امامین عسکریین (علیهماالسلام) حمله و بارگاه ایشان ویران گردید. وی بهرغم همه فشارها همچنان روی اصول تفاهم و ایجاد عراق واحد و مستقل تأکید داشت و خواستار آرامش شد و درخواست کرد که اقدامی تلافیجویانه علیه اهل تسنن صورت نگیرد. هوشیاری ایشان، آنگاه مشخص میگردد که یکی از مفتیهای سعودی بر ضرورت تخریب این اماکن مقدس، فتوایی منتشر کرده بود. او در خصوص رابطه شیعه و سنی، بارها بر این نکته تأکید کرده که میبایست اتحاد عراق حفظشده و سنی و شیعه در پی حفظ وحدت ملی کشورشان و پاسداری از اصول ثابت دینی و ملی خود باشند. وی در پاسخ به استفتایی که از او مبنی بر نظرشان درباره نماز جمعه در شرایط فعلی عراق شد، فرمود: «درصورتیکه مظهر وحدت کلمه مؤمنین باشد و سبب تفرقه و اختلاف در شهر نشود؛ اقامه آن را ترجیح میدهیم».
او در واکنش به رفتار عدهای که اقدام به تصرف مساجد اهل سنت نموده و ائمه جماعات آنان را اخراج کرده بودند، فرمود: «این عمل بهشدت محکوم است و باید دست از این تجاوزات بردارند و امنیت امام جماعت این مساجد را تأمین کرده، آنان را باعزت و احترام به مساجدشان بازگردانند».
ایشان در راستای حفظ وحدت و یکپارچگی با طایفهگرایی بهشدت مخالفت نمود و با آن مبارزه نمود و در مناسبتهای مختلف خطر طایفهگرایی را گوشزد مینمود. وی در بیانیه خویش به مناسبت انفجار حرمین عسکریین (علیهماالسلام) بیان داشت: … کلمات از محکوم کردن این جنایت زشت که تکفیریها با انجام آن خواستار وقوع فتنه در میان فرزندان ملت عراق بودند تا به اهداف شوم خود دست یابند، قاصرند …، ما ضمن عرض تسلیت این مصیبت بزرگ به حضرت صاحبالزمان (عجلالله تعالی فرجه الشریف) یک هفته عزای عمومی اعلام نموده و از مؤمنین میخواهیم که در طول این مدت، با روشهای مسالمتآمیز، مراتب اعتراض خود را اعلام کنند و این حرمتشکنیها و روا شمردن تجاوز به مقدسات را محکوم نمایند. به همهکسانی که از این جنایت هولناک در حال درد و اندوه و مصیبت به سر میبرند، اکیداً سفارش میکنیم که این کار آنان را به واکنشهایی از قبیل فتنهای طایفهای که دشمنان از دیرباز خواستهاند عراق را درگیر آن کنند، وادار نکند.
بعد از سقوط نظام بعث در سال ۲۰۰۳ م (1382 ش)، بهرغم رضایتمندی شیعیان عراق از این رویداد، آیةالله سیستانی در ابتدا هیچ بیانیهای صادر ننمود و موضعگیری خاصی نکرد؛ زیرا علیرغم ظلم و ستمهای غیرانسانی رژیم بعث، تغییر نظام را از طریق نیروهای اشغالگر نیز نمیپسندید و این موضوع را لطمهای جدی به استقلال و وحدت سیاسی این کشور تلقی مینمود. در این زمینه ایشان در پاسخ به سؤال شبکه بیبیسی که موضع وی در قبال نیروهای اشغالگر چه بوده است؟ توضیح میدهد: ملت عراق زیر سلطه نظام خودکامهای میزیست که برای عراق و همه منطقه حوادث شناختهشدهای را پدید آورد و هیچ چشمانداز روشنی برای نجات از آن، از طریق راهکارهای مسالمتآمیز دیده نمیشد، بااینحال، مرجعیت دینی هرگز با تغییر رژیم از راه جنگ و اشغال همسو نبود؛ زیرا این کار پیامدهای اسفبار فراوانی داشت که کشور تاکنون نیز از آن رهایی نیافته است؛ ازاینرو، مرجعیت بر آن شد تا از یکسو، به نشانه عدم اعتراف به مشروعیت اشغالگری، هیچیک از مقامات مسئول در نیروهای اشغال را به حضور نپذیرد.
وقتی در مورد عدم حضور ایشان در ملأ عام پرسیده میشود، در پاسخ میفرماید: «حضور من در مجامع عمومی، نشانی از رضایت از اوضاع جاری کشور است؛ درصورتیکه اینگونه نیست و من از حضور بیگانگان بهشدت ناراضی هستم». ایشان در اولین سخنان صریح خود بعد از سقوط رژیم بعث و داخل شدن نیروهای اشغالگر به عراق، بیان داشت: کشور عراق باید به دست ملت عراق و بهترین فرزندان عراق اداره شود و غیر عراقی، حق دخالت در سرنوشت عراق را ندارد و مردم عراق نباید تحت سلطه اجنبی، فعالیت کنند.
آیةالله سیستانی در طول سالهایی که نیروهایی آمریکایی در عراق مستقر بودند، هیچگونه ارتباطی با آنها برقرار نکرده و در پاسخ به سؤال خبرنگار روزنامه نیویورکتایمز که آیا موافق با ماندن نیروهای اشغالگر در عراق است؟ و آیا هیچگونه ارتباطی با نیروهای آمریکایی در عراق دارد؟ در جواب هر دو میگوید: «کلا». هرگز نه ارتباطی با آنها داشته و نه موافق ماندن آنان در عراق هستم. در طول مدت حاکمیت «پل برمر» در عراق، ایشان، حاضر به ملاقات با وی نشد و یکبار هم که برمر بهقصد دیدار و مذاکره با ایشان، عازم نجف میشود، او را به حضور نمیپذیرد. بار دیگر نماینده وی بیخبر تا پشت در خانه آیةالله سیستانی آمده و نامهای آورده بود، اجازه حضور نمییابد. پل برمر عدم ملاقات با آیةالله سیستانی را اینگونه توجیه میکند: «این عمل در نزد مؤمنین، وجهه مناسبی ندارد»، اما در جواب او گفته شد: «عدم ملاقات با رؤسای نیروهای ائتلاف از نظر آیةالله سیستانی، یک اصل بهحساب آمده و این به دلیل اشغالگر بودن آنان میباشد. اگر این ملاقات صورت گیرد، باعث مشروعیت آنان میشود و این بر اساس تأمین مصالح عالیه گروههای عراقی است». وی ضمن اعتقاد به خروج نیروهای اشغالگر، وجود آنها را در صورت نیاز، تحت اشراف سازمان ملل جایز میداند.
او در پاسخ به سؤال روزنامه واشنگتنپست مبنی بر اینکه نظر شما در خصوص نیروهایی که در عراق برای حفظ امنیت و سلامت عمل میکنند، چیست؟ در جواب میفرماید: «زمانی که نیاز به حضور ایشان باشد، عمل آنها باید تحت اشراف سازمان ملل باشد نه نیروهای اشغالگر».
ایشان بعد از اشغال نظامی عراق به برگزاری انتخابات آزاد و دموکراتیک، تهیه قانون اساسی عراق و تشکیل دولتی مردمی را با توجه به نفوذی که در میان شیعیان داشتند، مصرانه پیگیر بود و در این زمینه با درایت، نبوغ و تدابیر ویژهای که مبذول داشت، توانست تمامی کارشکنیهای اشغالگران را در ایجاد اخلال در شکلگیری حکومت مردمی و مسلمان عراق خنثی ساخته و بسیاری از اهداف و نقشههای شوم آنان را نقش بر آب نماید. این در حالی است که بنا به اعتراف روزنامه آمریکایی واشنگتنپست: «آیةالله سید علی سیستانی نهتنها جرج بوش و هیچیک از فرماندهان آمریکایی در عراق را به حضور نپذیرفت، بلکه آنها را همچون عروسک خیمهشببازی کنترل میکند. … آیةالله سیستانی هماکنون قدرتمندترین چهره در عراق است و شیعیان نیز که اکثر جمعیت عراق را تشکیل میدهند، قویترین نیروی سیاسی در عراق بوده، هدایت دولت و وزارت کشور عراق را نیز در دست دارند».
وی در پاسخ به پرسشهای روزنامه واشنگتنپست مبنی بر بهترین پند از میان آیات، روایات و سخنان بزرگان برای عراقیها، فرمود: در قرآن کریم و احادیث پیامبر (صلی الله علیه و آٔله) و اهلبیت (علیهمالسلام) موارد بسیاری هست که اگر مسلمانان به آنها عمل میکردند؛ وضعیتی بهتر از آنچه که اکنون در آن به سر میبرند، میبودند. یکی از بارزترین این رهنمودها، گفتار خداوند تبارکوتعالی است که میفرماید: «وَالَّذِینَ اجْتَنَبُواْ الطَّغُوتَ أَن یَعْبُدُوهَا وَ أَنَابُواْ إِلىَ اللَّهِ لهمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادی الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ …، و كسانى كه از عبادت طاغوت پرهيز كردند و به سوى خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست پس بندگان مرا بشارت ده».[26] ایشان در جواب همین روزنامه نسبت به رابطه با آمریکاییها فرمود: نگرانی شدیدی نسبت به اهداف آنان احساس میکنم.
آیةالله سیستانی با حضور اشغالگران مخالف بود و برنامههای آنان را غیرقانونی میدانست. در همین زمینه گروهی از مؤمنان در استفتایی از ایشان مبنی بر اینکه نیروهای ائتلاف در عراق اعلام کردند که درصدد تشکیل شورایی برای تدوین قانون اساسی آینده عراق هستند، فرمود: آن نیروها هیچ صلاحیتی برای تعیین اعضای شورای تدوین قانون اساسی ندارند؛ کما اینکه هیچ تضمینی وجود ندارد که آن شورا قانون اساسی را مطابق مصالح عالیه ملت عراق و برابر با هویت ملی این کشور که دین حنیف اسلام و ارزشهای والای اجتماعی از کانونهای اصلی آن است، تدوین کند؛ بنابراین برنامه یادشده از اساس پذیرفتنی نیست و باید ابتدا انتخابات عمومی برگزار شود. او در پاسخ پرسش روزنامه هندی پایونیز مبنی بر گفته آقای پل برمر که بعد از تشکیل دولت موقت نیز سربازان آمریکایی در عراق خواهند ماند، فرمود: چگونه امکان دارد که حضور اشغالگران را در عراق تأیید کنم؟
مبارزه با اشغالگری در اندیشه و رفتار آیةالله سیستانی بهخصوص بعد از اشغال عراق نمود برجستهای دارد و در سخنان و پیامهای ایشان مرتب از آن سخن به میان آمده و بر پایان اشغالگری نیرویهای ائتلاف به رهبری آمریکا تأکید نمود. ایشان در جواب روزنامه فرانسوی نوول آبزروتور که زمان مناسب خروج نیروهای آمریکایی از عراق چه وقت است؟ فرمود: در اصل هیچ دلیلی برای حضور آنها وجود ندارد.
از نگاه ایشان مسئولیت ناامنیهای عراق، به عهده اشغالگران است. ایشان در بخشی از بیانیه خود نسبت به شهادت آیةالله سید محمدباقر حکیم آورد: «ما ضمن محکوم کردن این اعمال زشت، مسئولیت آنچه را که اینک عراق شاهد آن است؛ از نابسامانی امنیتی گرفته تا افزایش عملیاتی جنایتکارانه، متوجه نیروهای اشغالگر میدانیم و بار دیگر تقویت نیروهای میهنی عراق و تجهیز و یاری آنان را بهمنظور فراهمسازی امنیت و آرامش خواهانیم».
نگاهی به چگونگی عملکرد آیةالله سیستانی در قبال مردم مسلمان عراق خصوصاً بعد از زمان اشغال نظامی این کشور بهخوبی مشخصکننده تفکر و ابعاد استعمارستیزی این عالم مجاهد میباشد. نقش و رفتار سیاسی او حداقل بعد از اشغال عراق، کاملاً روشن و در حل بسیاری از بحرانها روش ایشان جوابگو بوده و باید از نقش وی در صدور حکم جهاد که باعث شد دولت بغداد سقوط نکندتمجید کرد.[27]
فتوای جهاد آیهالله سید علی سیستانی در مقابل داعش
یکی از نقشهای بسیار برجسته آیتالله سیستانی در عراق، فتوای جهاد ایشان در مقابل داعش است. وی در قامت یک مرجع دینی در جنگ با داعش توصیههای اکید اخلاقی ارائه کرد که بسیار مؤثر واقع شد. او در سال ۲۰۱۵ م (1394 ش) مجموعه توصیههایی به عموم نیروهای نظامی شرکت کننده در جنگ با گروه داعش از جمله نیروهای ارتش عراق و نیروهای مردمی (حشد الشعبی) صادر کرد. خبرگزاری «فرانس پرس» نقل میکند: آیةالله سید علی سیستانی، برجسته ترین مرجع تقلید شیعه در عراق، برای جنگ علیه تروریستهای داعش فتوا صادر کرد.
این خبرگزاری میگوید: وی امروز جمعه 23 / 3 / 1393 برابر با پانزدهم شعبان 1435 و مصادف با سیزدهم ژوئن 2013 از همه شهروندان عراقی خواست تا سلاح به دست گرفته و با تروریستها مبارزه کنند. آیةالله سیستانی گفته است هر کسی که میتواند سلاح به دست بگیرد، برای دفاع بجنگد.
شیخ عبدالمهدی کربلایی، نماینده ایشان، پس از نماز جمعه در شهر کربلا، متن این فتوی را برای نمازگزاران حاضر بیان کرد. او با بیان اینکه عراق با اوضاع بسیار خطرناکی روبرو شده، افزود: باید هوشیار باشیم که دفاع از عراق مسئولیت ملی و دینی خطیری است؛ زیرا کشور و ملت عراق با چالش و خطری بزرگ روبرو شده و هدف حمله تروریستها قرار گرفتهاند. درنتیجه همه اقشار و طایفههای ملت عراق در معرض این حمله قرار دارند و همگی باید باصبر و استقامت و شجاعانه سلاح در دست گرفته و با تروریستها مقابله نمایند.
در این بیانیه که ممهور به مهر دفتر حضرت آیةالله العظمی سیستانی است، آمده است: مقام عالی مرجعیت دینی با نگرانی رخدادهای استان نینوا و موصل را پیگیری میکند و از تمام مسئولین میخواهد که با وحدت کلمه با این رخداد برخورد نموده، از نیروهای مسلح عراق در برخورد با گروههای تروریستی حمایت کنند.
متن کامل بیانیه به این شرح است: «بسم الله الرحمن الرحیم»
«مرجعیت در عراق با نگرانی شدید تحولات امنیتی اخیر در استان نینوا و مناطق همجوار آن را دنبال میکند و بر این اساس بر وحدت کلمه حکومت عراق و همه مسئولین سیاسی کشور و تقویت هر چه بیشتر تلاشها در مقابله با تروریسم و فراهم ساختن حمایت کامل از شهروندان در برابر شرارتهای تروریسم را تآکید میکند». «رحم الله شهداءهم الأبرار و من علی جراحهم بالشفاء العاجل و الله سمیع مجیب». 1435/08/11 برابر با 2014/06/10.[28]
پس از این تقاضای نماینده آیةالله سیستانی، هزاران نفر از عراقیها با ثبت نام در نیروهای موسوم به «جیش الشعبی»؛ (نیروهای دفاع مردمی)، به نیروهای مسلح در عراق پیوستند. هزاران داوطلب در نقاط مختلف عراق به دفاتر در نظر گرفته شده در شهرهای مختلف هجوم برده و به ارتش تازه تأسیس پیوستند.
روزنامههای عراق، تصاویر شمار زیادی از داوطلبان عراقی را که سوار بر کامیونها، برای کمک به ارتش عراق اعزام میشدند، منتشر کردند. آیتالله سیدمرتضی قزوینی یکی از روحانیون برجسته کربلا، برای رویارویی با داعش لباس رزم بر تن کرد و تصاویری از او در حالی که سلاح در دست داشت، منتشر شد.
به این ترتیب نیروی تازهای برای مبارزه با داعش شکل گرفت. نیرویی که به پشتوانه فتوای «جهاد کفایی» از همبستگی مناسبی نیز برخودار بود. در آن روزها ارتش عراق در وضعیت بسیار بدی به سر میبرد. نیروهای نظامی این کشور با تمام امکانات مدرنی که در اختیار داشتند، نتوانسته بودند مانع پیشروی شبه نظامیان داعش شوند. بهگونهای که تصاویر رقت باری از فرار نظامیان عراقی در موصل منتشر شده بود.
فتوای آیةالله سیستانی باعث شد که حدود ۴۰ گروه نظامی که بیشتر آنها متشکل از نیروهای مردمی بودند، با یکدیگر متحد شده، «الحشد الشعبی» را شکل دهند. با وجود اینکه اکثریت الحشد الشعبی را گروههای شیعه تشکیل میدهد، اما در بین آنها نیروهای بسیج سنی مذهب، ایزدی و مسیحی نیز وجود دارد.[29]
دستور آیهالله سید علی سیستانی برای تقویت نیروی الحشد الشعبی
بسیج مردمی عراق (الْحَشْدُ الشَّعْبي) مجموعه نیروهای شبهنظامی داوطلب عراقی است که در سال ۱۳۹۴ شمسی برابر با 1435 قمری و مصادف با ۲۰۱۵ میلادی برای مقابله با حملات داعش به شهرهای عراق سازماندهی شدند. این سازمان، در پاسخ به دعوت دولت عراق و پس از آن فتوا و تأکید آیةالله سیستانی، در نجف، در قالب نیرویی نظامی در کنار ارتش تشکیل شد. نیروهایی از همه طوایف و قومیتهای عراقی در آن حضور دارند.
در واقع پایهگذاری الحشد الشعبی در عراق، سه مرحله داشته است:
- دستور نخست وزیر: نوری مالکی نخست وزیر وقت عراق که فرماندهی نیروهای مسلح را نیز بر عهده داشت، طی حکمی فرمان تشکیل بسیج مردمی عراق برای رویارویی با تهدید داعش و جلوگیری از حمله به بغداد را صادر کرد. پس از این فرمان، نیروهای مردمی، به ویژه با حضور کسانی که تجربه نظامی داشتند، شکل گرفت و به میدان جنگ با داعش روانه شد.
- فتوای آیةالله سیستانی: سه ماه پس از شروع فعالیت الحشد الشعبی، آیةالله سیستانی مرجع شیعه در نجف به وجوب کفایی جهاد، فتوا داد و از همه کسانی که توانایی جنگیدن داشتند، دعوت کرد، در کنار نیروهای ارتش به مقابله با داعش بپردازند. این فتوا از یکسو نقش به سزایی در ترغیب مردم به پیوستن به الحشد الشعبی داشت و از سوی دیگر به آن، مشروعیت بخشید.
- مشروعیت قانونی: در سال ۲۰۱۵ هیئت وزیران عراق تصویب کرد که سازمان الحشد الشعبی، سازمانی رسمی و مرتبط با نخستوزیر باشد؛ لذا این نیرو بهصورت رسمی، بخشی از ساختار نیروهای مسلح عراق محسوب و وابسته به فرمانده کل نیروهای مسلح شد و بر این اساس، فعالیت این سازمان مشروع و تحت پوشش دولت و پارلمان است. در همین راستا دولت به وزارتخانهها و مؤسسات دولتی دستور داده است تا تعاملی قوی با الحشد الشعبی داشته باشند. [30]
فعالیتهای عمرانی آیهالله سید علی سیستانی
آیت الله سیستانی، مراکزی را برای ارائه خدمات اجتماعی، در نقاط مختلف راهاندازی کرده است که برخی از آنها عبارت است از:
- مجتمع فرهنگی مسکونی مدینة العلم در نجف، با هدف اسکان طلاب حوزه علمیه راهاندازی و شامل واحدهای مسکونی، مهد کودک، مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان، مراکز بهداشتی و تجاری و همچنین خدمات فرهنگی مانند کتابخانه است.
- مجتمع فرهنگی مسکونی آیت الله سیستانی در قم نیز با هدف اسکان طلاب حوزه علمیه قم، در سال ۱۴۱۶ قمری راهاندازی شد.
- دفتر آیت الله سیستانی همچنین در ساخت مجتمع مسکونی مهدیه قم که یکی دیگر از محلهای سکونت طلاب حوزه علمیه قم است، مشارکت داشته است.
- مجتمع مسکونی ثامن الحجج (علیه السلام) در مشهد و مجتمع مسکونی امام هادی (علیه السلام) در قم هم از همین نمونه هستند.
- مدرسههای علمیه بلاغ و نجم الائمه در نجف، مدرسه قرآنی کربلا و همچنین مدرسه حضرت رقیه (سلامالله علیها) در کربلا برای یتیمان، زیر نظر دفتر آیت الله سیستانی ساخته شده و اداره میشود.
- درمانگاههای خیریه امام صادق (علیه السلام) در قم، درمانگاه خیریه امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ایلام، درمانگاه تخصصی امام حسین (علیه السلام) در کربلا، مرکز تخصصی و فوق تخصصی چشمپزشکی جواد الائمه (علیه السلام) در قم و همچنین مؤسسه رفاه اجتماعی العین که با هدف حمایت از یتیمان و مراقبت از آنها تأسیس شده، بخشی دیگر از اقدامات اجتماعی دفتر آیت الله سیستانی است.[31]
- بیمارستان فوق تخصصی قلب در شهر قم که به همت دفتر آیةالله سیستانی در زمینی به مساحت ۳۵ هزار متر مربع و زیربنای ۴۷ هزار متر مربع در ۱۱ طبقه در حال احداث میباشد.
این بیمارستان، دارای ۳۳۵ تخت بیمارستانی خواهد بود و پیش بینی شده که در مدت سه سال ساخته و در اختیار مردم قرار گیرد. در ضمن این بیمارستان در انتهای بلوار آیت الله بروجردی واقع شده است.[32]
لیست آثار و اقدامات آیهالله سید علی سیستانی
- ایجاد شیوههای جدید در بحث و تدریس.
- آثار تألیفی، تحقیقى و پژوهشى.
- اقدامات فرهنگی در حوزه علمیه و جامعه، با تأسیس برخی از مؤسسات و مراکز علمی و فرهنگی.
- اقدامات آگاهانه و هوشمندانه سیاسی.
- اقدامات و فعالیتهای عمرانی.
موافقان و مخالفان آیهالله سید علی سیستانی
آیهالله سیستانی بهعنوان یکی از عالمان برجسته شیعه در حوزه علمیه نجف، دارای جایگاهی بس والا است. به جرأت میتوان گفت ایشان یکی از مؤثرترین مراجع دینی شیعه در طی اعصار گذشته در کشور عراق است. او به واسطه موضعگیریهای عالمانه خود، نقش بیبدیلی در سرنوشت مردم عراق و مسلمانان ایفا کرده است. همین امر بهطور طبیعی موجب شده که وی موافقان فراوانی در بین مسلمانان و حتی غیر مسلمانان پیدا کند. اما بحث این است که بهطور کلی چه کسانی با ایشان موافق و چه کسانی مخالف هستند؟ شاید بتوان موافقان وی را شامل گروههای ذیل دانست:
- موافقان مکتب و اندیشه علمی ایشان، شاگردان وی و همچنین افرادی که از سفره گسترده علمی او استفاده برده و میبرند.
- تمامی کسانی که مقلد او بوده و از وی تقلید میکنند.
- همه مسلمانان و غیر مسلمانانی که سیاستهای عالمانه و هوشمندانه او موجب سربلندی و آزادی ایشان از دست ظالمین داعشی و غیر داعشی شده است.
در باره مخالفان ایشان نیز میتوان گفت: همه گروهها، دولتها و اشخاصی که ایشان را مانعی برای رسیدن به اهداف غیر مشروع خود میدانند.
میراث آیهالله سید علی سیستانی
برخی از میراثهای پربهای مادی و معنوی ایشان عبارتند از:
- اندیشه و مکتب او و اثرات آن در حوزه علمیه.[33]
- میراث تحقیقى ـ پژوهشى و آثار مکتوب او.[34]
- سبک سیاست ورزی وی در حوزه سیاست و ظرفیتهای متفاوت آن با الهام از ائمه معصومین (علیهمالسلام) بنا به شرایط زمان و مکان و ظرفیتهای اجتماعی و سیاسی.[35]
- تأسیس برخی از مؤسسات و مراکز علمی و فرهنگی وابسته به وی، در نقاط مختلف جهان.[36]
- تأسیس مراکزی برای ارائه خدمات اجتماعی؛ بیمارستان، درمانگاه، مجتمع مسکونی و … .[37]
آیهالله سید علی سیستانی از دیدگاه اندیشمندان
یکی از راههای سنجش و شناخت موقعیت و جایگاه علمی بزرگان و دانشمندان فرهیخته، اظهار نظر اندیشمندان مخالف و موافق در باره آنان است. از جمله شخصیتهای فرهیختهای که علما و دانشمندان دیدگاههای متعددی نسبت به او دارند، حضرت آیهالله سید علی سیستانی است که در جای خود مورد بحث قرار خواهند گرفت.
آیهالله سید علی سیستانی از دیدگاه اندیشمندان شیعه
شماری از دانشمندان فاضل شیعه دیدگاه خویش را نسبت به شخصیت و مقام شامخ علمی آیةالله سیستانی ابراز داشتهاند. در این گفتار کوتاه اشاره مختصری به دیدگاه چند نفر از اعاظم و اکابر علمای شیعه خواهد شد:
- مرحوم آیةالله شیخ حسین حلّی: ایشان در اجازهنامه اجتهادی که در 31 سالگی آیةالله سیستانی، برای وی مرقوم نموده، او را علّامه مورد اعتماد و محقق، خطاب نموده است. نکته قابل توجه در این رابطه این است که با توجه به سختگیری شدیدی که مرحوم حلی در دادن اجازهنامه اجتهاد داشته است، تنها کسی که موفق به دریافت اجازه اجتهاد مطلق از آن مرحوم شده، حضرت آیة الله سیستانی است.
- مرحوم آیةالله سید ابوالقاسم خوئی: ایشان نیز در اجازهنامه اجتهاد مطلقی که در 31 سالگی آیةالله سیستانی، برای وی مرقوم نموده، او را عالم عامل، فاضل کامل و سند فقها عظام، خطاب نموده است. آیةالله خوئی نیز جز برای اندکی از شاگردان خود هرگز چنین اجازهای صادر نفرموده است که یکی از آنها آیةالله سیستانی و دیگری مرحوم آیةالله میرزا علی فلسفی از علمای مشهد مقدس بوده است.
- علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی: ایشان که استاد محدثان روزگار خویش بوده، در نوشتهای در تاریخ 1380 قمری و 31 سالگی آیةالله سیستانی، مهارت و توانمندی ایشان در علم رجال و حدیث را گواهی کرده است. وی در اجازهنامه خود ایشان را با القاب سیدالسند، سید العلماء الابرار و مولانا الاجل مورد خطاب قرار داده است.
- مرحوم علاّمه سید علی بهبهانی: آیةالله سیستانی در سالهای اقامت در قم و در سن بیست و یک سالگی، با مرحوم علاّمه سید علی بهبهانی عالم معروف شهر اهواز که از پیروان مکتب فقهی محقق تهرانی بود، پیرامون برخی از مسائل قبله شناسی، نامهنگاریهایی انجام داد و در نامههای خود، به رغم دفاع سید بهبهانی از دیدگاههای محقق تهرانی، برخی از دیدگاههای وی را به نقد کشید. این مکاتبات تا آن جا ادامه یافت که مرحوم سید بهبهانی طی نامهای در 7 رجب 1370 قمری، به آیةالله سیستانی نوشت و در آن مهارت علمی وی را با تعبیر «عمدة العلماء المحققین و نخبة الفقهاء المدققین» ستود. [38]
- حجةالاسلام و المسلمین سید منیرالدین سید عدنان الخباز القطیفی: وی یکی از اندیشمندان شیعه و از شاگردان آیةالله سیستانی و استاد درس خارج فقه، اصول و اقتصاد حوزه علمیه قم است.
از دیدگاه این استاد حوزه؛ آیةالله سیستانی شخصیتی است که توانسته مکاتب مختلف را به هم گره بزند. او استاد خود را دارای تخصص، کاردانی و توانایی در فقه عام و احادیث عامه میداند و… .[39]
آیهالله سید علی سیستانی از دیدگاه اندیشمندان سنی
در سال ۲۰۰۷ میلادی که عراق در اوج اختلافات مذهبی به سر می برد و این کشور را در آستانه جنگی مذهبی و داخلی تمام عیار قرار داده بود، آیةالله سیستانی در همایش علمای سنی و شیعه که در نجف اشرف برگزار شد، پیامی در راستای وحدت اسلامی صادر کرد. وی در این پیام گفت: «هیچ اختلاف واقعی میان شیعیان و سنیها وجود ندارد و بنده خادم همه عراقیها هستم. بنده همه مردم را دوست دارم، دین اسلام دین محبت است و از اینکه دشمنان توانستهاند میان مذاهب اسلامی تفرقه بیندازند، شگفت زدهام …».
لذا صداقت، استحکام و متقن بودن سخنان و رفتار ایشان موجب شده تا علما، اندیشمندان و بزرگان اهل سنت ارادتی خاص به ایشان پیدا نموده، در مواردی زبان به تمجید از وی بگشایند. [40]
یکی از علما و بزرگان اهل سنت «حسن بن فرحان المالکی» از علمای اهل عربستان سعودی است که در صفحه فیس بوک خود پیرامون شخصیت و فتوای جهاد آیةالله سیستانی، چنین نوشته است: «از سال ۱۹۲۳ میلادی تا به امروز، فتوای آیةالله سیستانی اولین فتوای جهاد در عراق به شمار می آید. فتوایی که در آن به مقابله با داعش به عنوان دشمن مشترک شیعه و اهل سنت حکم شده است. این در حالی است که فتاوای ما (اهل سنت) روزی دو بار عوض می شود. یک بار بر له یک مسئله حکم میدهیم و همان روز بر علیه همان موضوع حکم میکنیم».
وی بعد از بیان این مطلب به یکی از ویژگیهای علمای شیعه بهصورت عام و آیةالله سیستانی بهصورت خاص اشاره کرده و میگوید: چرا پیروی و استقبال شیعیان از فتاوای علمایشان این چنین قوی و شدید است؟ بگذارید صریح بگویم: چون علمای آنها (شیعیان) از روی مزاج و حال و هوس فتوا نمیدهند.[41]
«شیخ عبدالوهاب خالد الملا» رئیس هیئت علمای عراق، طی سخنانی اعلام و تأکید کرد: بدون هیچ شکی آیةالله سیستانی مرجع همه عراقیها (اعم از شیعه و سنی) است. وی در پایان سخنان خود از اقدام آیةالله سیستانی مرجع شیعیان به دعوت از مردم برای به دست گرفتن سلاح و پشتیبانی از ارتش و نیروهای مسلح تمجید کرد.
علاء الخطیب، نویسنده و فعال رسانهای عراقی مقیم در انگلیس، در گفتوگو با خبرگزاری بین الملی قرآن (ایکنا) گفت: «شیخ رافع الرافعی، مفتی اهل سنت عراق و شیخ «احمد الکبیسی» از چهرههای اهل سنت عراقیتبار که چند سالی است در کشور امارات متحده عربی اقامت دارد، با فتواهایی در حمایت از فتوای جهاد آیةالله العظمی سیستانی، از ملت عراق خواستند تا برای دفاع از میهن، مال، آبرو و حیثیت خود داوطلب شوند.[42]
آیهالله سید علی سیستانی از دیدگاه دیگران
بسیاری از اشخاص و گروهها در اظهار نظر خود در باره شخصیت آیةالله سیستانی، به ویژگیهای ارزشمند، فضائل و عظمت شأن ایشان اذعان و اعتراف نمودهاند. در این مقال مختصر به برخی از این اظهار نظرها اشاره میشود:
- گروهی از فعالان حقوقی ایزدیها در نامه خود به مرجعیت دینی اعلی (آیةالله سیستانی) از ایشان درخواست نمودند که برای نجات دادن زنان ایزدی ربوده شده توسط داعش، به آنها کمک کند.
ایزدیها گفتند: ما به مرجعیت دینی اعلی پناه آوردهایم؛ چون ایشان همچون پدری برای تمام عراقی ها و همچون خیمهای است که همه اقشار عراقی زیر سایه آن احساس راحتی میکنند و سخنان و موضعگیریهای سیاسی ایشان، تاثیر زیادی در بین مردم دارد.[43]
- «بانکیمون» دبیر کل سازمان ملل متحد در مصاحبه مطبوعاتی پس از دیدار با آیةالله سیستانی ضمن تقدیر از موضع ایشان در حوادث عراق گفت: «با آقای سیستانی اتفاق نظر دارم که سیاستمداران باید سخنان تندروانه را متوقف کنند. من همه رهبران دینی را به شنیدن رهنمودهایش تشویق میکنم».[44]
- دکتر سید سلمان صفوی رئیس آکادمی مطالعات ایرانی لندن – LAIS، میگوید: مرجعیت این فقیه جامع الشرایط و عالم جامع الاطراف بیدار و روشن (آیةالله سیستانی) بدون کمک هیچ حکومتی در عالم تشیع بلامنازع است. ایشان از یک اتاق ساده و محقر برقلب میلیونها مسلمان حکومت و نقشههای دشمنان اسلام و تشیع را بدون توسل به قوه قهریه، با تدابیر خود نقش بر آب میکند. حوزههای علمیه و دانشگاهها در زمینه تدریس مدیریت و علوم سیاسی باید پیرامون روشها، منشها و تدابیر ایشان تحقیق کنند. شاید بتوان به مدد روش رهبری ایشان به صلحی عادلانه بدون توسل به جنگ با گفتوگو، دیپلماسی و تکیه بر نیروی میلیونی ملتها دست یافت و با رعایت منافع و ملاحظات مشروع همه بازیگران سپهر قدرت و ایستادگی در برابر زیاده خواهیها، به نوعی همزیستی مسالمت آمیز و همگرایی منطقی با حفظ اختلافات و رقابتها نائل آمد. از دید افراد خبره و ملت مسلمان آیةالله العظمی سیستانی، یک مرجع عالیقدر متوازن، معتدل، آرام و دارای نفوذ و تأثیر بسیاردر برخورد با مشکلات عالم تشیع هستند.[45]
کتابنامه مقاله آیةالله سید علی سیستانی
- قرآن کریم.
- روزنامه جمهوری اسلامی.
- سایت آستان قدس حسینی (العتبة الحسینیة المقدسه).
- سایت آفتاب.
- سایت آکادمی مطالعات ایرانی لندن (LAIS).
- سایت تابناک.
- سایت تحلیلی خبری عصر ایران.
- سایت خبرگزاری تسنیم.
- سایت رسمی دفتر حضرت آیت الله سیدعلی حسینی سیستانی.
- سایت شبکه خبر سیما.
- سایت شفقنا.
- سایت شیعه نیوز.
- سایت عصر اندیشه.
- سایت ویکی شیعه.
- كلينى، محمد بن يعقوب؛ كافي؛ محقق / مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد؛ دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، تهران، 1407 ق.
- موقع مکتب سماحة المرجع الدینی الأعلی السید علی الحسینی السیستانی (دام ظله)» sistani.org.
- سایت ادیان نیوز.
[1]. اقتباس از سایت رسمی دفتر حضرت آیت الله سیدعلی حسینی سیستانی.
[2].سایت رسمی دفتر حضرت آیت الله سیدعلی حسینی سیستانی.
[3].سایت رسمی دفتر حضرت آیت الله سیدعلی حسینی سیستانی.
[4]. سایت رسمی دفتر آیت الله سیستانی.
[5]. فرقان، 74؛ «رَبَنَا هَبْ لَنَا مِنْ اَزْوَاجِنَا وَ ذُرِيَتِنَا قُرَةَ ا أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَقِينَ إِمَامًا».
[7]. اقتباس از سایت رسمی دفتر حضرت آیت الله سیدعلی حسینی سیستانی.
[8]. اقتباس از سایت رسمی دفتر حضرت آیت الله سیدعلی حسینی سیستانی.
[9]. سایت رسمی دفتر حضرت آیت الله سیدعلی حسینی سیستانی.
[10]. سایت رسمی دفتر حضرت آیت الله سیدعلی حسینی سیستانی.
[11]. سایت رسمی دفتر حضرت آیت الله سیدعلی حسینی سیستانی.
[12]. كلينى، محمد بن يعقوب، كافي، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج 1، ص 54.
[13]. سایت رسمی دفتر حضرت آیت الله سیدعلی حسینی سیستانی.
[14]. آکادمی مطالعات ایرانی لندن؛ منابعی که آکادمی مطالعات مطالب فوق را از آنها دریافت نموده، عبارتاست از: سایت آفتاب، سایت آیةالله سیستانی، روزنامه جمهوری اسلامی و سایت تابناک: جزئیات تازه از دیدار آیةالله هاشمی و آیت الله سیستانی.
[15]. سایت عصر اندیشه.
[16]. سایت رسمی دفتر حضرت آیت الله سیدعلی حسینی سیستانی.
[17]. اقتباس از سایت رسمی دفتر حضرت آیت الله سیدعلی حسینی سیستانی.
[18]. المؤلفات و التقریرات – موقع مکتب سماحة المرجع الدینی الأعلی السید علی الحسینی السیستانی (دام ظله)»، www.sistani.org یا سایت رسمی دفتر آیت الله سیستانی.
[19]. المؤلفات و التقریرات – همان.
[20]. سایت رسمی دفتر آیت الله سیستانی؛ کتب فتوایی.
[21]. سایت رسمی دفتر آیت الله سیستانی.
[23]. يادداشتي از دقیقی شاهرودی، مهدی ، محقق تاریخ حوزه علمیه نجف اشرف، سایت تحلیلی خبری عصر ایران.
[24]. برگرفته از سایت اجتهاد.
[25]. بر اساس مقالهای از کاظمی، سید آصف، در بررسی رفتار سیاسی آیتالله سیستانی، سایت شفقنا.
[26]. زمر ۱۷ و ۱۸.
[27]. بر اساس مقالهای از کاظمی، سید آصف، در بررسی رفتار سیاسی آیتالله سیستانی، سایت شفقنا.
[30]. بر گرفته از سایت ویکی شیعه.
[33]. سایت عصر اندیشه؛ اقتباس از سایت رسمی دفتر حضرت آیت الله سیدعلی حسینی سیستانی.
[34]. المؤلفات و التقریرات – موقع مکتب سماحة المرجع الدینی الأعلی السید علی الحسینی السیستانی (دام ظله)»، www.sistani.org یا سایت رسمی دفتر آیت الله سیستانی.
[37].سایت ویکی شیعه؛ سایت شیعه نیوز.
[38]. سایت رسمی دفتر آیت الله سیستانی.
[39]. سایت عصر اندیشه.
[40]. سایت خبرگزاری تسنیم.
[41]. http://www.adyannews.com/wp-content/uploads/2014/06/12.png
[42]. برگرفته از سایت خبرگزاری بین المللی قرآن.
[43]. سایت آستان قدس حسینی (العتبة الحسینیة المقدسه).
[44]. سایت شبکه خبر سیما.
[45]. سایت آکادمی مطالعات ایرانی لندن (LAIS).